از : arezu
عنوان : آقای نویسنده
هر چند که شما این بار هم به درستی به یکی از نکات مورد ملاحظه من اشاره کرده اید, پاسخ پر سخاوت پیشینتان اما,همان نکته اصلی مورد گلایه ام بود. سوئ تفاهم به ترک ستیزی, یا که قوم گرایی در بینش شما , هرگز به ذهنم خطور نکرد. هر چند به ذهن دیگران شاید که خطور کند. دنیای غریبیست و بسیاری مست.من هیچگاه به دنبال تصحیح سیاسی خود و دیگران نبوده ام, دغدغه ام بیشتر حفاظت از آن جیزیست که خوبش می دانم. بی شک سوئ تفاهمات ایجاد شده در مورد نوشته مرغوب شما, گناه کوتاهی نوشته کم نور من بوده است. اگر بار دیگری به جسارت احتیاج شد, حتمن بلند تر و روشنتر خواهم نوشت. قلم سبز شما سبز تر. وفای استوار شما به دانشت استوارتر.
۵٨۶۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۲
|
از : peerooz
عنوان : " دعوا کن ول کرده ، میانجی کن ول نمیکنه "!
جناب و یا سرکار خانم دانش آموز،
با تشکر از انتصاب بنده به مبصری !کلاس باید عرض کنم که تذکر دوستانه داده و گرفته شده و اگر" دعوایی " هم بود خاتمه یافته است. احتیاجی به وکیل دعاوی میانجی کن هم نیست. خدا روزی را جای دیگری بدهد! این تذکر هم البته میدانید که جزء وظایف مبصری ! ست.
۵٨۶۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۲
|
از : اردشیر زارعی قنواتی
عنوان : می نویسم تا نقد دریافت کنم
با سلام به همگی دوستان
دوستان خوب من چرا به هم می تازیم زیبایی نوشتن و دوباره خواندن همان نوشته به همین نقدها و اظهارنظرهای متفاوتی است که مخاطبین البته با حسن نیت بیان می کنند. آخ اگر تصور کنید دنیایی که یک نفر بگوید و بنویسد و دیگران هم بشنوند و بخوانند و این حق را برای خود قائل نباشند که ایرادهای و انتقاد خود را بگویند دیگر این دنیای کلیشه یی جای زندگی کردن نبود. من زمانی که می خواستم در جواب آرزو چند جمله یی بنویسم متاسفانه به اصل قضیه و به اصل سوتفاهمی که پیش آمده بود توجه درستی نکردم. وقتی من از اسلامگرایان ترک می گویم اصلا در تصورم تحقیر نژادی و توهین به قومیت ترکی نمی گنجد همان گونه که هیچ ابایی ندارم که از اسلامگرایان فارس، کرد، عرب و حتی بنیادگرایان مسیحی - اروپایی بگویم و بنویسم. به همین دلیل که اصولا در تصورات من از کودکی تفاوت قومیت، مذهب، جنسیت و نژاد هرگز جایی نداشته متاسفانه بعضی وقت ها فراموش می کنم که این حساسیت ها برای گروهی از دوستان موجب سوتفاهم می شود که در اینجا خود را ناخواسته در یک بی مبالاتی قرار می دهم که باید بیشتر توجه کنم. این که همگی در کنار یک نوشته با هم یک دیالوگ پویا و منطقی را دنبال می کنیم نشان از یک کار جمعی دارد و این برای من بسیار خوشحال کننده است. بشنویم و بگویم باز با هم در یک ارتباط ارگانیک قرار داشته باشیم ولی هرگز از همدیگر ناراحت نباشیم و اجازه دهیم تا این ارتباط چندسویه و با نظرات متفاوت و حتی متناقض ادامه داشته باشد تا پایانی باشد بر فرهنگ مونولوگ در نوشته هایمان.
با سپاس بیکران از همگی شما
اردشیر
۵٨۶۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۲
|
از : arezu
عنوان : دقیق ننوشته اید.
بسیاری از علویان ترکیه و تقریبن تمامی علی اللهی ها در ایران کرد هستند, لااقل خود را کرد می دانند. مذهب در بازی های مرگ آفرین بین انسان ها اغلب از عامل اشتراک زبانی و یا قومی توانمندتر می شود آنچنانکه بارها در درازای تاریخ سبب تشکیل یا که گسست ملتها شده است. این "توانمندی نابودگر در اتحاد برای گریز از نابودی" را تنها در خاور میانه و میان مسلمانانش نیست که می بینیم. در ایرلند نوین هم, چنین بوده است و جهان اما, غایت زشت آن را ,در شبه جزیرهی زیبای بالکان بود که به تماشا نشست.
۵٨۶۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۲
|
از : دانش آموز
عنوان : لطفا حق مبصر مراعات شود
خانم ارزو: سرکار خانم که اینهمه به سایت وزین اخبار روز سر می زنید تا بحال مگر نمی دانستید که این اقای پیروز عزیز مان داوطلبانه مبصری کلاس را بر عهده گرفته اند و گاهگاهی با ترکه ابریشمی نرم سر و کول دانش آموزان " نا قالا" و " زبان دراز" را نوازش می کنند. لطفا این حق ایشان را به رسمیت بشناسید.
با احترام : دانش آموز ادب شده توسط ترکه ابریشمی مبصر پیروز همیشه خان
۵٨۶۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۲
|
از : پروین کرد
عنوان : دولت اردوغانی اسلامی تنها افسار نبریده
چنان مگزه کرده و (هل تیسکانده ) که پالان مبارک هم از پشت اش بزمین افتاده است . عکس و شرحی با آب وتاب استعماری در سایت دویچه و له درین مورد آمده که دیدنیست و هر عزیز مرده ای را به خنده یا فی الواقع گریه خند وامیدارد . چند جوانی از اهالی (علوی) یا همان علی الهی های کار خودمان ، بلوز قرمز پوشیده و زنجیری بلند با قفلهای شبیه زندانیان بر دست که نمیدانند با آن چه خاکی به کله ی ببازی گرفته شده اشان بریزند و کمی آنطرفتر،زنانی سیاه پوش که هیچ شباهتی به زهرا خانمها و سکینه سلطان های این کاره ی خودمان ندارند ،مشغول عاشورا بازی از نوع ترکی اردوغانی میباشند ، بدیدن اش میارزد .. برای (هل تیسکاندن ) معادل فارسی پیدا نکردم .اگر همتباری هم قبیله ای لطف ترجمه را بفرماید پیشا پیش سپاسگزار خواهم بود با عرض پوزش
۵٨۶۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۲
|
از : peerooz
عنوان : نهال دشمنی برکن .....
سرکار خانم آرزو،
ممنون که منظور از تذکر دوستانه را با بزرگواری و درستی درک فرمودید و بجای دشمن از دوست سخن گفتید.
۵٨۵۷۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۲
|
از : آرزو
عنوان : یک دوست
اگر ما در این تارـ نامه یک دوست داشته باشیم٬ همین آقاست ۰دردلی با ایشان داشتیم. او "خود" شیر است و فهمش نیزستبر، تنیده در درخت پربار معرفتش.
۵٨۵۷٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۲
|
از : peerooz
عنوان : دشمن تراشی من
سرکار خانم آرزو،
ایراد اولیه شما بجا بود و جناب زارعی قنواتی این ایراد را پذیرفته و گفتند که " .. انتقاد شما را به جا و درست می دانم و می آموزم که منطقی تر رفتار کنم ". میگویند العاقل تکفیه الاشاره. فکر نمیکنم در مورد ایشان احتیاجی به شیرفهم کردن باشد.
۵٨۵۶٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۲
|
از : آرزو
عنوان : مربوطه
آقای نویسنده, متشکر از پاسخ سخاوتمندانه شما.از آنجایکه شکل یک مقوله تایثری چشمگیر بر جذب مخاطب آن دارد, برای رساندن محتوا به مخاطب که غالبا منظور آفریننده می باشد,بی تردید می باید به شکل آن نیز جایگاهی ارزشمند داد. اما به گمانم رعایت زیبایی شناسی به خودی خود هرگونه اثری را چشمگیر می کند. باورم این است که حتی بیان خشم نیز می تواند زیبا باشد. تصورم اما این است که اگر برای بجای اسلامگرایان ترک در عنوان مطلبتان, برای مثال اسلام گرایان در ترکیه...... و به جای افسار گسیختگی, شاید از واژه عصیانگری استفاده می شد, آن عنوان در دل من خواننده که "در آرزوی پیدایش زیبایی به نقد رفتار وگفتار زشتخویان نشسته ام" بهتر می نشست و انگیزه ای نیز برای جسارت اعمال شده ایجاد نمی شد. با احترام
۵٨۵۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱٣۹۲
|
از : اردشیر زارعی قنواتی
عنوان : از کامنت های دوستانم همیشه می آموزم
با سپاس از دوستان عزیز
ابتدا به دوست خوبم پیروز سلام. اینکه شما همیشه نسبت به بنده لطف دارید مرا شرمنده می کند. البته در کامنت مطلب قبلی که توصیه به تغییر فرمی و بسط پاراگراف ها جهت سهولت و درک بهتر مطلب اشاره کرده بودید مفصل جواب داده و قول رعایت بیشتر موضوع را داده بودم که این بار رعایت کردم و خوشحالم که موجب خرسندی شما شده است.
در خصوص کامنت یومیت یومیتلی و اینکه ترکیه خیلی مهم است دقیقا به همین دلیل باید نگاه ویژه و تمرکز خاصی بر تحولات این کشور داشت. آنچه در حوزه عمومی ترکیه و سیر تاریخی تحولات این کشور می گذرد همان گونه که شما نیز اشاره کرده اید بسیار فراتر از تمایلات واپسگرایانه حزب عدالت و توسعه است. به دلیل موقعیت خاص ترکیه در منطقه و به خصوص تاثیر ژئوپلتیک این کشور بر تحولات پیرامونی به خصوص در لیبی، تونس، مصر و دیگر کشورهای در حال دگرگونی است که همین به ظاهر دستبردهای کوچک اسلامگرایان حزب عدالت و توسعه می تواند در مسیر غلتیدن خود از نوک کوه یخ به پائین به گلوله بزرگی تبدیل شود که به هر چیزی در مسیر خود آسیب جدی بزند. این بارش برف در نیمه فروردین دقیقا همان خطری است که بسیاری از کشاورزان و باغداران به آن واقفند و می دانند که خطر این برف نابهنگام در زمان شکوفه دادن میوه ها می تواند خانه خرابی و زیان جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد. موضوع حل و فصل مسائل انتیکی و به خصوص مبارزات کردها در ترکیه با توجه به تحولات منطقه یی از جمله در عراق و سوریه به اجبار بر دولت اردوغان تحمیل شده است هر چند که تجربه نشان داده که اصلاحات قطره چکانی آنان دستاورد چندانی نداشته است. اینکه حزب عدالت و توسعه در سال های اخیر از حمایت بخشی از مردم و احزاب کردی در مبارزه با کمالیست های سکولار برخوردار بوده است می تواند در حاصل جمع نهایی یکی از خطرات جدی باشد که در پروسه تحولات بنیادین ترکیه ذات سکولار سیاست در این کشور را تحت تاثیر قرار داده و موجب تقویت دخالت مذهب در حوزه سیاست و گسترش اسلامگرایی محافظه کار در ترکیه و منطقه شود.
در جواب کامنت آرزو تنها می توانم سپاس خود را نسبت به اظهارنظر ایشان در خصوص مقالاتم که خود چندان به این تمجید معتقد نیستم، ابراز کنم. در مورد تیتر و عنوان مقاله تا حدودی شما درست قضاوت کرده اید و این تیتر بیشتر از آنچه پختگی نوشتاری را به همراه داشته باشد متاثر از یک خشم یا هشدار فرامطلبی می باشد. راستش را بخواهید در طی یک تجربه چند دهه روزنامه نگاری خود در ایران متاسفانه به واقعیتی رسیده ام که مخاطب در وهله اول تیتر را انتخاب می کند و بعد در صورت جلب توجه به خواندن مطلب می پردازد که این موضوع بیشتر دوستان را ترغیب به انتخاب تیتر و عنوان تحریک کننده می کند. در انتخاب این تیتر نیز همان گونه که شما درک کرده اید بنده نیز از این واقعیت تاثیر پذیرفته ام هر چند که معمولا سعی کرده ام از این خشم و احساس درونی در تحلیل استفاده نکنم. به هر حال انتقاد شما را به جا و درست می دانم و می آموزم که منطقی تر رفتار کنم.
با سپاس بیکران از تمامی دوستانی که وقت می گذارند و زحمت خواندن نوشته های بنده را می کشند
اردشیر
۵٨۵۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱٣۹۲
|
از : آرزو
عنوان : چرا؟
پس از سلام, سال هاست که نوشتههای شما, نوشتههایی متفاوت با دیگر نوشتههای اخبار روز را, با اشتیاق و تحسین می خوانم. با شادی می دیدم که نثر شما نیز چون منظور نوشته هایتان هموار در حال تحول بوده و به ساختار پرمایه و استوار آنها شکلی ظریف و زیبا می دهد. اما عنوان این نوشته شما چون خراشی درشت بر لطافت چهره ای زیبا , سبب دل آزاری تماشگر می شود. پاسدار زیبایی نثر خود باشید که گناه است اگر عمق محتوایی, با سطحی سازی نمای آن دچار آسیب شود. با تشکر و احترام.
۵٨۵۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱٣۹۲
|
از : umit umitli
عنوان : ترکیه خیلی مهم است
تحولات ترکیه و سمت وسوی آن تائیرات بسیار قابل توجهی برروند دموکراسی و تحولات اجتماعی در ایران دارد مساله سنت و تجدد در ترکیه به نظر حل شده می آید برخی شبیخونهای حزب عدالت و توسعه نظیر همین قانون تفکیک خوابگاهها یا ممنوعیت فروش مشروب بعداز ساعت ده شب و امثالهم بیشتر شبیه بارش برف در نیمه فروردین است به نظر من مساله اصلی دموکراسی و صلح در درون ترکیه که دارای تاثیرات عمیق، وسیع و تاریخی در منطقه خاورمیانه خواهد بود حل مساله کرد است به نظر میرسد پیشرفت جنبش دموکراتیک کردهای ترکیه بسیار فراتر از حوزه آتوریته احزابی نظیر پ ک ک و یا ب د پ بوده و به سطح آگاهی ملی مردم کرد ارتقا یافته و از این رو وارد پروسه و مرحله حل قطعی آن شده است حل این مساله در جهت دموکراتیک آن با توجه به تحولات دهه اخیر عراق و تحولات سوریه موجب تحولات گسترده در ایران نیز خواهد شد تاکنون همانطور که نویسنده مقاله بدان اشاره کرده حزب عدالت و توسعه در مقابل سکولارهای سنتی کمالیست از حمایت مردم کرد برخوردار بوده ولی ادامه آن کاملا با سطح ارتقا جنبش کرد وابسته خواهد بود.
۵٨۵٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱٣۹۲
|
از : peerooz
عنوان : پارا گراف
جناب زارعی قنواتی،
تقسیم مقاله به همین چند پارا گراف درک مطلب را - اقلا برای من - بسیار آسان تر کرده است. موفق باشید.
۵٨۵۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱٣۹۲
|