سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نه غزّه نه لبنان... از غزّه تا تهران - احمد رحیمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : پرسشگر

عنوان : با عرض معذرت این نظر به این ستون تعلق ندارد و اشتباها در اینجا قرار دادم. پوزش می خواهم.
به اخبار روز،

خواهشمندم نظر قبلی و این نظر را حذف بفرمایید، سپاسگزارم.

با عرض معذرت این نظر به این ستون تعلق ندارد و اشتباها در اینجا قرار دادم. پوزش می خواهم.
۲٨۲۰٨ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : بختیار از کدام مردم سخن می گوید؟ آیا فرض او بر اینست که ملت ایران ۵۷ به همان بلوغ سیاسی ای رسیده بود که در ملل غرب رسیده بوده اند؟ یکی دانستن ایندو یک مغلطه است، نه؟
مردم باید تصمیم بگیرند - در ایران مردم تصمیم گرفتند که اسلام می خواهند و نه حقوق بشر و دمکراسی در نتیجه انقلاب اسلامی پیروز شد و مردم جشن گرفتند و در انتظار بهشت برین شدن ایران نشستند.

مردم باید تصمیم بگیرند - طولی نکشید که همین مردم تصمیم گرفتند که اشتباه کرده اند و رژیم سابق خیلی بهتر بود. خواستار سرنگونی این رژیم شدند ولی برخلاف رژیم گذشته این رژیم پاسخ داد که ما شاه نیستیم که به درخواست شما برویم و ۳۱ سالست که برخلاف میل مردم مانده اند.

آیا مردمی که در سال ۵۷ انقلاب کردند به بلوغ سیاسی لازم رسیده بودند که مثل مردمان جهان غرب تمام جوانب را بسنجند و بعد دست به تغییرات بزنند؟

طبقه متوسط و بخصوص روشنفکران یک جامعه نقش تعیین کننده در سطح آگاهی مردم دارند. آیا این قشر از جنس همترازان خود در کشورهای پیشرفته از بلوغ سیاسی کافی برخوردار بودند تا مسئولانه عمل کنند و بدون سنجیدن همه جوانب بمردم خط ندهند؟

وقتی صحبت از مردم می شود باید دید که درجه آگاهی آنها در چه حدی است و درجه درک و بلوغ سیاسی نخبگان آن جامعه چیست. وقتی من از بالا نگاه می کنم می بینم که کار از آغاز خراب بود و نتیجه ای بهتر از این که در ایران می بینیم امکان نداشت حاصل شود.
نه مردم می فهمیدند دمکراسی و حقوق بشر چیست و نه نخبگان علاقه ای به این مقوله ها داشتند. ستیز آنها با حقوق بشر و دمکراسی و کشورهای غربی نشان دهنده سرنوشتی بود که در انتظار ملت ایران بود.

آپوزیسیون شاه بشدت خرافه زده و متعصب بودند و در اشاعه خرافه و غرب ستیزی ید طولایی داشتند . اینها افکار روشنفکری غرب را بهیچوجه برنمی تابیدند و مردم را از آن می ترساندند. حتی روشنفکران سکولار با همه موقعیت هایی که در غرب داشتند نه درکی از دمکراسی حقوق بشر داشتند و نه علاقه ای به آن. اینها در حقیقت کسانی را که عنایتی به دمکراسی و حقوق بشر داشتند را در کلوب روشنفکران نمی پذیرفتند و آنها را شماتت می کردند و به تخریب آنها دست می زدند. این بود کیفیت روشنفکران و مردم ما در سال ۵۷، هیچ آدم عاقلی نمی توانست انتظار داشته باشد که نتیجه انقلاب بهتر از این باشد و یا انتظار داشته باشد بختیار بتواند ایران را نجات دهد. شاه با آپوزیسیونی روبرو بود که در صورت آزادی عمل جلوی تجدد را در ایران می گرفت. مجلس هم قبل از اصلاحات ارضی بیشتر در دست مالکین بزرگ بزرگ بود که علاقه ای به برنامه های مدرنیته نداشتند و بسیاری از آنها تحت نفوذ انگلستان بودند. عرق ملی در بسیاری از اینان وجود نداشت. فلسفه ی آزادی زنان در جامعه را اصلا درک نمی کردند و برایش اهمیتی قائل نبودند وگرنه در ۱۵ خرداد ۴۲ با خمینی مخالفت شدیدی می کردند. جامعه ای که درک نکند آزادی زنان مهمتر از ملی کردن نفت است، آینده ای بهتر از آنچه شد برای خود نمی تواند انتظار داشته باشد. ملتی که بدنبال روشنفکر آخوند مسلک و آخوند می افتد تنها انقلابی که از عهده اش بر می آید همانست که در ۵۷ دیدیم.

باید وقتی کلمه مردم و روشنفکر را بر زبان می آوریم متوجه باشیم که نه همه مردم در جهان از یک کیفیت برخوردارند و نه روشنفکرانشان.

بختیار از کدام مردم سخن می گوید؟ آیا فرض او بر اینست که ملت ایران ۵۷ به همان بلوغ سیاسی ای رسیده بود که در ملل غرب رسیده بوده اند؟ یکی دانستن ایندو یک مغلطه است، نه؟ من شکی ندارم که او می دانست که در آن موقعیت کسی گوشش بدهکار نبود که حقایق را درباره آنچه در مورد خرافه زدگی و فقدان بلوغ سیاسی مردم ایران می دانست بر زبان بیاورد.
۲٨۲۰۷ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹       

    از : باخته

عنوان : فاشیستها بکمک تروریستهای فلسطینی
بخرج اتحادیه اروپا در کتابهای مدارس فلسطینی اسمی از اسرائیل برده نمی شود. این حکو مت های اروپائی با سابقه فاشیستی اشان خجالت نمی کشند که به این تروریستها مثل آدمکشان حاکم در تهران کمک می کنند.
۲٨۲۰۵ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹       

    از : مخالف گره خوردن سرنوشت ایران با فلسطین

عنوان : مردم ما نمی خواهند در مدار روسیه باشند و نمی خواهند سرنوشت ایران را با فلسطین گره بزنند ولی رژیم و این «آپوزیسیون» ارزشی برای خواسته های ما ۷۵ میلیون ایرانی قائل نیستند.
در کشورهای دمکراتیک غربی، دولتهای منتخب مردم بودجه ای را برای توسعه و گسترش جهان سوم در نظر می گیرند و این بودجه و نحوه خرج کردن آنرا اعلام می کنند و کسی هم اعتراضی نمی کند که چرا بخش کوچکی از ثروت ملی کشور به مردم تنگدست داده می شود. در کنار این بودجه، نهادهای مدنی نیکوکاری هم هستند که به جمع آوری پول در این جوامع متمدن می پردازند. همه ی اینها حساب و کتاب شفاف خود را دارند وظیفه ی آپوزیسیون و مطبوعات است که چشمها و گوشهای مردم باشند تا اگر تخلفی صورت گرفت آنرا افشا کنند و متخلفین را مورد پیگرد قانونی قرار دهند. آیا در ایران اینچنین است و مردم مشارکتی در توزیع و نحوه ی توزیع ثروت ملی خود دارند یا اینکه در ایران یک رژیم نامشروعی حکمرانی می کند که را به مردم تحمیل کرده است و به احدی پاسخگو نیست؟ در ایران درخواست تحقیق و تفحص حساب و کتابها، که در غرب رایج و الزامی است، جرم محسوب می شود و عواقب خطرناکی بدنبال دارد. بنابراین در غرب با توافق مردم و دولت سیاست های خارجی و بودجه ها تنظیم می شوند ولی در ایران مردم خس و خاشاک و گوساله محسوب می شوند و توافق آنها برای هیچ سیاست و بودجه ای نه تنها ضروری نیست که علیه امنیت نظام محسوب می شود. در ایران رژیم هر ضرری دلش بخواهد می تواند به مردم ، ثروت ملی و منافع ملی آنها بزند و تاکنون کاری جز این نکرده است. آیا تاکنون این ۷۲ تن و همفکرانشان بیانیه ای علیه این رژیم در این رابطه داده اند یا مهر سکوت بر لبان خود زده اند چون هدف وسیله را توجیح می کند، درست همان سیاستی که رژیم دنبال کرده است؟ وحشت این آپوزیسیون و رژیم اینست که حقیقتی که خود بخوبی می دانند بطور گسترده بر ملا شود و آن حقیقت اینست که دنیا بفهمد که ملت ایران ۱۰۰ در ۱۰۰ مخالف سیاست خاورمیامه ای ایندو است وگرنه کسی را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. پیشبرد اهداف سیاسی هر دو اینها فقط با خفه کردن صدای مردم ایران در مورد فلسطین و لبنان تامین می شود و برای اینست که هیچکدامشان از شعارهای ملی ما (فلسطینو رها کن فکری به حال ما کن، نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و مرگ بر روسیه و چین) خوششان نمی آید و آنرا به شاهپرستان و اسراییل و امریکا و کره ی مریخ ربط می دهند تا ما را مرعوب کنند تا با این شعارها همراه نشویم. با این شعارها ملت ایران کل سیاست خارجی مورد پسند خود را بگوش جهان رسانیده است که در تضاد کامل با سیاست های خارجی رژیم و این «آپوزیسیون» است. مردم ما نمی خواهند در مدار روسیه باشند و نمی خواهند سرنوشت ایران را با فلسطین گره بزنند ولی رژیم و این «آپوزیسیون» ارزشی برای خواسته های ما ۷۵ میلیون ایرانی قائل نیستند. من مخالف گره خوردن سرنوشت ایران با فلسطین بوده و هستم و معتقدم منافع ملی ایران قربانی تروریستهای بین المللی و هواداران آنها شده است.

نظر نویسنده مقاله در باره کامنت ها در اینجا گذاشته شده چیست؟ همه ما می دانیم که این نظرها را خوانده است.
۲٨۲۰۲ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹       

    از : حسن زارع

عنوان : خرج که از کیسه مهمان بود/ حاتم طائی شدن اسان بود
من نمیدانم شعر بالا ازکیست ولی یک دنیا معتی را در درون خود پنهان کرده است.
و یا این مثل که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.البته در باره خروج ثرونهای ملی مردم ایران و دسترنح انها از اغاز تسلط اسلام تا اکنون باید کتابها نوشت و لی مختصری از این غارت تاریخی را بیهقی در کتاب خود اورده است.

دانشمندان گشور ما بجای امار گیری و جستجو در سرنوشت ثروتهای ایرانی متاسفانه به دنبال جریانات احساسی و پوچ رفتند و عاقبت خود نیز به غربت افتادند و جیره خوار بیگانه شدند.

کافی بدانیم که فقط در صد سال اخیر چه ثروتی از ایران بسوی عربستان سرازیر شد.و یا در ۵۰۰ سال گذشته چه پولها که باید صرف مردم ایران میشد به عراق و گشورهای عرب سرازیر شد در حالیکه مردم ایران خود نیازمند به ان پولها بودند.

گفته شد که عربستان در سال گذشته ۳۰ ملیارد درامد توریستی ( کعبه گران)
داشته و ۶ ملیارد ان از ایران بوده است.این گشور های عر ب چه کمکی به فلستین گرده اند?
هنوز در بعضی شهرهای قارس اب لوله کشی وجود ندارد و بسیاری مردم در فقر زندکی میکنند مانند کودستان بلوچستان و اهواز و غیره

ان که ۳۰۰۰ کار گر ایرانی را اخراج میکند و کار گر چینی وارد میکند هم او سنگ فلستین را به سینه میزند.در حقیقت کمک به فلستیهم راهی برای پتهان کردن دزدی ها است .تاکنون نظام بیش از ۱۳۰۰ ملیارد دلار فقط نقت فروخنه است
کجاست حساب و کتاب ?
۲٨۱٨۴ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹       

    از : بهروز

عنوان : چپ واقعی و مسئله اسراییلی فلسطینی
گرچه دوستان از زاویه نقد چپ به این نوشته برخورد کرده اند بنده معتقدم برای چپ واقعی:
- دمکراسی به معنای وسیع آن، که از پارلمانتاریسیم در می گذرد و اشکال متنوع مشارکت انسان ها در زندگی را در بر میگیرد، مسئله محوری باشد برخلاف چپ ارتجاعی که هنوز ضدامپریالیسم برایش محور و مرکز است.
- جنبش های ملی تا آن چه که به هدف دمکراسی و منافع انسان ها خدمت می کند ارزش دارد و قابل پشتیبانی است.
- خطر فاشیسم و شبه فاشیسم مذهبی و برآمد اسلام سیاسی که بزرگترین لطمات را به جنبش دمکراتیک و سوسیالیستی زده است خطر اصلی در خاورمیانه و حتی اروپا می باشد.
- مسئله فلسطین و حمایت از مردم فلسطین برای رهایی ملی یک مسئله کاملا انسانی است و برای چپ فرقی نمی کند که جنبش دمکراتیکی در فلسطین جریان دارد یا در مکزیک یا در هر نقطه دیگر بر خلاف چپ ارتجاعی که این را محملی برای نزدیکی خود را جریانان ارتجاعی می یابد و نمی تواند از بار مذهبی ملی مسئله فلسطین خود را رهایی بخشد. برای چپ واقعی سرکوب و بی حقوقی انسان باید محکوم شود چه در غزه و چه در کره شمالی و کوبا.
و چه خوب است آقایان نویسنده مستقیما و با نام خود وارد پلمیک با خوانندگان شوند. و جواب این همه انتقاد را بدهند.
۲٨۱٨۰ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹       

    از : ....

عنوان : منافع ملی ایران در ایجاد خاورمیانه عاری از کانون تشنج و نفرت است
برای ایجاد خاورمیانه سکولار باید دست ‌آخوند جماعت مسلمان و یهودی از منطقه کوتاه شود. یک طرف یک عده افراطیون مسلمان هستند که خواهان نابودی یهودیان هستند و ازآن طرف چهار تا آخوند دایناسور یهودی کپی جنتی و خزعلی هستند که یهودیان را قوم برگزیده خدا میدانند و خود را محق به تصرف ارض موعود می‌دانند. دو طرف مرتجع مذهبی منطقه را به انحطاط کشیده‌اند. راه حل مشکل خاورمیانه بسیار ساده است. انسانهای عاقل بدون آلودگی به خرافات مذهبی از دو طرف بر سر میز مذاکره بنشینند و بر سر تاسیس دو کشور همجوار اسراییل و فلسطین به توافق برسند و کشورهای قدرتمند هم این توافق را تضمین کنند. در حال حاضر سکولارهای پیشرو مسلمان و یهودی در سراسر جهان مخالف ادامه اشغال سرزمینهای اراضی اشغالی ۱۹۶۷ هستند و عملیات شهرک سازی اسراییل را محکوم میکنند. دستگاه تبلیغات دو طرف دعوا با تمام قدرت خواهان ادامه تشنج و درگیری است. نمونه تبلیغات مهمل انبوه اینها را در همین سایت شاهد هستیم. منافع ملی ایران در ایجاد خاورمیانه عاری از کانون تشنج و نفرت است. هر عملی که در جهت خلاف این هدف باشد و به صلح پایدار درخاورمیانه ضربه بزند، مانع پیشرفت جنبش سبز دمکراتیک ملت ایران می‌باشد.
۲٨۱۷٨ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹       

    از : در ایران وضع ما توپ توپ است، غصه ما را نخورید!!!

عنوان : شعار خائنان به ایران «فقط غزه فقط لبنان به درک سرزمین ایران»
مردم ما شکمشان انقدر سیر شده که مازاد خود را داوطلبانه به غزه می فرستند!!! اگر گرسنه بودند که چنین کاری نمی کردند!!! اوضاع اقتصادی کشور و مردم در ایران انقدر خوبست که مازاد را به غزه می فرستند!!!

شکم همه مردم بلوچستان، کردستان و خوزستان و بم و جنوب تهران و جنوب و مرکز همه شهرهای ایران سیر است پس نگران ما نباشید. هر چه داریم هدیه به غزه ی شما با رهبران مردمیشان!!!

غصه ی ما را نخوزید، ما در ایران همه شکممان سیر است، اوضاع اقتصادی ما هیچوقت بهتر از این نبوده است. خواهش می کنیم نگران برادران حماس و حزب اللهی ما در لبنان باشید، ما وضعمان توپ توپ است!!!

شعار خائنان به ایران «فقط غزه فقط لبنان به درک سیاه کل ایران»

به این خبر ار ایسنا توجه کنید:-

«ایسنا: رییس سازمان جوانان جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی گفت : برخی از ناهماهنگی‌های بین‌المللی و تغییر نوع اقلام ارسالی سبب تاخیردر زمان حرکت کشتی ایرانی به سمت «غزه» شده است.

محمد جواد جعفریان با اشاره به کشتی «ایران شاهد» که دو سال پیش با حمل اقلام غذایی و دارویی از سوی جمعیت هلال احمر برای مردم غزه فرستاده شد؛ اظهار کرد: اعزام کشتی‌های ایرانی حامل کمک‌های مردمی که متناسب با نیازهای مردم منطقه بارگیری شده است، علیرغم تمام شیطنت‌های سیاسی برخی کشورها همچنان، ادامه خواهد داشت.

وی پیرامون برخی خبرها مبنی بر حرکت کشتی اعزامی به غزه در تاریخ ۳۱ خرداد ماه، ضمن بیان این که کشتی در این تاریخ اعزام نمی‌شود و زمان قطعی حرکت هنوز اعلام نشده است، ادامه داد: تغییر نوع محموله‌ و اقلام ارسالی توسط صلیب سرخ جهانی و برخی ناهماهنگی‌های بین‌المللی علت تاخیر در زمان حرکت کشتی هلال احمر است».

آیا این یک حرکت انساندوستانه از جانب ج.ا است و یا عملی سیاسی؟ آیا این یک عمل ماجراجویانه ی سیاسی نیست؟ آیا مردم ایران موافق این سیاست ماجراجویانه هستند؟

چراغی که به خانه رواست به مسجد حرامست.
۲٨۱۷۲ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹       

    از : مخالف انزوای سیاسی ایران

عنوان : به خوانندگان کامنت های «خلاق» کریم ن
به خوانندگان کامنت های کریم ن ها، طبق تحلیل کریم ن، ۷۰ میلیون ایرانی که مخالف گره زدن منافع ملی ایران با منافع دو گروه تروریستی حماس و حزب الله لبنان هستند همه شاهپرست و عوامل اسراییل هستند!!!! عجب تحلیلی!!!

چند نفر با این تحلیل خلاق کریم ن موافقند؟

مواظب باشید چون مخالفت شما با او به معنای این خواهد بود که شما عامل اسراییل، امریکا و شاهپرست و فاشیست و غیر سبز و فارس و شکم سیر و پولدار و ماهواره دار و شیکپوش و کراواتی و قهوه خور و حتما بجای الاغ با مرسدس بنز اینور و آنور می روید.
۲٨۱۷۰ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : کریم ن

عنوان : چه منافع مشترکی اسرائیل را به جمهوری اسلامی و هر دو را به سبزهای شاهدوست ایرانی پیوند میدهد؟
چند یاد آوری به آنهائی که خیلی شعار ایران پرستی میدهند:
۱- افکار عمومی مترقی در دنیا همیشه مدافع مبارزات مردم در ایران بوده است. بخصوص در جریان مبارزات مردم بر علیه رژیم جمهوری اسلامی در زیر پرچم سبز این موضوع به خوبی دیده میشد.همین محافل مترقی از تقلای مردم آواره فلسطین نیز همیشه دفاع کرده و بخصوص سیاست های اشغالگری اسرائیل را وقت و بی وقت محکوم کرده اند.
۲- هجوم وحشیانه سربازان تحت امر حکومت دست راستی نتانیاهو در آبهای آزاد بر علیه کشتی های حامل کمکهای انسانی محافل مختلف بین المللی، وجدان همه انسان های مترقی را بدرد آورد. تقریبا در همه شهر های جهان تظاهرات بر علیه این حمله انجام شد و تقریبا همه محافل بین المللی این عمل غیر انسانی اسرائیل را محکوم کردند. حتی دولت آمریکا نیز مجبور شد بصورت نیم بند آنرا تقبیح کند. در خود اسرائیل نیز محافل مترقی یهود این عمل را محکوم کردند.
۳- تنها دو جریان در این مساله کم آوردند. یکی دولت احمدی نژاد بود که تقریبا خود را منزوی و ایزوله دید. به این دلیل که علیرغم همه جار و جنجال ها و خرج و مخارجی که برای پروراندن عوامل خود بصورت حماس و حزب الله کرده بود متوجه شد که از قافله عقب مانده، طوریکه پیشنهاد های وی برای همراه کردن کمک در آن کشتی ها نیز قبلا رد شده بود. جالب اینست که بر خلاف شهر های دیگر جهان، نه تنها تظاهراتی در ایران صورت نگرفت بلکه رژیم با گفتن اینکه میخواهد کشتی های کمک رسانی به غزه فرستاده و آنها را اسکورت نظامی کند باعث شد که اسرائیل بهانه بدست اورده و با هیاهو بخواهد اصل مساله را لوث کند.
۴- ودر نهایت ایرانیان بسیار وطنپرست! شاه دوست ما هم در این جریان بدجوری خود را نشان دادند و هنوز هم نشان میدهند. شاید بشود گفت شاه دوستان ایرانی سبز نما ، تنها اوپوزیسیون مدعی مبارزه با یک رژیم دیکتاتوری در جهان به حساب میایند که حمله به چند کشتی حامل کمک های انسان دوستانه به کودکان غزه را با شادمانی استقبال کردند.
این وسط هر ناظر بیطرف حیران میماند که چه منافع مشترکی اسرائیل را به جمهوری اسلامی و هر دو را به سبزهای شاهدوست ایرانی پیوند میدهد.
۲٨۱۶٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست