فلسطین - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : مرضیه شاه بزاز

عنوان : گم نمی شود
پیش خود فکر کرده بودم که می شد شعری برای عروسکی زخمی (زخم از دست دادن دختر بچه) گفت که شعر باشد و لوس نباشد و تار تارِ دلی را بلرزاند؟ می توان باز شعری از تبار الدوز و کلاغها گفت؟ می توان در لحظه ی اوج انسان بودن، واژه ها را در کوره ی احساس رها کرد تا به اختیار خود بسرایند و سراینده و خواننده را به جهانی دیگر بکشانند، به جهانی که عروسکی، شبانه با بالهای رنگ پر بگیرد از فراز باغهای زیتون، تا برود و گم بشود تا دیگر یادآور جای خالی دخترکی نباشد که او نیز گم شد . و شاعر عزیز ، نقاشی تخت خالی خواهرت را میان ما منفجر کردید
۶۴۱۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹٣