از : برزویه طبیب
عنوان : رفیق مسعود و سایت عالی
سایت مورد اشاره شما از مکتب اندرو کیلمن سرچشمه میگیرد . همچنانکه در متن امده است ، مارکسیست های گوناگون ، به شیوه های ،مختلف در صدد حل مسئله ترانسفورماسیون برامده اند . در ساده ترین حالت میتوان گفت که این مکتب تبدیل همزمان ارزش کالاهای ورودی و خروجی را نادرست میداند . به عبارت دیگر معتقد است که خروجی یک سیکل تولید ، رانمیتوان ورودی همان سیکل فرض کرد ، واین خروجی ها ، ورودی سیکل بعدی تولید هستند . این هم نظری است که دلایل خود را دارد . اندرو کیلمن مطرح میکند که نمیتوان در عالم واقع ،خروجی یک سیکل تولیدی را که هنوز تولید نشده است برای تولید در همان سیکل بکار برد ، یعنی ورودی ان سیکل قرار داد . البته کسانی مثل انور شیخ میتوانند ادعا کنند که این کار در عالم ریاضی ممکن است . آنها میتوانند بگویند که چگونه میتوان یک سیکل تولید را از سیکل بعدی جدا کرد . معیار زمانی ما چیست ؟ بعضی سرمایه ها گردش کوتاه و بعضی طولانی دارند . بنابراین ، او، خروجی ها را ورودی همان سیکل قرارداد (تا از آشفتگی غیر ضروی ناشی از سیکل بندی نیز،اجتناب کند)ولی نه یکبار بلکه این عمل را بارها و بارها برای همان سیکل تکرار کرد . میل کردن نتایج به سوی هم ، دلیل ریاضی متقن را بدست می دهد .
ولی نکته دیگری که کیلمن مطرح میکند و در سایت مورد نظر شما مود تاکید نیست ، این مسئه است ، که مارکس لازم نبود که ورودی ها را نیز به جای ارزش ، با قیمت ، مطرح کند . بدیهی است که سرمایه دار این مواد اولیه وماشین و نیروی کار را ازبازار با پول (و به قیمت انها و نه ارزش انها) میخرد .مثلا صد سکه طلا .ولی هرچند که ما هنوز نمیدانیم قیمت انها چه فرقی با ارزش آنها دارد ، ولی ارزش یعنی کار متبلوردر سکه های پرداختی یعنی در ان صد سکه ، ، باید با ارزش ،یعنی کار اجتماعا لازم متبلور در این مواد اولیه و ماشین الات و سبد کالایی برای جبران مزد کارگر، برابر باشند ،چون شرط ما مبادله ارزش های برابراست . پس اگر برایی استخراج صد سکه طلا ،هزا ر ساعت کار لازم باشد برای تولید مواد اولیه و ماشین الات و سبد مزد کارگران هم هزار ساعت کار لازم است. بنابراین در جدول مارکس ورودی ها در واقع ارزش ، یعنی کار متبلور درسکه های پولی هستند ، که برای خرید کالاهای مربوطه ، پرداخت شده است ،ونه لزوما نمایانگرارزش متبلور در این اجناس ، هرچند که با ان مساوی باشد.امیدوارم زبان الکن من ، این مسئله پیچیده را برای خواننده بغرنج تر نکرده باشد.
به هر حال هدف مقاله ، شرح دقیق مسئله ترانسفورماسیون ، که بدون شک از عهده من خارج است نبود . بلکه نشان دادن این حقیقت بود که مارکسیست ها به ایرادهای غیر الکی ونه ازنوع کولاکوفسکی ماب ، جواب میدهند، و مارکس را وحی منزل نمیپندارند . برزویه طبیب
۵٨۶۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۲
|