مادری، آموزگاری و نوشتن - نیلوفر شیدمهر

نظرات دیگران
  
    از : البرز

عنوان : آنچه در یادداشت قبلیم آورده ام، نه تلاشی در جهت گشودن بحثی جدید
‫خانم نیلوفر شیدمهر گرامی، در یادداشت قبلیم که با استناد به جملاتی از جملات نوشتار شما نوشته شده، خواسته ام نشان دهم، مشکلات روشهای تربیتی، پرورشی و آموزشی موجود در ایران کلافهای سر در گم خود را دارد‫، که در عین داشتن تشابهاتی با مشکلاتی هم جنس در دیگر نقاط جهان، ویژه گی های خاص خودش را داراست

‫بنابراین قصدم از نوشتن آن و این چند جمله نه بحثی دور سفره ای،‫‫ بل تلاشی‫ در حد خود، برای اظهار نظری‫ ‫در باره نوشتار خوب کارشناسانه شما بوده است.

‫طبیعی و بدیهی است، که یک نوشتار نمیتواند در بر گیرنده هزاران مفهوم متفاوت باشد،‫ آنچه در یادداشت قبلیم آورده ام، نه تلاشی در جهت گشودن بحثی جدید، بل تلاش کرده ام نشان دهم، سخنان و مفاهیم مشترک عنوان شده از سوی خانم گرومه و آقای ایرج میرزا، بدون توجه به مشکلی دیگر یعنی عدم توجه به رشد فکری مستقل کودک در کشورمان منشاء اثری مثبت نخواهد بود.
۶۲۹۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣۹٣       

    از : نیلوفر شیدمهر

عنوان : گستردگی موضوع و فرصت کوتاه این نوشتار
البرز گرامی
ممنون از توجه و نظر شما.
سخنان شما متین است ولی یک مقاله ی کوتاه فرصت پرداختن دقیق و کارشناسانه به تمام مسائل اجتماعی مطروحه در سخنان شما را ندارد.
همانطور که خود می دانید مقاله نویسی به شکل کارشناسانه با صحبت های کلی از امور اجتماعی که افراد دور سفره با هم می زنند متفاوت است.
بحث این مقاله در مورد تصور دو گانگی آموزش و پرورش است که زیرساخت سیستم های آموزش مدرن تدوین شده در غرب است و این که شعر ایرج میرزا و تعبیر او از پرورش مادرانه این تصور را به چالش می کشد. همچنین که مدلین گرومه در کتاب خود که سال ها بعد از شعر ایرج نوشته شده است این زیرساخت و مرزهای موجود را زیر سوال می برد.
با سپاس از شرکت شما در بحث پیرامون رفتار اجتماعی (روش تربیتی) خانواده ها در ایران، تفاوت کودکان کار با کودکان نازپرورده طبقات مرفه و دیگر مسائل. خوشحالم که نوشته ی من موجب انگیزش این بحث های مهم شد. شما را تشویق می کنم در مورد هر کدام از این مسائل به طور جداگانه بنویسید. من هم به سهم خود سعی می کنم در نوشته های دیگرم به ارتقاء با-هم-اندیشیدن و شاید چاره جویی پیرامون وضعیت آموزش و پرورش در ایران کمک کنم.
با سپاس دوباره و احترام
نیلوفر شیدمهر
۶۲٨۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : در دنیای بیرون از خانه یعنی اجتماع
خانم نیلوفر شیدمهر گرامی، در جایی از نوشتار خوب خود می نویسی، «...نقش مادر در باور عامه تنها و تنها پرورش است، ‫پرورشی که به مراقبت و نگهداری محدود می شود و معنای آموزش ندارد...» اما آیا واقعا چنین است، و آیا‫ مادران و پدران ایرانی فرزندان خود را رها کرده اند، که این فرزندان، خود«...در دنیای بیرون از خانه یعنی اجتماع و به طور اخص در مدرسه...» محیط پیرامون خود را، خود تجربه کرده، و بیاموزند.

واقعیات زندگی جامعه ایرانی میگوید، کودکان ایرانی بر اساس وُسع مالی خانواده های خود، به گونه هایی مختلف در قید والدین خود هستند، ‫
کودکان کار، به لحاظ وضعیت بد اقتصادی والدین خود، غالب اوقات خود را در بیرون از خانه و کلاس درس سپری کرده، ‫و شانس قرار گرفتنشان در معاشرتها و تجربیات تبهکارانه بسیار بیشتر از، قرار گرفتنشان در معاشرتهای سالم در مسیر کنکاشهای کودکانه آنان برای کمک به امرار معاش خانواده میباشد. ‫
فرزندان متعلق به طبقات میانی و بالای جامعه غالبا تا پایان تحصیل و یافتن شغل و ازدواج و در غالب مواقع تا سالها بعد از ازدواج و ‫به اصطلاح زندگی مستقل، به دلیل نداشتن تجربه استقلال فکری و عملی،‫‫ از والدین خود نه به عنوان مشاور، بل به عنوان حل المسائل بهره میبرند.

به عبارتی دیگر، ‫غالب کژیها، ناهنجاریها، عقب ماندگی های اجتماعی، وجود فرهنگ استبدادی و ....در جامعه ایرانی ریشه ای هم در عدم ‫استقلال فکری و عملی کودکان و نوجوانان ایرانی دارد.

‫و گمان می کنم، ‫نمیتوان منکر «...مرزها...» شد، و یا سعی در برداشتن آنها کرد، چرا که وجود مرزها، احترام به مرزها«...بی شک ‫[خود کمکی ‫است به] متعادل تر و صلح آمیز تر » شدن جهان پیرامون ما‫.
اما با شما هم رأیم در اینکه،‫ «...تفکیکها، حجابها و جداسازیهای بیشتر نه موجب آرامش و ‫امنیت بیشتر، بلکه موجب جنگ و خشونت...» بیشتر در جامعه شده است.
۶۲٨۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹٣