از : پروین کرد
عنوان : فقط میتوانم بگویم نهایتی از زیبایی است . زنده و سرفراز باشید تا بازهم بزیباییی بسرایید و آبی بر جان و رخ سو ختگان باز آر ید
وقتیکه عشق آمد ، پیش از همه ی عالم خدا و بهشت اش رابه آتش کشید و خاکستر کرد وگرنه بابا آدم وننه حوا سگ کی بودند که از باغ بهشت ،آن زندان (خداوندی) فرار کنند !
نرمه نسیم فرزانگی ، فرزانگان را زیر آوار (( وسواس ))ووسوسه مدفون کرد ،اگرچه دانه ی اندوه در دل شاعران رویید ، اما شراب و گلی سور بیاری و غمگساری عاشقان رفتند ، عقل کاسبکار حسابگر اما تا ابد ایام و در همان نقطه که امیدش به شفای خداوندیست در آن دایره بدور خود خواهد چرخید و تیمارگرش جز سرگردانی نخواهد بود !! ومن
زین آتش نهفته که در سینه ی منست خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت !
با آرزوی طول عمر ، سلامت و هربار بیشاز بار بیش زیباتر سرودن و دلهایی را شاد کردن
با سپاس
۶۲٨۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣۹٣
|