عنوان : " فاحشه "
جناب خواننده,
درست میفرمائید. بگمان من درک سنتی ما از فاحشه، بینوایانی هستند که برای رفع مایحتاج زندگی مورد استثمار قرار میگیرند. ولی اگر فاحشه را بمعنی کسی بدانیم که متاع سکس را به میل و یا به اکراه با " چیزی " مالی و یا غیر مالی تعویض میکند گروه بسیار بزرگی را در بر میگیرد. و اگر " فاحشه " پس از انجام معامله از فرط اکراه و نفرت بخواهد ذهن و تن خود را بشوید شاید تعداد قابل توجهی از زنهای شوهردار نیز در این گروه قرار بگیرند. چنین بحث مشکلی را سرکار خانم حسین پور ساده فرض کرده اند. مثال هنر پیشگان سینما از آنرو بود که جزئیات زندگی آنها در دسترس و از گفتن آن ابائی ندارند.
۵٣۹۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣۹۲       

عنوان : بحثی بسیار دشوار
من در ۲ برهه زمانی، هر دو بواسطه شغل، با شاید بیش از ۲۰۰ خانمِ مشغول به فروشِ سکس گفتگو، مصاحبه، مشاوره، و همدلی و هم صحبتی داشته ام. همچنین با حدودِ ۱۰۰ خانمِ "بوسنی" که در زمانِ جنگ موردِ تجاوز قرار گرفته بودند.
در آلمان تحقیقاتِ آکادمیکِ بسیار زیاد و مفصلی در اینباره موجود است. آنزمان بسیاری از این تحقیقات را هم خوانده ام. باید می خواندم.
"فاحشه" (به معنای اصیلِ واژه = کسی که می رود سرِ کار و سکس می فروشد و از این راه پولِ اصلی یا فرعیِ زندگی خود را تهیه می کند) "خوشبخت یا خوشحال یا راضی" وجودِ خارجی ندارد. هر کدام، بسته به شرایط، به نوعی، به طریقی، "باید" فعلاً به این شغل مشغول باشند. رضایت و خوشحالی و خوشبختیِ آنها هم مثلِ همه ما، بستگی به نحوه برخورد و روحیه خودشان با این شغل دارد. بعضی با اکراه اینکار را می کنند، و برخی به خود می گویند "حالا که مجبوری و راهِ دیگری نیست، لااقل به خودت زجرِ بیش از حد نده". چیزی حدودِ ۹۰ درصدِ ایشان، بدنبالِ اولین فرصت هستند تا از این شغل خارج شوند. منتهی رفاهِ نسبیِ این شغل، تنبل می کند. معمولاً ایشان پولِ کافی دارند و نیازی به مشاغلِ سختِ زنان دیگر ندارند. از این جهت گاهی هم عادت می کنند و زجرِ روحیِ کار را بخاطرِ رفاهِ مادی تحمل می کنند.

داستانِ زنان پولدار و مرفه "هالیوودی" که این کار را می کنند، یا داستانِ زنِ وکیلی که مشغول به این کار هم هست، و داستانهای مشابه، اولاً بحثِ کاملاً دیگری ست، دوماً شاید حدودِ ۵ درصدِ زنهای فروشنده سکس هم نباشد. دقت بفرمائید: شاید حدودِ ۵ درصد.

با احترام
۵٣۹۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣۹۲       

عنوان : عمل مذموم
جناب کرمی،
بنظر من این یکی از بهترین مقالات شما میباشد و بخوبی موضوع را توضیح داده اید. گمان من این است که خانم حسین پور چیز زیادی از فاحشگی نمیدانند و احتمالا تماس ایشان حد اکثربا چند زن بینوا بوده است که مانند کارگران دیگر مورد استثمار و ظلم و جور قرار داشته اند. فاحشه گان خوشبخت و راضی را میتوان همه روز و همه جا ( منظورم در خارج است ) دید. داستان زندگی هنرمندان هالیود که بسهولت در دسترس است نشان میدهد که این بی بند و باری در بین ازدواج کرده و نکرده ها بسیار شایع و گرچه بسیاری از این موارد تمتع جنسی بوده ولی بسیار دیگر جهت پیشبرد کار هنری و موقعیت شغلی و باصطلاح هم فال و هم تماشا بوده است و خود آنها از گفتن آن ننگی ندارند. این پدیده در تمام مشاغل موجود ولی به آشکاری ستاره های سینما نیست.
نمیدانم چند نفر دیگر نوشته شما را خوانده و نظری در باره آن نداشته اند. حاشیه نویسی از قراری که به من میگویند عمل مذمومی ست.
۵٣۹۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣۹۲