شبی که «رسول حمزه تف» با خیام شراب نوشید - ابوالفضل محققی

نظرات دیگران
  
    از : Najari

عنوان : !
خدای من. در هر سایتی که وارد می شم این خاطره چاپ شده است. دست اقای محققی درد نکنه اما چرا همه جا چاپ شده
۷۴۴۰۹ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۵       

    از : peerooz

عنوان : " و من نتوانم ".
" من بنده آن دمم,
که ساقی گوید یک جام دگر بگیرو,
من نتوانم ".

آنها که دمی به خمره زده اند میدانند که " عرق زود گیراست " و " شراب دیرگیر و شیر گیر". این بیت دو معنی متضاد دارد و من بارها به منظور خیام از آن اندیشیده ام. به گمان من اگر باور داشته باشیم که خیام تمام عمر را صرف می و معشوقه کرده باشد بعید به نظر میرسد که چنین شخص مجربی آنقدر بنوشد که " خراب " گردد. حد نوشیدن برای مجرب - برعکس مبتدی - " گل انداختن " است و این حد سرمستی آگاه است. " صوفی صافی از این دست که کج کرد کلاه - یعنی شنگول شد و گل انداخت - به دو جام دگر آشفته شود دستارش - یعنی در سراشیب " خرابی " خواهد افتاد, و کسی اینرا بهتر از حافظ و خیام نمیداند. " من جام دگر نتوانم " یعنی ممنون " کیل " من پرشده و به مقصد رسیده ام. این تفسیر اقلا به " صوفیان صافی " مرید خیام و حافظ هشدار میدهد که منظور از نوشیدن, لذت نشاط و شادی است نه " شکوفه کردن " و خراب شدن و " جنازه کشی".
۷۴۴۰۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۵