لطفا پناهندگی را لوث نکنید! - مینو همیلی

نظرات دیگران
  
    از : البرز

عنوان : اگر مردمت، هموطنانت را دوست داری، که مطمئنا چنین است
خواننده گرامی، جنسیت، مرد یا زن بودنم نه بر ارزشِ نظرم می افزاید و نه از آن کم می کند. باور کردن شما هم برایم مشکل نیست، چرا که چون شما، یا رژیم آریامهری سی و هفت سال پیش، یا حکومت عدل علی!!! آقای خامنه ای، اساس را بر مجرم بودنِ هموطنانم نگذاشته ام. و وقتی هموطنی به هر علتی مرتکب خطا شد، آن خطا و جرم را به پای هموطنان بی گناهی چون شما نمی نویسم

اگر مردمت، هموطنانت را دوست داری، که مطمئنا چنین است، وگرنه وقت گرانبهای خودت را صرف نشستن پای کامپیوتر و نوشتن نظر نمی کردی، پس بیا و از امروز اساس کار را بر بیگناهی هموطنانت بگیر، و در صورت کشف و اثبات جرم یک هموطن، همه دیگر هموطنانت را شریک آن جرم تلقی نکن. چرا که در غیر این صورت تصویر زشتی از ایرانیان(که خودت یکی از آنها هستی) به جهان اطراف خود معرفی خواهی کرد

جامعه آلمانی که در آن سکونت داری، به جامعه خودش و جهانیان عددی هیتلری تقدیم کرده. و در همان جامعه رُزا لوگزامبورگ، برتولت برشت و....هم بوده اند

جامعه ایرانیی که در آن سکونت نداری، ولی قلب و فکرت همراهِ آن است، محمدرضاشاهها و خمینی ها توسط کاشانی ها، شعبان جعفریها بر آن تحمیل شده اند. ولی با تمامی این تحمیلات نسلِ زنده یادانی چون، ستار، باقر، مصدق، فاطمی، بیژن جزنی، حمید اشرف و...، و نیز نویسندگانِ با مسئولیتی چون احمد محمود، محمود دولت آبادی و .... همچنان باقی و در تلاشند، که در ایران جامعه ای بر اساس عدالت اجتماعی داشته باشیم
۶۷۷۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹۴       

    از : Rosa Roshan

عنوان : لطفن پناهندگی را لوث کنید!
لطفن پناهندگی را لوث کنید! در جواب به مینو همیلی و همفکرانش
مینو همیلی حرفش چیست؟ حق حامله شدن برای مردان مسخره است و حق پناهندگی باید بدون بازگشت باشد و اینکه اگر رژیم بد است ولی باز ملت به ایران برگردند ما (اپوزیسیون) بور میشویم!
رزا: اول اینکه همه باید حق حاملگی، پناهندگی و همه جور حقی را داشته باشند. اصولن قوانین بر پایه ی سلب و گرفتن آزادی انسانها عمل میکند. اغلب قوانین یکبار نوشته شده و تعویض آن در شرایط جدید سخت است. حق حاملگی برای مردان در قرون وسطا مسخره بود ولی در شرایط کنونی و با پیشرفت تکنولوژی نه! مردان میتوانند و اگر هم بخواهند، باید حق و امکان حاملگی را داشته باشند.
در نظر خانم همیلی و برخی پناهجویان "واقعی"، حق پناهجویی نیز بمانند ازدواج است. بدون طلاق البته!
اپوزیسیون قلابی فکر میکند که اگر امروز جوانی با قانون پناهندگی اجازه ی اقامت در "بهشت" اروپا، کانادا، استرالیل، امریکا و... را کسب کرد، حق بازگشت به مبدا را نباید داشته باشد.
یعنی با لباس پناهجو آمدی، با همان هم در قبرستان اینجا باید به گور بروی.
مانند ازدواج مذهبی! با لباس سفید عروسی و با کفن به گور شدن!
چرا؟
چون ازدواج کردی!
چرا؟
چون یکبار گفتی (به راست یا دروغ) که جانت در خطر بوده!
برای مینو همیلی-ها انسان و آزادی او اصلن مُهم نیست. احترام به قانونی که نه او، نه ما و نه این نسل، اصلن سهمی در گذاشتن و برداشتنش نداشته موعظه میشود. برای این سوسیالیستها احترام به قانون سرمایه داری مُهم است. و از طرفی او و آنها در برابر سیستم بور میشوند، اگر پناهجو به کشور مبدا بازگردد. برود و بیاید. چون قسم پناهجویی او(مینو همیلی) و آنها "واقعی" بوده و در صورت استفاده ی دیگری، صداقت گزارش او از زندان و کُشتار و رژیم اسلامی و...زیر سوال میرود. بطور کُلی "رژیم اسلامی ایران در اذهان عمومی تبرئه میشود" و دیگر آنقدرها مخوف نمی نماید و به همان اندازه هم، نمره ی مقاومت او (مینو همیلی) در زندان پایین تر می آید.
مبارزه ی او لوث میشود!
پناهجویی او لوث میشود!
تاج روی سر اینها، تار و مات شده و این گُلهای سر سبد و بجا ماندگان و "استوره های مقاومت اپوزیسیون" دیگر در چشم مقامات، برگزیدگان نبوده، جایگاه قدرتشان در سلسله مراتب متزلزل میشود!
دقیقن مثل همان ازدواج است که با انجام آن جایگاهت در جامعه ی مردسالار مستحکم میشود و طلاق، لغو قرارداد و لکه ی ننگ!
این میان کسی اصلن مطرح نمیکند که کُل این ساختار سلسله مراتب غلط است. تازه اینها اپوزیسیونی برای رسیدن به" آزادی" نیز هستند و ادعا میکنند برای "برابری" هم به زندان افتاده اند!
زندگی مبارزان واقعی را اما اگر که بخوانی (اما گُلدمن- ها)، آنها بارها الکی و روی کاغذ ازدواج کرده و طلاق داده اند تا از این کشور به کشور دیگر و قوانین دست و پا گیر را دور زده، پاسپورت جعلی، هویت جعلی برای داشتن امکان مبارزه و زندگی در جایی که مطلوبشان بوده است. (آنوقتها از حق پناهندگی خبری نبود و اغلب ازدواج های الکی بود.)
احتمالن
این قهرمانان و اسطوره های مقاومت، بمانند مینو همیلی- ها یکبار از بد حادثه به زندان افتاده، قرار است سالها نان دوران "مبارزات" جوانی شان را خورده و هر روز، به هر بهانه، برای خود مراسم تاجگذاری بگذارند!
باید بهشان گفت: زمانه عوض شده! زمین گرد است!
مردان هم میتوانند حامله شوند و هم حقش را دارند!
پناهندگی نیز تاج افتخار بر سر، یا مدال مقاومت بر سینه نیست که لوث شود. بلکه یک قانون است و مانند قوانین دیگر باید برداشته شده و به جای آن حق زندگی و رفت و آمد آزاد انسانها به رسمیت شناخته شود.
در نظر من (رزا) در حال حاضر که بهانه ی پناهجویی تنها راه آمدن و اجازه ی آزمایش زندگی در اینطرف مرزها است (مثل ازدواجهای روی کاغذ) باید از طرف همه ی انسانها استفاده شود، لوث شود!
اگر شرایط زندگی در مبدا بهتر، پس طلاق داد و سپس برای "زندگی بهتر" به جای بهتری رفت.
چرا؟
چون سرمایه آزاد است و همه جا میرود.
انسان را اما محدود کرده و پشت مرزها جان میگیرد.
آیا باید قبول کرد ۴۰۰ نفری که این هفته در اعماق اقیانوس فرو رفتند، برای لوث نشدن مدال افتخار پناهجویی خانم اسطوره ی مقاومت بگویند: برای نان آمده ایم؟ و اگر به اندازه ی کافی تامین شویم، بازگشته و کلن علاقه داریم که امکان رفت و آمد آزاد داشته باشیم، بمانند سرمایه و سرمایه دار!
فراخوان و
خطاب به شهروندان زمین: پناهندگی را لوث کنید!
برای آزادی و حق رفت و آمد آزاد و دنیایی بدون مرز
مبارزه کنیم.
http://www.archiverosa.blogspot.com/
۶۷۶۹۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۴       

    از : خواننده

عنوان : سرکار خانم یا جناب آقای البرز ...
سرکار خانم، یا جناب آقای «البرز»

با سلام.
مورد شماره یک: من نمی دانم شما ساکن کدام کشور هستید. اگر ساکن آلمان باشید و با مردم و همسایه ها و جامعه در ارتباط باشید و رفت و آمد داشته باشید، کودکانتان به مدرسه بروند، همسرتان شاغل باشد و با چندین ملیت دوست باشد، و و و بسادگی می توانید اظهارات بنده را بدون دقت آماری بررسی کنید. ما در حال تحقیقات دانشگاهی نیستیم که شما از بنده آمار می خواهید. اگر شما اظهار بفرمائید که «اغلب مردم قاره آفریقا سیاه هستند»، هیچ انسان باسواد و یا سالمی از شما آمار نخواهد خواست.
مگر شما از حال و احوال خارجیان دیگر در کشورتان بی خبرید؟ بنده بی خبر نیستم. با تقریباً همه ملتی محاوره و مبادله دارم. آنچه که عرض کردم بر پایه مشاهدات و بررسی های شخصی خودم بود.
شما ظاهراً از جمله دوستانی هستید که اگر بهتان بگویند «حرارت خورشید قلان درجه است»، خواهید گفت «از کجا میدانی؟ رفته ای آنجا اندازه گرفته ای»؟

مورد شماره دوم: بنده تا به حال از این قبیل «زرنگ بازی های ایرانی» نداشته ام. بسیاری از هموطنان از موسسات خیریه لباس های دست دوم می گرفتند و به ایران می فرستادند. بنده نکرده ام. بسیاری از هموطنان از این ادراه و آن اداره پول می گرفتند (هر چند که مجاز بودند فقط از یک اداره پول بگیرند). بنده نکرده ام. و غیره و غیره و غیره. بنده از این قبیل زرنگ بازی ها ندارم.
باور نمی کنید؟ می دانید چرا باور نمی کنید؟ چون «این زرنگ بازی ها جزو فرهنگ و اخلاق این ملت شده است» و باور کردن اینکه یکی یا چند هزار نفر چنین نیستند، برایتان دور از تصور شده است.

هر انتقادی را با اتهام «این همه بر سر خود و دیگر هموطنانت دَنگ و اُردَنگ زدن» خفه کردن کاری را از پیش نمی برد. باید بپذیریم که بیماریم، تا شاید درمانی حاصل شود. انتقاد را در وضعیت حاد ایران و ایرانیان باید کاملاً صریح و پوست کنده اعلام کرد. انتقاد، باعث (احتمالاً) تصحیح خواهد شد.

«پی جوی علتِ این «زرنگ بازیها» باشی». پی جوئی این مسائل نه کار بنده است و نه کار یک روز و دو روز و نه کار کامنت و نوشته های کوتاه. چنانچه اشاره شد، در مورد مخروبه ای بنام ایران صدها سال نیازمند است. سوادآموزی - بستر سازی - فرهنگ سازی.

درود بر شما
۶۷۶۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : مانده ام حیران در برهوتِ نِوادا
اگر «خواننده» صاحب نظرِ ۶۷۶۸۲ [تاریخ انتشار : ۲۶ فروردین ۱۳۹۴] ، همان «خواننده» صاحب نظرِ ۶۷۶۵۰ [تاریخ انتشار : ۲۳ فروردین ۱۳۹۴] باشد. ایشان به خوانندگان نظرش توضیحی قانع کننده بابتِ تضادِ موجود در نظراتش بدهکار است

از جایی که «خواننده» به خوبی و مهارت فارسی می نویسد، میشود حدس زد، که ایشان در کلوپ «ایرانیان» عضویت رسمی دارد

وقتی ایشان بسیار قاطع می نویسد، « نه کردها، نه بوسنی ها، نه آلبانی ها، نه عربها، نه بنگلادشی ها، نه سریلانکائی ها، و غیره، هیچکدام به حد ایرانیان از امور پناهندگی سواستفاده نکردند و نمی کنند»، مانده ام حیران در برهوتِ نِوادا، که ایشان این همه آمار دقیقِ فلسفی علمی را از کجا و چگونه کشف و در اختیار دارد

حال که «این زرنگ بازی ها جزو فرهنگ و اخلاق این ملت شده است». شاید بشود از «خواننده» محترم تقاضا کرد، قدری از «زرنگ بازی های» خودش بنویسد

شاید «خواننده» محترم تافته ای جدا بافته، و یا شاید ایشان مخترع ماشین زمان، و بُعد زمانی «...صدها سال...» را در چند ثانیه طی کرده و به فرهنگ و اخلاق بهینه منور، و هیچ نوعی از انواع «زرنگ بازی ها» را صاحب امتیاز نیست

«خواننده» محترم!، گمان می کنم، اگر به واقع در پی «تصحیح» هستی، بجای این همه بر سر خود و دیگر هموطنانت دَنگ و اُردَنگ زدن، بهتر است، در همفکری با سایر هموطنانت پی جوی علتِ این «زرنگ بازیها» باشی. چه بدون دریافتِ علت، شاید هیچ فرهنگ و اخلاقی «تصحیح» نشود
۶۷۶۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۴       

    از : خواننده

عنوان : سواستفاده از پناهندگی سیاسی ...
سواستفاده از پناهندگی سیاسی، کاری غیراخلاقی و غلط است.

اشاراتی که دو خواننده‍ی محترم فرموده اند، ناقص و نادرست است. بحث بر سر تبعه‍ی ممالک پناهنده پذیر نیست. چنانچه فردی کانادائی بشود و بعد به ایران سفر کند، این بحث دیگری است.

بحث بر سر کسانی ست که دو و سه پاسپورت دارند و هفته‍ی بعد از قبول شدن پناهندگی شان به ایران سفر می کنند. همین افراد به دروغ در دادگاه های پناهندگی اعلام کرده اند که جانشان در خطر حاد بوده است.

در ضمن قاطی کردن «جنایت کار بودن این دولت و آن دولت» و یک قانون اولیه، از ابتدا نادرست است. بر اساس این منطق، چون فلان دولت جنایتکار است، پس نانی که شهروندانش هر روز می خورند از راه جنایت بدست آمده است. پس این شهروندان نباید نان بخورند. این منطقِ بسیار ساده و معمولاً «انقلابی ایرانی» است.
۶۷۶٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۴       

    از : ندا مبارز

عنوان : همبستگی پناهندگان علیه قوانین ارتجاعی کانادا
دولت کانادا این حق را از هیچ پناهنده‌ای سلب نکرده است، فقط می‌گوید شما با داشتن این حق دیگر نمی‌توانید در کانادا زندگی کنید. کسی که می‌تواند در دوران پناهندگی آزادانه به کشور خود بازگردد و رفت‌وآمد کند، چه خطری او را تهدید می‌کند؟ }}}

شما تحلیلی بچگانه تر از این دیده اید؟ حالا این افراد - به تخته بزنم - در "دموکراسی" غرب هم زندگی می کنند اما برای منافع خود با قوانین فاشیستی کشورهایی نظیر کانادا علیه پناهندگان همدست شده اند.
این افراد از خود نمی پرسند کانادا و آمریکا چرا باید با تحریم های غیر قانونی و اجیر مهره های خود - ان جی او ها - بی ثباتی وفقر در کشورهای هدف بوجود آورند ووضعی بوجود آورد که افراد مجبور شوند به کشورهای دیگر پناهنده شوند؟ خب این سیاست ها بالطبع فقر، ناامنی ، تروریسم و کشتار شهروندان را به همراه خواهد آورد و اولین دسته ای که می توانند فرار کنند و پناهنده شوند قشر تحصیلکرده - یعنی سرمایه انسانی - این کشورهاست که برای تربیت آن بلیون ها دلار از خزانه ملت خرج شده اما کانادا و آمریکا باید سودش را ببرند چون به نیروی تحصیلکرده انسانی ارزان احتیاج دارند.
مقاله زیر سیاست غیرانسانی آمریکا/کانادا و غیره را مورد نظر قرار می دهد:

http://asranarshism.com/۱۳۹۳/۱۲/۱۶/canada/

{مگر همین اتحادیه اروپا و دولت‌های غربی و ناتو و در راس همه آمریکا، انواع و اقسام مصیبت‌ها را به مردم افغانستان تحمیل نکرده‌اند؟ به سوریه نگاه کنید که پس از خیزش متمدنانه و آزادی‌خواهانه مردم سوریه، همین دولت‌های غربی و منطقه‌ای چون ترکیه و عربستان سعودی با حمایت از گروه‌های ارتجاعی مانند داعش که الان مو دماغ خودشان نیز شده است عامل جنگ داخلی در این کشور شده‌اند. در میان جنگ وحشیانه حکومت جانی بشار اسد و حامیان آن مانند حکومت اسلامی ایران و حزب‌الله لبنان و روسیه از یک‌سو و دولت‌های غربی و ترکیه و عربستان سعودی از سوی دیگر، دست‌کم دویست هزار نفر شهروند سوری جان باخته‌اند و میلیون‌ها نفر را نیز آواره شده‌اند. به عراق نگاه کنید که این کشور را عملا بر اساس مذهب و ملیت به سه منطقه سنی و شیعه و کردی تقسیم کرده‌اند و حق شهروندی و مدنیت و جنبش‌های اجتماعی و زیرساخت‌های جامعه را طوری نابود نموده‌اند که هیچ شهروند این کشور لحظه‌ای احساس امنیت جانی نمی‌کند. به لیبی نگاه کنید که امروز به مرکز آموزش تروریست‌های اسلامی قاره‌های آفریقا و آسیا و راهزنان دریایی تبدیل شده است و…

مگر همین اتحادیه اروپا و آمریکا و کانادا و استرالیا و غیره ایران را به دلیل فعالیت‌های اتمی حکومت اسلامی تحریم نکرده‌اند؟ تحریمی که دودش به چشم اکثریت مردم ایران، به ویژه محرومان و مزدبگیران رفته؛ اما در مقابل اعدام‌های فردی و گروهی حکومت اسلامی که گاهی نیز به طور روزانه صورت می‌گیرد فقط در بهترین حالت به محکوم کردن و خشک و خالی آن بسنده می‌کنند. چرا حکومت اسلامی را به دلیل جنایت علیه بشریت بایکوت سیاسی نمی‌کنند؟ بایکوت سیاسی مستقیما متوجه حکومت اسلامی است در حالی که بایکوت اقتصادی، عموما متوجه مردم است. الان که نمایندگان حکومت اسلامی در مذاکره با نمایندگان گروه ۵+۱ در پشت درهای بسته دل می‌دهند و قلوه می‌گیرند به طوری که ظریف وزیر خارجه حکومت اسلامی ایران و جان کری وزیر خارجه آمریکا در خیابان‌های ژنو، دست به «نرمش قهرمانانه؟!» می‌زنند.

آیا دست‌اندرکاران جمع‌آوری امضاء برای اتحادیه اروپا و دولت‌هایی مانند دولت کانادا، نمی‌دادند که اگر گروه ۵+۱ با حکومت اسلامی ایران، به توافق نهایی برسند دیگر درهای پناهندگی به روی پناهندگان ایرانی بیش از پیش بسته‌تر خواهد شد؟

آیا همین جمع‌آوری امضاء علیه بخشی از پناهندگان ایرانی، به سیاست‌های غیرانسانی، خارجی‌ستیزی و گروه‌های راسیستی پارلمانی دولت‌های عضو اتحادیه اروپا و یا دولت کانادا و غیره کمک نمی‌کند؟}

ایرانیان و پناهندگان دیگر باید با همبستگی خود به سیاست های غیر بشری کشورهایی نظیر کانادا اعتراض کنند و چهره دروغین دموکراسی آن را افشا نمایند
۶۷۶۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۴       

    از : پناهندگان از قربانیان سیاست های صهیونیستی کانادا

عنوان : کانادا جنایتکار جنگی
دولت کانادا این حق را از هیچ پناهنده‌ای سلب نکرده است، فقط می‌گوید شما با داشتن این حق دیگر نمی‌توانید در کانادا زندگی کنید. }}

این خانم بجای حمایت از حق پناهندگان به یاری فاشست های صهیونیست برخاسته و با تحلیل نا بجا این امر را به پیش می برد. شما فرض کنید یکی در سن ۲۰ سالگی پناهنده شده و سرو سامان پیدا کرده و اکنون بعد از بیست سال و دارای زن و خانواده بخواهند با استفاده از این قانون او را از کشورش که کاناداست بیرون کنند. خب، در آن زمان دخالت کشورهای غربی و کانادا وضعیتی را در کشور هدف ایجاد کرده بود که زندگی این فرد در خطر بوده است. کانادا یکی از کشورهایی است که در کنار آمریکا و اسراییل باعث قتل عام میلیونها نفر مسلمان شده است. حالا با استفاده از این قانون می خواهند افرادی را که "بدرد نمی خورند" و یا" خبرچین" نیستند از کشور بیرون کنند. کانادا مهره هایی مثل پیام اخوان و شهروز و افشین جم می خواهد که به جنگ های وحشیانه کانادا /آمریکا/اسراییل کمک رساند.
خانم لحافت را جای دیگر پهن کن. همه می دانند که کانادا ثروتمندان و تحصیل کرده ها را از کشورهای دیگر با ایجاد جنگ و بی ثباتی می دزدند و به اقتصادشان کمک می کنند. خانم برو در مورد این مسائل حرف بزن و از حق این مردم مظلوم که قربانی سیاست های صهیونیستی و جنایتکارانه کانادا هستند دفاع کن.

کانادا و غرب از "ملت سازان" که مهره و خبر چین آنان هستند حمایت می کند. بزرگترین خبر چین ها از ملت های ساختگی - کرد - عرب - "ترک" و وووووو
هستند. این افراد با مظلوم نمایی در صدد بی ثباتی کشورهای منطقه هستند و با صهیونیستها و امپریالیستها - جنایتکاران - همکاری و همراهی فراوان دارند. مشخص است که این مهره در این سیاست حمایت می شوند. کانادا از ایرانیان وطندوست عصبانی است که چرا تا بحال ایرانیان "تغییر رژیم" برای منافع کانادا و اسراییل انجام نداده اند. افشن جم و پیام اخوان در پارلمان کانادا گفتند که برای کمک به براندازی حکومت ایران بهتر است کانادا افراد بیشتری را به کانادا پذیرا شود. خب، این افراد زیر چه برنامه ای به کانادا آورده شدند؟ غیر از پناهندگی چیز دیگری سراغ دارید؟
۶۷۶۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱٣۹۴       

    از : ایرانی

عنوان : موافقیم
لطفا پتیشن و یا کمپینی ترتیب دهید تا موافقین بتوانند رای دهند
۶۷۶۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹۴       

    از : خواننده

عنوان : ایرانیان ...
اقوام و ملل گوناگونی در آلمان و کلاً غرب پناهنده هستند.
بیشترین و بزرگترین دسته ای که به کشورشان برگشتند و برخی حتی کسب و کار و تجارت براه انداختند، ایرانیان بودند.

نه کردها، نه بوسنی ها، نه آلبانی ها، نه عربها، نه بنگلادشی ها، نه سریلانکائی ها، و غیره، هیچکدام به حد ایرانیان از امور پناهندگی سواستفاده نکردند و نمی کنند.

بنابراین از این نقطه نظر هم ایرانیان از همه بردند و پیروز شدند و مقام اول را بدست آوردند.

این زرنگ بازی ها جزو فرهنگ و اخلاق این ملت شده است و صدها سال هم طول خواهد کشید تا تصحیح بشوند.
۶۷۶۵۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣۹۴