از : سیاوش چشم آبی
عنوان : چه کسی باورمی کرد
اقای کعبی بادرود اگر همین سال گذشته به کردستان واحزاب کردی نگاهی کوتاه وگذرا می انداختی به سادگی متوجه تشتد ارا وچند گانگی موجود میان مردم وسیاسیون می شد ی هرکس وهر گروه ساز خود را می زد اگر کمی هم اغراق بخرج دهیم وبطور روشن سخن بگویم حواس کسی بدرد وناراحتی دیگری نبودتوجه هر گروه وهر دسته فقط وفقط به منافع گروهی خودش معطوف بود وبس اما چه پیش آمد بختکی سیاه ازآسمان نازل شد ونامی قرون وسطی ای برخود نهاد بنام داعش باوجود اینکه همین داعش ناگهان از سوراخ بیرون نیامد بلکه مدتها حضور منحوس اش احساس می شد وکردار وعمل اش را در سوریه می شد دید ولی همه اینها پیوند وهمبستگی مردم واحزاب کردستان را پدید نمی آورد اما داعش پای خودرااز کلیمش درازتر کرد ولی همین مسئله امری بود که جرقه اتحادرا زد وموجبات اتحاد گروهای سیاسی ویک دلی مردم کردستان را پدید آورد اما من ازروزی وحشت دارم که مسلئه داعش از میان برود وداعش توسط پیش مرگه های دلاور از صحفه روزگار پاک شود وما شاهد روز از نوع .......... وباقی مسائل بشویم امید وارم درسهای گرفته شده را بدست فراموشی نسپاریم وخوشی زیر دلمان نزند قدر این اتحاد را بدانیم وازان حراست کافی را بنماییم
۶۵٨۴٣ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹٣
|