حافظ و طبل خوشباشی - مجید نفیسی

نظرات دیگران
  
    از : مسعود بهبودی

عنوان : از نقد کتاب تا به آتش کشیدن آن
کسروی روشنگر و پژوهشگر زحمتکش بزرگی بوده و نقد کسروی در مجموع نقدی علمی و ستایش انگیز بوده است.
بمراتب بهتر از نقد خیلی از معاصران پر مدعای ما.
البته سوزاندن خرافه نامه ها اگرچه بلحاظ فرم عمل، مذموم می نماید، ولی ایده بدی نبوده است.
نقد دیالک تیکی هم به نحوی از انحا به معنی سوزاندن بی شعله و دود خرافه است.
به معنی سوزاندن ریشه های عمیق خرافه در ضمیر بشری است.

تئوری ـ چه درست و چه غلط ـ به محض نفوذ در توده به قدرت مادی بدل می شود و جامه عمل مثبت و یا مخرب به خود می پوشد.
خمینی و خلخالی و غفاری و غیره قبل از گردن هر نفسکش زدن در تئولوژی و ضمنا در مکتب ایدئولوژیکی سعدی و بویژه حافظ به تئوری بنیاد خیر و شر (که ضمنا تئوری محبوب عادولفی بوده که پیروز نام برده) ایمان آورده بودند.
گذار از نظر به عمل!
گذار از دوئالیسم خیر و شر به بی باوری به تربیت نا اهل (گردکان در گنبد. سعدی، خرمهره و لعل. حافظ) به کندن بیخ نا اهل (سعدی)
دیالک تیک تئوری و پراتیک
۶۱۲۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : جشن کتاب سوزان
میل نداشتم در این باره اظهار نظری بنمایم ولی بالاخره پس از چند روز صرف دوره کردن دیوان حافظ به روایت احمد شاملو و نتیجه گیری, در یافتم که حافظ نه یک شاعر بلکه " به راستی خود یک صنعتگر است." و " صنعتی که ذاتا فرمالیست سنت گرا و محافظه کار است و جلوی رشد تفکر و آزادی را می گیرد و هنرمند را به رعایت قواعد و سنن دست و پا گیر مبتلا می سازد.". یعنی حافظ هنرمند صنعتگر است نه شاعر.

بگمانم حق با جناب نفیسی ست زیرا اگر ایشان تعریف جامعی از " شعر " داده بودند میشد صنعت حافظ را در آن ترازو سنجید, که البته بنده چنین ترازویی ندارم. و چون جناب حافظ چنان فرد عقب افتاده ای بود که نتوانست هفتصد سال بجلو دویده و با " شاملو ها " همقدم شود, صنعت او باید " به نقد دیالک تیکی کشیده شود تا توده نسبت به زهر ایدئولوژیکی کماکان معاصر و موثر حافظ (ایدئولوژی طبقات اجتماعی واپسین) واکسنیزه شود." اشکال اینست که کسروی, قبلا کتاب ها را سوزانده و چیزی برای " نقد دیالک تیکی" باقی نگذارده است.
۶۱۲۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : دفاع از تمامت حقیقت، رسالت روشنگری است
اگر مجید نفیسی مهر سنتگرائی بر پیشانی مان نکوبد، می خواهیم بگوییم که حافظ یکی از مرتجع ترین شعرای ایران بوده است و در تخریب شعور توده ها نقش منفی مهیبی به عهده داشته است.
حافظ یکی ازا وابستگان سرسپرده به طبقه حاکمه بوده است.
علاوه بر محتوای ایراسیونالیستی و ارتجاعی غزلیاتش، نامه های او به تیمور لنگ دال بر همین حقیقت امر است
اشعار حافظ افیون توده است و باید به نقد دیالک تیکی کشیده شود تا توده نسبت به زهر ایدئولوژیکی کماکان معاصر و موثر حافظ (ایدئولوژی طبقات اجتماعی واپسین) واکسنیزه شود.
۶۱۰٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۲