از انقلاب اسکیزوفرنیک تا واپس گرایی "نوین" در ایران - مهرداد درویش پور

نظرات دیگران
  
    از : علی

عنوان : پیشبینی اقای درویش پور
اقای مهرداد
شما نوشته اید :عصر اقتدارهای کاریزماتیک در ایران به سر رسیده‌ است. امروز که خیزش دی ماه با خصلتی ساختار شکن و سکولار کل نظام را نشانه رفته است، هیچ بختی برای بروز رهبری کاریزماتیک وجود ندارد..........اگر این پیشبینی شماست دیگر این همه گلوپاره کردن بر علیه رضا پهلوی برای چیست؟ تاسفم برای ۴ سازمان سیاسیست
که دنبال الویتهای سیاسی شما راه افتادند.
٨٨۰٨۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۷       

    از : فرهاد شاملو

عنوان : آقای درویش پور دست مریزاد
آقای درویش پور دست مریزاد از تحلیل بسیار جامع و روانی که از ریشه‌های به کجراه رفتن انقلاب ۵۷ ارایه داده‌اید، امیدوارم که این تحلیل قادر باشد به سوال بخصوص نسل جوان “که استبداد و شکاف طبقاتی عصر پهلوی را خود تجربه نکرده است، از خود و از دیگران می پرسد چه شد که بنیادگرایی اسلامی با چیره شدن بر انقلاب، جامعه را در بسیاری از زمینه ها به عقب برد و چگونه روشنفکران نتوانستند دیدگاه های واپس گرایانه بنیادگرایان اسلامی و خمینی را در رویارویی با نظام پهلوی در یابند؟ ” تا حدودی پاسخ گفته باشد.
اما به نظر من، مقاله از کمبود تحلیلی بنیان مذهبی فرهنگ ما در رنج است. مطمین نیستم این مقاله ظرفیت پرداختن به این بختک فرهنگی را بیش از آنچه شما مطرح کرده‌اید‌ داشته باشد، اما این کمبود باعث شده است که ریشه‌‌های طبقاتی، واپسگرایی و منحط این فرهنگ و بخصوص انحطاط شخصییت کاریزماتیک ان خمینی پوشیده بماند و راه او در ادامه راه شیخ فصل‌اله نوری ها و نه راه مشروطه خواهی و در امتداد قیام نه، قایله خرداد ۴۲ بررسی نشود.
در این میان اما نقش روشنفکران و به خصوص چپ در غفلت از افشای ماهییت این بختک فرهنگی در دوران پیش از انقلاب و بها ندادن به احتمال بر امدن این بختک به فرماندهی انقلاب دیگر جز یک فاجعه نیست. البته فرض من اینست که روشنفکران ما منجمله چپ خود دینخویی به مراتب دیندارتر از هر دینداری نبوده‌اند، یعنی که میتوانسته اند بیاندیشند و سوال مطرح کنند و بپرسند آنچنان که شما در این مقاله پرسیده‌اید.

٨٣۵۴۵ - تاریخ انتشار : ٣۰ بهمن ۱٣۹۶