از : اسماعیل سپهر
عنوان : پاسخ به کامنت ها
رقیق نامی عزیز من با این گزاره شما کاملن هم عقیده ام که ؛ " در تعریف " طبقه " با یک مولفه ی "اساسی" طرف هستیم که ناظر به "مناسبات تولید " است و نه عالم و آدم. اما نمی فهمم این گزاره درست چگونه شما را با این نتیجه گیری رهنمون می شود که پس ؛ "با این مولفه ی "اساسی" کثرت و تلون موضوعیت ندارد و نگاه یکسان و خالی از چندگانگی و تناقض و تخالف ، ضرورت حریم و هویت" حزب کارگری است. من به ساده گی فکر می کنم که یک حزب کارگری به علت جهت گیری معین طبقاتیش باید در بیان اساسی ترین مولفه های مربوط به نقد روابط سرمایه داری و پایه ای ترین خواست های معطوف به ایجاد نظام سوسیالیستی از صراحت و روشنی کافی برخوردار باشد و بویژه در رابطه با این اصول و مولفه ها از چند گانگی و تناقض نظری بری و پیراسته باشد. اما من اولن باور ندارم که رسالت حزب کارگری در حوزه نظری باید از اعلام موضع در رابطه با بود و نبود خدا آغاز و تا تصریح به بورژوایی یا پرولتری بودن این یا آن سبک هنری امتداد یابد. و ثانین و مهمتر آنکه فکر می کنم هویت حزب کارگری و مرزبندی های ایدئولوژیک و دوست و دشمنانه آن نباید جز اساسی ترین مولفه های مربوط به نقد و نفی سرمایه داری و پایه ای ترین خواست های معطوف به ایجاد نظام سوسیالیستی را در برگیرد.
من طبیعتن با نظر رفیق کیا در رابظه با تاثیر اینترنت - و اساسن تاثیر جدی انقلاب تکنولوژیک در حوزه ارتباطات - در ساخت سازمان حزبی توافق دارم.
۵٨۱۴۷ - تاریخ انتشار : ۵ آبان ۱٣۹۲
|