از : peerooz
عنوان : شرح حال
پس از ارسال کامنت متوجه اشتباه خود شدم و با عذر خواهی از روح پاک شهریار و با اجازه جناب آقایی قسمت های دیگری از این غزل را که مناسب حال است در اینجا میاورم:
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را - نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم - به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را
به یاد یار دیرین کاروان گم کرده را مانم - که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را
بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی - چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون خزانی را
چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی -که در کامم به زهرآلود شهد شادمانی را
سخن با من نمی گوئی الا ای همزبان دل - خدارا با که گویم شکوه بی همزبانی را
نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده - به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را
روحش شاد که قصه غصه دل میگوید.
۵۹۴۴۲ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹۲
|