روایت حوادث چهارشنبه سیاه محمره (خرمشهر) - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : حمود علوانی

عنوان : لیست شورای شهر خرمشهر
لیست شورای شهر خرمشهر بیان بسیاری از چیزهاست ۷ نفر از ۱۱ نفر عرب هستند و بقیه لر و غیره. این نژاد پرستان فارس عجب حق عرب ها را میخورند. به لیست نگاه کنید
خرمشهر:

۱۱ منتخب چهارمین دوره شورای شهر خرمشهر مشخص شدند:

علی بندری: ۷ هزار و ۱۵۷ رای

حاتم بندری: ۶ هزار و ۶۴۰ رای

مهدی عساکره: ۵ هزار و ۳۱۱ رای

علی غزالی: ۴ هزار و ۸۰۳ رای

سید مکی موسوی نسب: ۴ هزار و ۵۱۹ رای

سید صباح حسینی: ۴ هزار و ۲۰۷ رای

سید جواد ادریس پور: ۴ هزار و ۱۶۳ رای

حجت الاسلام عبدالمحمد سعدونی: ۴ هزار و ۷۵ رای

منصور علوانی: ۳ هزار و ۶۱۳ رای

سید علی معاوی: ۳ هزار و ۳۵۷ رای

فاطمه عطشانی: ۳ هزار و ۱۲۶ رای
۵۵۲٣٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۲       

    از : عبود حساوی

عنوان : از عبادان
بد نیست یک نگاهی بکنیم به شورای شهر آبادان که این نژادپرستهای فارس برپاکرده اند از ۱۳ نفر ۸ نفر عرب و بقیه هم لر یا بختیاری هستند.

شجاع زویدات ۷۷۶۶ رای

۲- خلیل جنامی ۷۰۹۰ رای

۳- یسری خلف دریس ۶۴۵۵ رای

۴- عبدالحسین مکوندی ۶۱۸۷ رای

۵- فرشید بهشتی ۶۱۱۲ رای

۶- سمیرا کردی‌زاده ۶۰۹۳ رای

۷- زینب حیاوی ۵۵۷۴ رای

۸- جاسم ثامری ۶۶۳۲ رای

۹- سیدفیاض موسوی ۵۴۱۷ رای

۱۰- ناصر کعبی ۵۲۶۰ رای

۱۱- عبدالرضا قاسمی‌زاده ۴۹۲۸ رای

۱۲- حمید حنظل‌ عیدانی ۴۶۵۸ رای

۱۳- مریم انصاری‌فر ۴۴۵۴ رای
۵۵۱۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹۲       

    از : عبدالحمید شرهانی از اهالی خرمشهر

عنوان : تاریخ نگاری معیوب
به اصطلاح تاریخ نگاری ایشان معیوب است چون در همان کانون فرهنگی نظامی خرمشهر همه فارس نبودند خود افرادی هم که اسم برده شده دو رگه بودند و فارس نبودند
شیخ طاهر خاقانی هم استاد خمینی نبود و خمینی پولی از او نگرفت و قراری با او نگذاشت این تاریخ نگاهی ادم را بیاد تاریخ نگاری بعثی ها می اندازد
۵۴۶۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۲       

    از : آرزو

عنوان : سلام بر مردم شریف عرب
من فارس, متولد و بزرگ شده ی جایی می باشم که در تقسیمات کشوریی ایران,استان خوزستان نام دارد. پدرم کارگر شرکت نفت بود و خانواده ی ما مانند دیگر شرکتی ها همواره در کوچیدن از شهری به دیگر شهری از شهرهای نفت خیز بسر می برد. از آنجایی که از کودکی احساسی ژرف برای شناخت انسان های پیرامونم و همدلی با آنها در وجودم می جوشید, بسیار زود با دموگرافی خوزستان, اندازه های اقوام مختلف در پیکره ی اجتمایی این استان و بزرگی/کوچکی نقش شان در اهرمهای قدرت آشنا شدم. من که بر زانوهای همیشه خسته ی مادران همیشه مهربان دوستان عربم کودکی کرده ام و بر سفره های همیشه گسترده ی این فقیران سخاوتمند, بی شمار میهمان شده ام, همواره و بشدت نگران سرنوشت این خلق همیشه نگران کشورم بوده ام. آن چیزی که در این مصاحبه اشک در چشم و درد به جان من می آورد, صداقت پاکیزه ی مصاحبه شونده آن است. از او بوی خوش نازنین ترین جوانان گرده آمده به دور کانون فرهنگی خلق عرب در سالهای پایانیی دههی آرمانی ۵۰ استمشاق می شود. اکثریت نزدیک به مطلق مردم غیر عرب ایران, هرگز به عمق ستم رفته بر این قوم بی بخت کشورمان پی نخواهند برد. به همانگونه که مثلن مهاجران غیر سیاه پوست باشنده در کشورهای سفید پوست نیز,هرگز از ژرفای رنج سیاه پوست بودن در این کشورهای غالبن نژاد پرست سر در نخواهند آورد. درود های صمیمانه این حقیر همیشه مخلص توده های بسیار مهربان و بشدت رنج دیدهی عرب ایران ,تقدیم جناب مصاحبه شونده باشد. آرزو اینکه سرنوشت با شما و مردمت مهربانتر شود و همه ما انسان ها را از شرورانی کینه توز مانند مرحوم تیمسار مدنی, پاسدار جهان آرا, نادان بزرگ قرن صدام حسین بینوا,شیوخ بی مسئولیت و خانمان سوز خلیجی, آریاییان جن زدهی ایرانی و خود شیفتگان خود سوزی چون یوسف بنی طرف دور بدارد
۵۴۶۶٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۲       

    از : حمایت اعراب جنوب بوشهر

عنوان : مرسی از مصاحبه
خاندن مطلب برا من که عربی از مناطق جنوب بوشهر هستم جالب بود. در زمان اون بلایی که اسمش را انقلاب می گذارند من شانزده هفده ساله بودم و تو خونه ما انواع هوادارها بود: پیکاری و فدایی و یکی هم طرفدار شریعتی. (ما سنی مذهب هستیم]
خلاثه تو اون درگیری های خوزستان و کردستان سنی ها و عربهای جنوب بوشهر هم حمایت معنوی کردند هم از کردها و هم از عربها. اما جالب اینه که دو نفر از بچه های رنجبران که داشتند در مورد زمین و زمین داران و اینها تحقیق می کردند تو خونه ما ماندند. من نفهمیدم اینا چطوری تو خونه ما اومدن. بعد از درگیری خوزستان دو نفر عرب که گویا از بچه های کانون بودند هم به خونه ما ا.مدن و تقریبا بحالت مخفی. جالبه که حتی مادر بیسوادم هم از انها بخاطر عرب بود حمایت میکرد و به آنها میرسید. بعدا زن و بچه یکی از آنها هم سر رسید. و ئر آخر طرف به امارات رفت با زن و بچه اش.
ای کاش بتونم پیداش کنم. بچه های کم حرف و مهربانی بودند و از من البته مسن تر.
۵۴۶۱٣ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۲       

    از : روزبه

عنوان : سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر
با سلام
صرفا جهت اطلاع گفتگو کننده و خوانندگان عرض شود که در آن زمان هنوز سازمانی به نام "راه کارگر"، وجود نداشت که در متن به عنوان سازمان های سیاسی همراه و یا پشتیبان جنبش خلق عرب حضور داشتند. احتمالا گفتگو کننده علاوه بر سچفخا با "سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر" که در آن زمان در "کانون فرهنگی خلق عرب" بسیار فعال بود اشتباه می کند. در زمینه کشتار خلق عرب در انتشارات متعدد این سازمان مطالب گوناگونی آمده بود از جمله:

۱- چهره های متعدد ضد انقلاب را در خوزستان افشا کنیم، پیکار ۷ - ۲۱ خرداد ۱۳۵۸
۲- کشتار خلق عرب محکوم است، پیکار ۸ - ۲۸ خرداد ۱۳۵۸
۳- طرح نوین مدنی برای کشتار خلق عرب، پیکار ۱۶ - ۲۲ مرداد ۱۳۵۸
۴- اعدام فاشیستی انقلابیون خلق عرب، پیکار ۲۴ - ۱۶ مهر ۱۳۵۸
۵- یاد شهیدان خلق عرب را زنده نگاه داریم، پیکار ۵۷ - ۱۲ خرداد ۱۳۵۹
۵۴۵٨۷ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۲