تحمیل میلیاردها دلار بدهی بر جامعه
پیامد بازسازی صنایع بورژوازی
- عظیم هاشمی

نظرات دیگران
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : سرمایه گذاری- استاندارد سطح زیست جمعی- مشابهت سازی
درنوشتار جناب هاشمی یک پراکنده گوئی و پریشان گوئی همراه با توجیه گری ی دلواپسانه را می توان مشاهده کرد . عملکرد یک جریان که با برنامه ریزی دقیق برای چپاول و غارت اموال و در آمدهای نفتی که بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار بوده و مبلغی دیگرِ غیر نفتی و حتی سرمایه های مردم که در بانک ها بوده اند و یا در صندوق بازنشستگی و حتی صندوق تأمین اجتماعی که نزدیک به در صد بالائی از جمعیت کشور به آن وابسته اند را بسمت ورشکستگی برده بودند و در تلاشی سازمان دهی شده مردم را بسمت کمیته امداد سوق دادن راکه بسمت اجرائی کردنش رفته بودند را جناب هاشمی با جریانی که ممکن است خطاء هایی ناشی از عدم اجرای صحیح و یا دله دزدی ویا دزدی های غیر سازمان دهی هم داشته باشند را دلواپسانه مشابهت سازی می کند و با استفاده از ادبیاتی که نشان میدهد از ادبیات چپ است بسمت توجیه گری و القائات خویش، اهدافش را پیش می برد که این روش را می توان یک روش ...نامید. که در این خصوص مطالبی آورده می شود: مردمانی که در یک کشور یک زیست جمعی را ایجاد می کنند چنانچه از یک مدیریت هوشمندی نیز بر خوردار گردند قطعا" آن مدیریت ،آن زیست جمعی را به سطحی از استانداردهای مطلوب راهبری می کند . با توجه به ابعاد مختلف سطح استاندارد یک زیست جمعی , ورود به بحث آن می تواند طولانی و شاید غیر ضرور باشد اما به قسمتی که می تواند بحث را به پیش ببرد می توان اشاراتی داشت. اگر در زیست جمعی قسمت سبد نیازهای خانوار را مورد توجه قرار دهیم چنانچه یخچال و کولر و....... وارد مجموعه نیازها گردیدند ورود آنها، سطحی از استاندارد را بیان می کند که حذف آنها هم مشکلات خاص خودشان را خواهند آفرید در این زیست دیگر خانوارها از تأمین آن ضروریات نباید ناتوان باشند. اما هوشمندی مدیریت جامعه اینست : در تأمین آنان در کشور ،علاوه بر نگهداشت سطح استاندارد و تلاش برای ارتقاء آن، هدف اشتغال زائی در کشور ؛ که از اهمیت بیشتری نسبت به هر چیزی،بر خور داراست، باید در نظر گرفته شود . یعنی مکانیسم بگونه ای باید باشد: که نزدیک به درصد بالایی از این وسائل که دیگر از ضروریات یک زندگی محسوب می شوند در درون همان کشور و در یک چرخه تولیدی ی اشتغال زا آنهم با در صد بالایی از عدم وابستگی به بیرون طراحی شوند . در این تفکر : طراحیِ مکانیسم برای بر طرف کردن نیازهای داخلی با جنبه اشتغال زایی بالا هدف خواهد بود. وبعد از مرتفع کردن نیازها داخلی قطعا" بازارهای خارجی نیز وارد برنامه می شوند که آنجا رقابت بین المللی و شرایط خاص خودش حاکم است و بحثی دیگر می طلبد. آن چرخه طراحی شده برای داخل و نیم نگاهی هم به بیرون ، قطعا" برای اینکه از دور خارج نشود !در دوره هایی نیاز به باز سازی و به روز شدن دارد ! و در یک روند توسعه گرائی وقتی آن چرخه توانست اشتغال زائی را تحقق بخشد وجود این اشتغال زائی و وجود تفکر به روز شدن ، اشتغال زائی دیگری را آنهم ؛برای به روز کردن وسائل خواهد آفرید. در نتیجه در پاسخی به نوشتار نویسان دلواپس می توان گفت: یکی از هوشمندی های مدیریت کشور اینست: بسمت بازسازی صنایعی که تأمین کننده وسائل مورد نیاز سبد خانوار ها است بروند و سطح استاندارد آنان را با اشتغال زائی درونی ، بالا ببرند!. سرمایه گذاری در این موارد تحت هیچ شرایطی هدر دادن نخواهد بود. حال اگر منتقدینی در رابطه با چرخه بالا ، خود را مطرح کنند، شاید بر اساس یکی از دیدگاه های باشند: ۱)آشنائی به مسائل و تحولات جامعه ندارند. ۲)آشنا به مسائل هستند اما به سطح استاندارد ها به دلایل اعتقادی اشکال وا رد می بینند که بنوعی یاد آور سطحی از زندگی خواهند شد که همان بازگشت به مشک آب خوری و یا صندوق یخی و حمل بار با الاغ و قاطرو..... خواهد بود .۳)اشنا به مسائل هستند اما چرخهء دیگری بنام دلال مسلکی و انگلی مد نظر آنان است که در این رهگذر صاحب همه چیز شوند و گروهی نوکیسه را ایجاد کنند و.... . در پایان باید گفت: سرمایه گذاری برای رساندن سطح زندگی به استانداردهای لا زم، آنهم, در یک زیست جمعی، هدر دادن منابع محسوب نمی شود !. البته با چرخه اشتغال زائی در درون، چون این چرخه، توسعه های دیگری را نیز بدنبال خواهد داشت.
۶۹۴۹۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ مرداد ۱٣۹۴