بدا به جامعه با کودکانِ کژپرورد! - اسماعیل خویی

نظرات دیگران
  
    از : ‫البرز

عنوان : ‫لطف زندگی به همین جمع، به این، ما، است
‫سخنی در ستایش، ما، که جمع طبیعی من، تو و اوست. از زاویه نگاه، ما، زندگی زیباتر است، سبز تر و بهاری تر است.

‫‫دیده می بیند،
‫حس لمس می کند،
‫این دو، ابزارند برای اندیشه.

‫اندیشه هستِ،
‫من،
‫تو،
‫و اوست.

‫او،
‫همواره دور است،
‫دوری در فاصله نیست،
‫فاصله در طول نیست.

‫تو را،
‫می شناسم،
‫میشناسی،
‫میشناسد،
‫هم از این روست،
‫که تو، غریبه نیست،
‫آشناست.

‫آشنا را میتوان دوست معنا کرد،
‫دو دوست، دوستان،
همدل، هم آرزو و هم رویایند.

‫اندیشه، او، متفاوت است،
‫هم از این رو، نامش، او، است.

‫جمع من، تو و او، همیشه، ما، است،
‫لطف زندگی به همین جمع، به این، ما، است.

من، تو و او،
‫هر یک در تنهایی، عالمی داریم،
‫بزم خاص و حال خاصی داریم.

‫شرط انسانی در، ما، شکفته شود،
‫آنچه ظاهر نیست، عیان شود.

‫البرز

۶۶۶۱۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣۹٣