از طرف بیش از ۳۰۰۰ نفر از کارگران
تکنسین‌ها و مهندسان پروژه‌های نفتی ایران
- ناصر آغاجری

نظرات دیگران
  
    از : ربابه ر

عنوان : تسخیر و تخریب دستگاه دولتی طبقه حاکمه و تشکیل دولت توده ها
نامه نگاری یکی از فرم های سنتی مبارزه ـ حداقل ـ از زمان انقلاب مشروطه است.
ولی با عرض حال نوشتن به نمایندگان طبقه حاکمه ارتجاعی مسئله ای حل نمی شود.
اشرافیت بنده داری، فئودالی، روحانی و بورژوائی از طبقات اجتماعی انگل و پارازیت تشکیل می یابند.
از این نقطه نظر فرقی با گداها، دزدها و راهزن ها ندارند.
یعنی بسان اقشار لومپن و گردنه گیر، گیرنده اند و نه دهنده.

البته می توان بطرق مختلف از آنها گدائی کرد و به دریافت پشیزی دل خوش داشت، ولی نمی توان احقاق حقوق بر حق خویش کرد و مثل آدم زندگی کرد.
تحصیل سود به ازای سرمایه خویش، برای حضرات حکم مقدسات دارد.
گرفتن حق خویش اما در چارچوب سیستم سرمایه داری حاکم یا محال است و یا دم بریده و نیم بند و به دردنخور.
از این رو، توده و طبقه کارگر باید بدانند که راه حل رادیکال و معنامند سرنگونی حاکمیت طبقه حاکمه و برقراری حاکمیت توده ای است.
بذر این اندیشه رهگشا که انعکاس بی چون و چرای حقیقت عینی است، باید در مزرع ضمیر توده زحمت افشانده شود و منشاء پیکار طبقاتی رادیکال آن گردد.

و گرنه شیوه های شبیه به گدائی و التماس و زاری وسیله تخریب مضاعف توده زحمت است:
هم وسیله تخریب حیثیت توده زحمت در انظار عمومی است و هم وسیله تخریب حیثیت آن در چشم خویشتن خویش است.

توده فی نفسه غول بی سر است.
ولی اگر تئوری رهائی بخش در مزرع ضمیرش افشانده شود و به بار نشیند، در مدتی کوتاه به قدرت مادی بدل می شود و بسان غول مهیبی برون آمدن و مادیت یافتن می طلبد.

ضمنا فرم های مبارزاتی باید خصلت روندین (پروسه ای) داشته باشند.
یعنی از پله نازل به پله عالی تر و فراتر بگذرند.

اگر مثلا نامه نگاری به ثمر نرسید، اعتصاب در کارخانه معین، اعتصاب در منطقه معین، اعتصاب در سراسر کشور، تظاهرات خیابانی و الی آخر سازمان داده شود.

در این روند رزم است که توده بلحاظ نظری و عملی توسعه و تکامل می یابد و به مقام طبقه حاکمه طراز نوین ارتقا می یابد.
و گرنه خطر بروز و اشاعه بیماری های دیرآشنا و ناشناخته از قبیل اکونومیسم، ترید ـ یونیونیسم، آنارکو سندیکالیسم و غیره وجود دارد.

توده قبل از هر چیز باید با تئوری لنینی دولت آشنا شود.
و بداند که دولت نه یار و مددکار بی طرف توده، نه امام زاده ای ماورای طبقاتی، بلکه وسیله سرکوب آشکار و نهان توده و خادم منافع استراتژیک طبقه حاکمه است.
توده باید تسخیر و تخریب دستگاه دولتی را در مد نظر همیشگی خویش داشته باشد و بدان امید نبندد.
توده باید بر اساس این آگاهی لنینی، دولت طبقه حاکمه را بشناسد و بی امان به توپ انتقاد انقلابی خویش بندد و زمینه عینی و ذهنی لازم را برای تشکیل دولت توده ای فراهم آورد که آغاز محو دولت بطور کلی است.
۵۶۱٨۶ - تاریخ انتشار : ۶ مرداد ۱٣۹۲