از : روزبه صالحی
عنوان : مشکل " سجا " و مکانیسم مبارزه و چگونگی جذب نیروی اجتماعی
آقای امینی در ذیل مقاله اش آورده است که " این نوشته در همایش وحدت اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران" و " سازمان جمهوریخواهان ایران خوانده شد". گرچه بجز مقاله ایشان هنوز گزارشی از نحوه برگزاری همایش وحدت در سایت ها بویژه اخبار روز امعکاس نیافته است. لیکن نگاه به مقالات آقایان مرتضی ملک محمدی، رسول آذرنوش، رضا سیاوشی و از جمله مقاله آقای امینی می تواند بیانگر واقعیتی باشد، واقعیتی که این همایش نظیردیگرهمایش های جمهوریخواهان فراتر از تصویب قطعنامه، بیانیه ای در خصوص رویداد مهم ایران و منطقه و نهایتا رئوس خط مشی نخواهد رفت. البته لازم به یادآوری است که هرچه روزهایی از همایش فاصله بگیریم رنگ سطرهای اسناد همایش کمرنگ و پایبندی به آن سست تر می گردد.
اما مقاله شما را که خواندم دریافتم که رگه های قوی ذهنیگری در نوشته ات انکارناپذیر است. شما عنوان می کنید که در مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی تنها " نهادهای متشکل از شهروندان ایرانی به صورت انجمن، کمیته، سندیکا، سازمان و یا حزب را در نظر نگیریم." شما در ادامه می نویسید که منظورتان از نیروهایِ در برابر نظام، تک تک شهروندانی هستند که چه منفرد و چه متشکل، حاکمیت امروز را نمی خواهند. در این رابطه می توانم بپرسم که آیا این نیروهای در برابر نظام چند نفرند؟ و از کدام طبقه واقشار جامعه آمده اند؟ لازم است بفرمائید شما چه تخمینی از آنها دارید و آن را از کدام منابع آماری موثق بر تو گفته اند. همچنین آیا این نیروهای در برابر نظام ایستاده به مبارزه دارای چنان پتانسیلی بالائی هستند تا توازن قوا را به نفع جنبش جمهوریخواهی موردنظر شما تغییردهند؟ آیا این موضع اگر ذهنیگری نباشد نمی توان آن را ادعای گزاف دانست؟ ادعائی که در کنار دیگر ادعاهای اعلام شده در اسناد " سجا " باعث شده است تا آن را به قولی حزب شعار بنمایانند.
در ادامه محور، نیروهای در برابر جمهوری اسلامی را به گفته خودت در دو دسته بزرگ قرار می دهید :" ۱- نیروهایی که میخواهند جمهوری اسلامی اصلاح شود۲- نیروهایی که گذار از جمهوری اسلامی و رسیدن به نظامی دیگر را مدّ نظر دارند." در سنجه نیروهای دودسته هر دوبزرگ یا معرفی میزان عقبه اجتماعی نیروهای دسته دوم که خواهان گذار از جمهوری اسلامی هستند را میلیونها برمی شمارید که بخش بسیار بسیار ناچیزی از آنها متشکل هستند.
در اینجا نمی دانم شما دچار سهو شده ای یا عمدا نخواسته ای عقبه اجتماعی یا تعداد افراد از لایه های اقشار و طبقات گوناگون نیروهای خواهان اصلاح نظام را اعلام بفرمائید؟ آیا در مقایسه عقبه اجتماعی نیروهای خواهان اصلاح نظام یا نیروهای خواهان گذار از نظام کدام دسته از نظر عقبه اجتماعی را برتر میدانید. بنابراین وقتی که می نویسی بخش اصلی این شهروندان، در داخل کشور و بخش کوچک آن در خارج قرار دارند این موضع فراتر از یک کلی گوئی نیست. البته من اعتقاد دارم که اگر وجود " اجا " و "جدل " را باور کنیدبدون شک متوجه خواهید شد که این دو سازمان جمهوریخواه از طرف بخشی ازعقبه اجتماعی حمایت می شود. بنابراین از شما می پرسم اگر باور دارید که نیروهای خواهان گذار از جمهوری اسلامی دست بالا را دارند. بنابراین باید ثابت کنید که نیروهای مزبور می توانند پتانسیل قوا را به نفع رویکرد گذار از جمهوری اسلامی تغییر دهند که به ضرس قاطع امکان آن فعلا دور از دسترس است. اگر نیروهای خواستار گذار از جمهوری اسلامی فاقد توان کمی لازم و یا کافی برای برهم زدن تعادل قوا هستند باید ارزیابی خود را از نیروهای خواستار اصلاح جمهوری تغییر دهید و بپذیرید که با وجود وجه جمهوریت در رژیم جمهوری اسلامی می توان و می باید و تا آنجا که ممکن است بکوشید تا ساز و کار دموکراتیک در آن تقویت شود. بنابراین " سجا " چاره ندارد تا به پرسش مبنی بر اینکه کدام نیرواز نیروهای دوگانه بالا و خارج کشور توازن قوای موجود را می شکند؟ پاسخ ندهد نمی تواند روند مبارزه را تشخیص دهد تا مکانیسم و سازکار مبارزه را تعیین کنید.
۶۵٣۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹٣
|