عنوان : تلاش مجدد
گفتیم که ایدئولوژی طبقاتی است
البته تلاش مشتری گویا ـ نیوز اند و مابقی را نمی خوانند
اما بانند ضر ندارند که طبقاتی تر از ایدئولوژی، خود ایدئولوژی است
۵٨۵۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۲       

عنوان : ...
جناب مسعود بهبودی عزیز، شما بدنبال بحث و تحلیل نیستید. حتی قدرت دفاع از حرفهای خودتان را هم ندارید. لعن و کنایه و به صحرای کربلا زدن جنابعالی که نشد بحث و تحلیل! برخورد شما بدرد من یکی نمیخورد.
۵٨۵٨۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۲       

عنوان : تلاش گویانیوزی
خیلی ممنون.
شما نظر مسعود بهبودی را بهتر از نویسنده خواندید و چیزی جز پرت و پلا نداشت؟
خوب غلط بودن نظرات او را اثبات کنید.
ایشان کامنت را فحاشی ارزیابی کرده اند و جنابعالی فرار به جلو.
سفارش تحلیل بمراتب سهلتر از خود تحلیل است.
خوب حالا تحلیل بکنیم و نکنیم چی می شود؟
رسوای جهان می شویم؟
نظریه پردازان گویانیوزی حق به جانب می گردند؟
حق به جانب که همیشه هستند.
نظام گندیده ی سرمایه داری اصولا هرگز اشتباه نمی کند.
دو جنگ جهانی مهیب و صدها جنگ منطقه ای و تجاوزی کوچک می افروزد و میلیون ها انسان بیگناه را کشتار و دربدر و مجروح و بی خانمان می سازد، ولی اشتباه نمی کند.
همه این جنایات در ذات این مناسبات است:
از ماهیتش سرچشمه می گیرند.
۵٨۵۷۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۲       

عنوان : مسعود بهبودی
با اشتیاق منتظر جواب منطقی و علمی و عقلی مسعود بهبودی به پرویز دستمالچی بودم! چیزی که نصیبم شد در رفتن مسعود بهبودی از زیر جواب دادن بود! فکر میکنم مسعود بهبودی انتظار نداشت پرویز دستمالچی نظر او را خوانده و مورد چالش قرارش دهد! مسعود بهبودی هم چون جواب ندارد و از طرفی می بیند برایش بد می شود اگر جوابی به پرویز دستمالچی ندهد، یک نقب به جلو می زند!

منتظر مقاله انتقادی مسعود بهبودی از این مقاله پرویز دستمالچی میمانم. البته اگر بهانه نیاورد که وقت و حوصله اش را ندارد و یا امثال بنده در حدی نیستیم که تحلیلهای علمی و عقلی مکتب طبقاتی ایشان را درک کنیم!

سکوت بهتر از اینست که حرفی بزنیم که از عهده عقلانی و منطقی بودنش بر بیاییم. بدتر اینست که دست بیک عمل فرار بجلو هم بزنیم و فکر کنیم کسی متوجه نمیشود!

در انتظار مقاله مسعود بهبودی در نقد مقاله پرویز دستمالچی هستم. امیدوارم در سایت گویانیوز هم منتشر شود چون سالهاست که خواننده پر و پا قرص آن سایت بوده ام.
۵٨۵۶۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۲       

عنوان : تئوری کاست؟
حضرت کیا خیلی ممنون از هماندیشی.
لطف کنید چیزی را نقد و رد کنید که طرف مقابل ادعا کرده است:

۱
« عزیزم همه چیز نباید مارکسیستی محض تحلیل شود »

کی کسی ادعا کرده که همه چیز باید مارکسیستی تحلیل شود؟
مگر اصولا همه می توانند مارکسیستی تحلیل کنند؟

۲
«و نباید ما خودمان را ملا نقطه‌ای کنیم»

ملانقطیسم به چه معنی است؟
منطق و تفکر منطقی عمری و قدمتی به درازای عمر وقدمت بشریت دارد.
تبارش به ارسطو و یاران می رسد.
چالش فکری از کی تاحالا با مفهوم «ملانقطیسم» تبیین می یابد؟
وقتی کسی اندیشه ای را منتشر و نمایندگی می کند، خواننده هم حق دارد، ابراز نظر کند.
نویسنده قاعدتا باید خیلی هم شاد باشد که کالای فکری اش مورد مطالعه قرار گرفته است و یا سرتیتری و یا عبارتی از آن مورد تأمل قرار گرفته است.

۳
و نباید زندگی‌ را بر دیگران مشکل کرد.

ابراز نظر در قاموس حضرت کیا نوعی مزاحمت محسوب می شود؟
پس بفرمایید پوزه بندی به پوزه هر رهگذر بزنید که با ابراز نظر اوقات نویسنده محترم و هوادارانش را تلخ نکند.

۴
نکاتی‌ که شما نوشتید قابل تامل و ارزش مند است

خیلی خوب.
اگر تعارف نمی فرمایید، چرا نکات قابل تأمل و ارزشمند را به نام نمی نامید، مورد حمایت قرار نمی دهید، به بحث نمی کشید و روشن نمی کنید؟
علاوه بر آن چرا نهی از هماندیشی می کنید؟

۵
در مملکت ما آشی روی آتش است که با تئوری های متفاوت قابل بررسی‌ است.

خیلی ببخشید اندیشه ها را با تئوری های حاضر وآماده مورد بحث قرار می دهند و یا با بررسی عینی و تجربی و منطقی؟
مثال:
فرض کنیم کسی مدعی است که آب در ۸۰ درجه سانتیگراد با فشار جو می جوشد؟
شما چه می کنید؟
دنبال تئوری و آیه و حدیث می گردید و یا آتش روشن می کنید و آب را می جوشانید و دمای جوش را اندازه می گیرید و ثابت می کنید که در ۱۰۰ درجه می جوشد؟

۶
جمله تئوری کاستهای‌ مارکس.

از کی تا حالا مارکس تئوری کاست ها را دارد؟
فلسفه مارکس و انگلس و لنین نه تئوری کاستی، بلکه ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی و تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی است.
گذشته از این، بفرمایید بینیم که جامعه کاستی ایران از چه قرار است؟
خود کیا و حواریون به کدام کاست تعلق دارند؟

۷
به این فحاشی ها کار ندارم
(پرویز دستمالچی)

کدام فحاشی ها؟
اینکه کسی بگوید که نظرتان غیرعلمی و غیرواقعی است، به معنی فحاشی است؟
حتما باید تأیید کند تا رضایت نویسنده حاصل آید؟
شما خودتان چی می کنید، اگر کسی بگوید که دو دوتا ۵ تا ست؟
نمی گویید که این نظر باطل است و اثبات نمی کنید که نه ۵، بلکه ۴ می شود؟
مگر مسعود بهبودی چی کرده است؟
شما اصلا کامنت او را نخوانده اید.

۸
« می توان این نوشته های حضرت دستمالچی و شرکاء را کلمه به کلمه و سطر به سطر تحلیل کرد و ضد علمی بودن انها را اثبات کرد. »
این کار را انجام دهید.

اول به این کامنت حداقل نظری بیاندازید و بعد بفرمایید که کل مطلب خوانده و تحلیل شود.
ضمنا بعد چی؟
اگر مسعود علاف اثبات کرد که تئوری توتالیتاریسم وسیله نوینی برای عوامفریبی است، آن وقت چی؟

۹
کامنت مسعود بهبودی فقط از مشتی فحش تشکیل یافته بود؟
اصلا نظر درستی در آن یافت نمی شد؟
مطمئنید که اگر او چند روز وقت خود را برای تحلیل مقالات جنابعالی صرف کند، حاصل کار هم مثل این کامنت فحش واره نخواهد بود؟
۵٨۵۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱٣۹۲       

عنوان : لطف نمائید و برای آگاهی من و دیگران انجام دهید!
آقای مسعود بهبودی،

شما در چند خطی که نوشته مرا "نقد" کرده اید، مدعی هستید که تام گرایی:" عوام فریبی است، مغایر با تجارب بشری است، ضد واقعی، ضد علمی، ساده لوحانه و نادرست است".
و مدعی هستید که نویسنده (من)"معنی ایدئولوژی را نمی داند، دارای چشم بینا نیست، خمینی بیشتر از او صراحت داشته است، ریشه قضایا را رها کرده ام و به شاخه ها چسبیده ام، به روز مبلغان تئوری توتالیتاریسم افتاده ام که مدی برای تعمیق عوام فریبی شده است، و...".
به این فحاشی ها کار ندارم، شاید معنا و زبان "نقد" از نگاه شما چنین باشد. اما، لطف نمائید و همچنان که در پایان"نقد" اتان مدعی شده اید:"می توان این نوشته های حضرت دستمالچی و شرکاء را کلمه به کلمه و سطر به سطر تحلیل کرد و ضد علمی بودن انها را اثبات کرد."، این کار را انجام دهید. بسیار خوشحال خواهم شد و خواهم آموخت تا شاید به راه خطا نروم. البته "شرکاء" را فعلا کنار بگذارید و نظرات "ضد علمی، ضد واقعی، و عوام فریبی های" من را اثبات بفرمائید، اگر "کلمه به کلمه و سطر به سطر" هم تجزیه و تحلیل نکردید، راضی خواهم بود.
سلامت و سربلند باشید
پرویز دستمالچی
۵٨۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱٣۹۲       

عنوان : به بهبودی
عزیزم همه چیز نباید مارکسیستی محض تحلیل شود و ما خودمان را ملا نقطه‌ای کنیم و زندگی‌ را بر دیگران مشکل.

نکاتی‌ که شما نوشتید قابل تامل و ارزش مند است ولی‌ در مملکت ما آشی روی آتش است که با تئوریهای متفاوت قابل برسی‌ است از جمله تئوری کاستهای‌ مارکس.
۵٨۵٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱٣۹۲       

عنوان : عوامفریبی زیر علم توتالیتاریسم
« ایدئولوژی ولایت فقیه بر اساس برتری نژادی، یا طبقاتی نیست، بل برتری مذهب است.
حق، همواره با پیروان شیعه دوازده امامی پیروِ مکتب اصولی و هوادار نظام ولایت فقیه است.
آنها حتا میان اصیل‌ترین پیروان خود نیز تفاوت و تمایز قائل می شوند.
بهترین آنها، فقها و مجتهدان هستند.
آنها "صالحان" اند که می بایست بر "اُمت" حکومت کنند ...»

تک تک این دعاوی نویسنده محترم مغایر با تجارب بشری اند.
همه از دم ضد واقعی، ضد علمی، ساده لوحانه و نادرست اند.
نویسنده محترم بیشک معنی ایدئولوژی را نمی دانند.

ایدئولوژی همیشه طبقاتی است.

ایدئولوژی ولایت فقیه نداریم:
ایدئولوژی فئودالی ـ بنده داری ـ روحانی داریم.
روحانیت دیالک تیکی از طبقه و نهاد ایدئولوژیکی طبقه است:
دیالک تیکی از طبقه اجتماعی فئودال ـ بنده دار و نهاد طبقاتی ـ ایدئولوژیکی روحانیت است.
روحانیت هم مالک اراضی و مستغلات و املاک و اوقاف و غیره است و هم معمار روح جامعه است:
ایدئولوگ است.

مذهب فرمی از شعور اجتماعی است.
در فرم و یا ظرف مذهب هر طبقه اجتماعی آش (مظروف) خود را می پزد:
مذهب برای دهقان فقیر در مقایسه با مذهب برای طبقات سرمایه دار و یا فئودال محتوائی بکلی دیگر دارد.
از این رو دعاوی مبتنی بر برتری مذهبی انعکاس واقعیت امری مشخص نیستند.
پشت سر مذهب و فتوا و آیه و روایت و حدیث منافع طبقه اجتماعی معینی در تب و تاب مدام است.
اگر کسی چشم نسبتا بینائی داشته باشد از چرخش ها و ویراژهای همین چند ساله اخیر بهتر می تواند به تابع بودن و ثانوی بودن ایدئولوژی (مذهب) پی ببرد.
اگر منافع طبقه حاکمه ایجاب کند، فتوای امروز صد در صد ضد فتوای دیروز می گردد.
خمینی در این زمینه بیشتر از حضرت دستمالچی صراحت داشته:
اگر مصالح اسلام (در واقع مصالح طبقه حاکمه) ایجاب کند، حتی می توان به تخریب مساجد پرداخت. (خمینی، نقل به مضمون)

ضمنا کسی که ریشه قضایا را به هر دلیلی رها کند و به شاخه ها و ساقه ها بچسبد به همین روز می افتد که مبلغان تئوری توتالیتاریسم می افتند که برای تعمیق عوامفریبی حسابی مد شده است.
می توان این نوشته های حضرت دستمالچی و شرکاء را کلمه به کلمه و سطر به سطر تحلیل کرد و ضد علمی بودن انها را اثبات کرد.
۵٨۵۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱٣۹۲