سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تغییر در ایران و ایران در راه تغییر - بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : منوچهر زال

عنوان : آقای کریمی، اقای مصطفی هجری را حتمن میشناسید،نه؟
آقای کریمی حتمن اقای مصطفی هجری را کاملا میشناسید و بخوبی میدانید که ایشان چه میخواهد و چه میکند. بنابراین لطف کرده مقاله ایشان در مورد جنبش سبز را که در بالای نوشته شما در همین سایت چاپ شده اسن را بخوانید تا اینقدر برای خوش شیرینی برای خط امامی که هنوز به آن اعتقاد دارید در مورد موسوی و همفکرانش، دروغ نگویید. باور کنید عمر من و شما در سرازیری هست و برای همین چند سال باقیمانده کاری کنید تا بیوان یک کمی سرتان را بالا نگاهدارید و شرمنده عام و خاص و حتی خانواده خودتان نشوید
۲٨۹۷۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : آقای بهزاد کریمی گرامی، با تشکر از پاسخ شما، تا آنجا که من می دانم، زشترین خصلت غیر دمکرات ها قانونمند نبودن آنها و بی ارزش دانستن منشور جهانی حقوق بشرست.
آقای بهزاد کریمی گرامی،

من بارها از رسانه های ایرانی برون مرزی خواهش کرده ام که هر روز به یکی از مفاد منشور جهانی حقوق بشر بپردازند و خطوط تلفن را باز کنند تا هم مردم سئوال هایشان را بکنند و هم مردم با حقوقی که هر فردی با آن زاده شده است آشنایی کامل پیدا کنند. مردم نباید بدون درک درست از مفاهیم صحیح آزادی ..... بدنبال کسی یا گروهی بیفتند و ندادنند دقیقا چه می خواهند و دقیقا برای چه مبارزه می کنند. آگاهی درست از این منشور پادزهری موثر است بر ضد همه ی شارلاتان های سکولار غیردمکراتیک و مردمسالار دینی ای که وعده آزادی و استقلال و دمکراسی به مردم می دهند ولی وقتی خرشان از پل گذشت تمام وعده و وعید های خود را زیر چکمه و نعل هایشان له و لورده می کنند. شاید بهتر است گفته شود، اصل سکولاریسم در منشور جهانی حقوق بشر .... که هم تاکید لازم روی این ماده شده باشد و هم همه بدانند که این یک اصل لاینفک منشور است.

آقای بهزاد کریمی گرامی، من اصلا موافق دو مرحله شدن پروسه دمکراسی در ایران نیستم. من نمی فهمم چگونه یک معتقد به منشور جهانی حقوق بشر بر روی چه اصولی با یک سکولار غیر دمکرات می تواند به توافقی برسد، البته بجز توافق شان بر سر براندازی رژیم فعلی و موکول کردن دعوایشان به بعد که قطعا پس از براندازی رژیم ناگزیر رخ خواهد داد. چند سال دیگر باید آنوقت صبر کرد تا به عمران سراسر کشور پرداخت؟ بویی که از چنین توافق هایی به مشام من می رسد بسیار ناخوشایند است. آیا مردم ما به اندازه ی کافی زجر نکشیده اند که بدون رجوع و آگاهی آنها به توافق هایی تن داده شود که بی شک ذلت مردم را برای ۳۰ سال دیگر تضمین کند؟ کی می خواهیم بفهمیم که خصیصه های فرد و گروه غیردمکرات ایدئولوژیک و غیر ایدئولوژیک دروغگویی و پشیز شمردن جان و مال و آمال انسانهاست؟ کی می خواهیم بفهمیم، کسی یا گروهی که پس از ۳۱ سال زندگی در غرب و اینهمه تجربه از استبداد در تاریخ ایران و جهان هنوز منشور جهانی حقوق بشر را نمی تواند قبول کند، فقط بدنبال قدرت، آزادی و استقلال خود است و بس. چرا چشمانمان را می بندیم و نمی خواهیم ببینیم که اینها از حالا استبداد ایدئولوژیک دیگری، ببخشید تمامیت خواهی و انحصار طلبی، دروغ، تبعیض، زندان و زندانی سیاسی، حکومتی غیرپاسخگو و چپاول اموال و منابع ملی را با طرز تفکر و رفتار خود وعده می دهند. واقع که!!! بنظر من نیروهایی که بواقع دمکرات حقوق بشری هستند بخوبی درک می کنند که امکان توافق با نیروهایی که غیر دمکرات هستند وجود ندارد و تن به چنین کاری نخواهند داد. فقط رفتن این رژیم کافی نیست بلکه آنچه پس از آن خواهد آمد و چگونه خواهد آمد مهم است. پیروزتر باشید.

آقای بهزاد کریمی گرامی، با همه ی تجاربی که شما در جهان سیاست داشته اید، آیا تاکنون دیده اید غیر دمکرات ها قانونمند باشند و یا به قوانینی که حتی خودشان می نویسند احترام بگذارند؟ تا آنجا که من می دانم، زشترین خصلت غیر دمکرات ها قانونمند نبودن آنها و بی ارزش دانستن منشور جهانی حقوق بشرست.

آقای بهزاد کریمی گرامی، خواسته های مردم ما بنظر شما چیست و خواسته های گروههای سیاسی غیر دمکرات چیست؟ آیا ایندو با هم همخوانی دارند؟ آیا درست است که گروه های سیاسی برون مرزی بدون مشارکت مردم به توافق هایی برسند که بر علیه حقوق مادرزادی آنهاست؟ خیلی مایلم بدانم که شما بعنوان یک فرد به این جلسه رفتید و یا بعنوان نماینده گروه خاصی. با احترام
۲٨۹۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : زنده باشید
جناب بهزاد کریمی،
گرچه عرایض بنده را قابل جواب ندانستید ولی بنده از صحبت با "در" ‎ پرسشگر جواب "دیوار" خود را شنیدم. جناب عالی میفرمائید :
" شما از من نخواهید که در مبارزه علیه ساختار سیاسی کشورمان که مشخصه اصلی آن همان ضد سکولاریسم و ضد دمکراتیسم بودن آنست، از تاکید بر وجه سکولاریستی در هویت دمکراتیک خودم که ناشی از باورم به حکومتی دمکرات و سکولار درایران فرداست و در همانحال بر آمادگی ام برای اتحاد با دمکرات های غیر سکولار اجتناب کنم. چنین سکوتی نه نشانه "سعه صدر" و مسئولیت، که بیانگر بی اعتنایی به تجربه ها و دور ماندن از احساس مسئولیت هاخواهد بود. زنده باشید"
که البته زنده باشید شامل من نمیشود چون مخاطب نیستم مگر آنکه فکر کنید که من همان پرسشگرم .
گفته شما دال بر اینست که هم و غم شما مبارزه با رژیم ضد سکولار و ضد دمکراسی ست و پس از حصول این دمکراسی سکولار ، حقوق سایر اقلیت ها مثلا زنها و سیاهان و کودکان و غیره یا اهمیت ندارند و یا در سر فرصت به آنها پرداخته خواهد شد. عرض بنده اینست که اگر همین تلاش را برای حصول به حقوق بشر انجام دهیم هم مسئله سکولاریسم را حل کرده ایم و هم مسئله دمکراسی را و هم مسئله سایر اقلیت ها را و احتیاجی به مرحله دوم مبارزه نیست. البته شما میتوانید بفرمایید حصول حقوق بشر با تاکید بر سکولاریسم که ظاهرا مسئله مهم در ایران است. ولی مگر مسئله حقوق زن ویا اقلیت های قومی مهم نیست؟
۲٨۹٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨۹       

    از : بهزاد کریمی

عنوان : اصل ، اشتراک بر سر دمکراسی است بین دمکرات های سکولار و دمکرات های غیر سکولار ، و نه چیز دیگر!
" پرسشگر "گرامی! شما اگر این نوشته و یا دیگر نوشته های مرا با اندکی عنایت بیشتر مطالعه کنید، در می یابید که همه حرف و سخن من تماماً متوجه اشتراک بر سر دمکراسی است و نه بر سر سکولاریسم. هم از اینرو، پرسش مطروحه شما نمی تواند متوجه من باشد.این پرسش را، شما از کسانی بپرسید که سکولاریسم را نقطه عزیمت می دانند و در موضوع اتحادها، سکولار بودن را محور قرار می دهند. اما اگر پرسش این باشد که آیا تاکید بر دمکراسی به تنهایی کفایت نمی کند و دیگر چه لزومی بر تصریح صفت سکولار و غیر سکولار بین دمکراسی خواهان است، پاسخ من به پرسنده اینست که در مورد اولی کافی نیست و در مورد دومی لازم است! ما باید دمکراسی را ظرفی بدانیم و بخوانیم که همه تنوع ها را شامل شود و مشخصاً ،هم دمکرات های سکولار و هم غیر سکولار را! ما باید دنبال اتحاد ملی تعریف شده و روشن باشیم و از کلی گویی ها و مبهم ماندن مسایل خودداری کنیم. شما از من نخواهید که در مبارزه علیه ساختار سیاسی کشورمان که مشخصه اصلی آن همان ضد سکولاریسم و ضد دمکراتیسم بودن آنست، از تاکید بر وجه سکولاریستی در هویت دمکراتیک خودم که ناشی از باورم به حکومتی دمکرات و سکولار درایران فرداست و در همانحال بر آمادگی ام برای اتحاد با دمکرات های غیر سکولار اجتناب کنم. چنین سکوتی نه نشانه "سعه صدر" و مسئولیت، که بیانگر بی اعتنایی به تجربه ها و دور ماندن از احساس مسئولیت هاخواهد بود. زنده باشید
۲٨۹٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : آقای بهزاد کریمی، سوریه سکولار است ولی ناقض حقوق بشرست
آقای بهزاد کریمی، روسیه، سوریه، چین، کره شمالی، مصر .... همه سکولار ولی ناقض حقوق بشرند و خصلتشان اجازه نمی دهد که با سکولارهای حقوق بشری در کشورهایشان به توافق برسند. آقای کریمی، ایندو نیرو مثل آب و روغن هستند و همیشه همدیگر را دفع کرده و خواهند کرد. ایندو هیچوقت بنا بر اقتضای طبیعتشان نمی توانند در کنار هم قرار گیرند. سپاسگزار خواهم شد اگر پاسخی در این رابطه بمن بدهید. با احترام
۲٨۹۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : ضرب المثل
جناب سهند نسیمی،
تا آنجا که من یادم میاید در فارسی میگویند " گر اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی" و "مورچه چیه که کله پاچه اش چه باشه". محض اطلاع عرض شد.
۲٨۹۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : دمکرات های سکولار و دمکرات های غیر سکولار
جناب کریمی ،
باز هم سلام ،
در کنفرانسی در پارلمان ایتالیا که : " گروهی از پارلمانترها، سناتورها و مدافعان حقوق بشری از ایتالیا و اروپا چهره فعالی از خود در همبستگی با مبارزات دمکراتیک مردم ایران نشان دادند" ، فرموده اید : " در یکسو، نیروها و جریان های دمکرات اعم از دمکرات های سکولار و دمکرات های غیر سکولار هستند که روند بغرنج همگرایی با یکدیگر را طی می کنند".
آنطور که من میدانم دمکرات کسی ست که به دمکراسی باور دارد. دمکراسی " نظامی سیاسی است که در آن مردم، نه فرد یا گروهی خاص، حکومت می‌کنند. گونه های مختلف دموکراسی وجود دارد. ویکیپدیا". از مشخصات دمکراسی یکی آنست که " در صورت عدم وجود حاکمیت مسولیت پذیر، ممکن است که حقوق اقلیت‌های جامعه مورد سو استفاده قرار گیرد (که در آن صورت به آن دیکتاتوری اکثریت می گویند.) ویکیپدیا ".
من نمیدانم در کنفرانسی که "مدافعان حقوق بشر" در آن شرکت دارند شما چرا بحث را بجای حقوق بشر با سکولاریسم شروع میکنید؟ مگر " دموکرات های سکولار " نمیتوانند دیکتاتوری سکولار با تجاوز به حقوق زنها ، کودکان ، همجنس گرایان ، سوسیالیست ها ، کمونیست ها ، کاپیتالیست ها ، و، و، و بر قرار کننند؟ آیا همه دردها و رنجها و بدبختی ها نتیجه حکومت مذهبی ست و دیگر مشگلی نداریم؟ چرا بهشت حقوق بشر را به سراب سکولاریسم میفروشید؟
۲٨۹۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨۹       

    از : آزادی

عنوان : پشتیبانی صد در صد از جنبش سبز ملت ایران بوسیله آپوزیسیون سکولار و دمکراتیک حقوق بشری ما در خارج از کشور ضروری است.
درک من از این مقاله چیزی بجز پشتیبانی آقای کریمی از جنبش سبز ملت ایران نبود ولی رابطه سخنرانی ایشان را با سوژه ی برگزار کنندگان این کنفرانس نگرفتم. پشتیبانی صددرصد از جنبش سبز بوسیله ی آپوزیسیون سکولار و دمکرات حقوق بشری ما در خارج از کشور ضروری است.

یک نکته را لازم می دانم یادآوری کنم که در همه ی نشست ها باید متذکر شد و آن این است که جنبش سبز بجز قشر بسیار کوچکی از آن سکولار و دمکراتیک حقوق بشریست. آقای موسوی نماینده بخشی از ملی مذهبیون است که دنیا او را می شناسد. بنظر اینجانب، بخش سکولار و دمکراتیک این جنبش نماینده/نمایندگانی ندارد که از جانب آن سخن بگویند. طرز تفکر این بخش بیشتر بوسیله مقالات و سخنان روشنفکران پر کار ما هر روز شکل منسجم تری بخود می گیرد و دمکراتیک تر و سکولارتر می شود. همین روشنفکران ما بوده اند که پس از رانده شدن مردم از خیابانها بوسیله ارازل و اوباش خامنه ای و ا.ن به وحشیانه ترین وضع، دمی ساکت ننشستند و با مقاله های پی در پی خود جان تازه به این جنبش دمیدند و آنرا به یک طرز تفکر ماندگار مبدل ساختند. این فاز مهم و موثر سرسختانه باید ادامه یابد تا بالاخره ما به نتیجه مطلوب برسیم که همان سکولاریسم و دمکراسی حقوق بشری در ایران است. به امید روزی که منشور جهانی حقوق بشر جای قرآن و احکام آنرا در کشورمان بگیرد تا هر گونه تبعیضی را که این حکومت جائر اعمال کرده را برای همیشه نابود کند.
۲٨۹۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨۹       

    از : شلیر رمضانی

عنوان : سخنی کوتاه
آقای بهزاد کریمی من نوشتهی شما را میخوانم درک نکردم که شما به چه مناسبت در این کنفرانس ملتهای بدون دولت در ایتالیا شرکت کردید ؟ اولأ تفکر شما و حزب شما با این معضل زمین تا اسمان فاصله دارد در ضمن شما در این نوشتهتان و سخنرانی که شما در آن کنفرانس داشتید اصلأ به معضل ملتها مربوط نبوده و شما حرف خود را زدید در حالی که برنامه و کنفراس ایتالیا در مورد ملتهای بدون دولت بوده و معضل این ملتها
۲٨٨۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست