حقوق بشر یا حقوق مردم، کدامیک؟ - حمید آقایی

نظرات دیگران
  
    از : peerooz

عنوان : شرح حال
پس از ارسال کامنت متوجه اشتباه خود شدم و با عذر خواهی از روح پاک شهریار و با اجازه جناب آقایی قسمت های دیگری از این غزل را که مناسب حال است در اینجا میاورم:

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را - نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم - به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را
به یاد یار دیرین کاروان گم کرده را مانم - که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را
بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی - چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون خزانی را
چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی -که در کامم به زهرآلود شهد شادمانی را
سخن با من نمی گوئی الا ای همزبان دل - خدارا با که گویم شکوه بی همزبانی را
نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده - به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را

روحش شاد که قصه غصه دل میگوید.
۵۹۴۴۲ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : کنون با پای پیری آرزومندم که برگردم - بدنبال جوانی کوره راه زندگانی را ( شهریار )
اعلامیه جهانی حقوق بشر زمانی تصویب شد ( ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ ) که " چپ " تازه با غرور از نبرد استالینگراد و شکست آلمان بیرون آمده و چین در جریان انقلاب بزرگ خود بود. چنان بخت از دنیای " آزاد " سرمایه داری برگشته و دچار وحشت شده بود که خود داوطلب نوشتن چنین اعلامیه ای گردید و آمریکا تمام نفوذ خود را بکار انداخت که بقیه ممالک با تهدید و یا تطمیع آنرا امضاء نمودند.

البته قدرت دید واپس گرا ۲۰/۲۰ است ولی اگر در آنزمان " چپ " نیروی خود را صرف تحکیم این اعلامیه مینمود دیکتاتورهای جهان سومی و کشورهای مسلمان در موقعیتی نبودند که عملا از اجرای آن سر پیچی نمایند. متاسفانه از آنزمان تا کنون نیروی تمام کشور ها بدون استثنا صرف این شده است که بنحوی از زیر اجرای آن شانه خالی کنند و تمام " روسنفکران " نیز هم خود را صرف تکه پاره کردن آن کرده و اجزاء آنرا چون بتی مقدس در آغوش کشیده اند و عملا شیر بی یال و دم و اشکمی از آن برجا گذارده اند. مصیبت اینجاست.
۵۹۴۴۰ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣۹۲