کارنامه یک ساله بررسی عملکرد سریزا در یونان - سپهر جمشیدی

نظرات دیگران
  
    از : peerooz

عنوان : ترجیع بند
گمان دارم ترجیع بند شهریار از غزل سعدی بهتر گویای حال یونان باشد:

تا فکندم به سر کوی وفا رخت اقامت
عمر بی دوست ندامت شد و با دوست غرامت
سر و جان و زر و جاهم همه گو رو به سلامت
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سهل است، تحمل نکنم بار جدایی

درد بیمار نپرسند به شهر تو طبیبان
کس در این شهر ندارد سر تیمار غریبان
نتوان گفت غم از بیم رقیبان به حبیبان
حلقه بر درد نتوانم زدن از بیم رقیبان
این توانم که بیایم سر کویت به گدایی

نازم آن سر که چو گیسوی تو در پای تو ریزد
نازم آن پای که از کوی وفای تو نخیزد
شهریار آن نه که با لشکر عشق تو ستیزد
سعدی آن نیست که هرگز ز کمند تو گریزد
که بدانست که در بند تو خوشتر ز رهایی
۷۲٣۷۶ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : دلم خوشه نوکر بگم - از گرسنگی بحال سگم
ملت یونان با پشتیبانی قاطع از حزب سیریزا, دلش خوشه نوکر بگه, همین. فکر خروج از اتحادیه اروپا رعشه بر اندام آنها انداخته بود. چه افتخاری بالاتر از عضو اتحادیه بودن؟

مگر نه : همه سهل است, تحمل نکنم بار جدایی ؟ ( سعدی ). همین.
۷۲٣۶٨ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣۹۴       

    از : م حسین

عنوان : نقد
با تشکر از نویسنده محترم که بحث یونان را زنده نگهداشته اند
و ضمن تایید بسیاری از نکات گوشزد شده در مقاله ارزنده ایشان،
باید بگویم:
نقد مواضع حزب کمونیست یونان و و مواضع و عملکرد سیرزا بسیار آموزنده است، اما سنت اشتباهی بوجود آمده که با محکوم کردن نیروهای سیاسی دیگر درستی سیاست های خود را نتیجه بگیریم. انگار حتما یکی درست و یکی غلط است. و اگر دیگری غلط بودنش ثابت شد درستی از آن ماست.
مهمترین درس هایی که باید از سیرزا گرفت چگونگی قدرتگیری و چه بسا شکل گیری اسن حزب از جنبش های نوین اجتماعی در جهان بود. کمپین های انتخاباتی، شعارهای حساب شده و مردم پسند، سازماندهی اتحادهای متنوع و گسترده و ... . سیرزا می دانست می خواهد از طریق انتخابات به قدرت برسد، آن را وعده داد و علیرغم مخالفت بسیار قوی احزاب و رسانه های دست راستی و کارشکنی های وسیع حزب کمونیست که کمپین اصلی انتخاباتی اش را به جای راست ها علیه سیرزا سازمان داده بود، عملی کرد. چپی که باور به بهره گیری از نظام انتخاباتی برای در دست گرفتن پارلمان و دولت باور دارد باید تجربه سیرزا را با دقت تمام مورد بررسی قرار دهد.
روش حزب کمونیست قدرتمند و مبارز کمونیست درست در مقابل آن بود. آنچه آنها انجام دادند کپی برداری از انقلاب ۱۹۱۷ و شعارهای لنینی و آماده باش برای ورود به یک شرایط انقلابی بود که هیچگاه رخ نداد و معلوم هم بود رخ نمی دهد. آن ها رسما اعلام کردند به کارزار انتخاباتی باوری ندارند و در انتظار انقلاب اند.
تجربه سیرزا نکته آموزنده دیگری هم داشت و آن اینکه دولت های اروپایی روز به روز به سمت تقلیل مقام تا یک استانداری پیش رفته اند و تاکتیک ها مبتنی بر سوسیالیسم در یک «کشور» با تعاریف سنتی لنینی-استالینی آن برای کشور یونان ذهنی و غیر واقعبینانه است. هم سیرزا و هم حزب کمونیست یونان هر دو تاکتیک هایشان مبتنی بر دولت یونانی قرار داشت و مصاف های بعد از انتخابات نشان داد قدرت طبقات بالادستی نه متمرکز در دولت یونان بلکه عمدتا به جای دیگری یعنی دولت پنهان کنسرن های اروپایی جهانی در اتحادیه اروپا انتقال یافته است و نمی توان تنها با تکیه بر اعتراضات در یونان آن را تسخیر کرد و ماشین سرکوبش را در هم شکست.
پیروزی و شکست برنامه های سیرزا هر دو مهم و هر دو آموزنده اند. همه چپ ها باید از آن بیاموزند. اگر از مطالعه سیر رویدادها درست بودن قبلی یا همیشگی خود را نتیجه بگیریم، یعنی هیچ چیز نیاموخته ایم.
۷۲٣۵۵ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣۹۴