سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تصمیمات کلان بلوک قدرت در دوره پسابرجام - بهروز خلیق

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : حسن نکونام

عنوان : به آقای احمد حسینی
با درود! من نیز مانند شما و دیگران از آقای خلیق تقاضا کرده بودم که منبع اطلاعات خود را در اختیار جنبش قرار دهد. آخرین کامنتی هم که در این مورد نوشتم، عنوانش این بود:
Responsibility is ability to response
نمیدانم آنرا خوانده اید یا نه. اما از آنجا که خط فکری آقای خلیق و همفکران ایشان را بخوبی میشناسم، و میدانم که سایت «اخبار روز» با وجود احترام به آزادی بیان، «خط قرمزی» هم دارد، و این خط قرمز را هم بخوبی میشناسم، با برداشتن دو نوشته قبلی آقای خلیق از روی سایت، ادامه موضوع متوقف شد. اگر نشانی ایمیل شما را میداشتم، برایتان مینوشتم چرا آقای خلیق اینگونه رفتار میکند. دو راه حل برای رسیدن به نتیجه ای در این مورد وجود دارد:
اول-دوستان سایت اخبار روز، بدون سانسور، پاسخ مرا در این مورد انتشار بدهند.
دوم- شما، ایمیل خود را بنویسید تا نظرم را در این مورد برایتان بفرستم. چنانچه معذوریتی در دادن ایمیل خودتان دارید، در همین جا به دوستان «اخبار روز» اجازه میدهم تا ایمیل مرا در اختیار شما قرار بدهند تا توضیح خودم را برایتان بفرستم. سپاس
۷۲۵۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : آن دو بودند چو گرم زد و خورد - دزد سوم خرشان را زد و برد. ایرج میرزا
" ۱. مخالفت با همزیستی مسالمت آمیز با امریکا و تداوم دشمنی با آن
خامنه ای گفتگو با دولت امریکا، عادی سازی مناسبات با آن را به منزله پیشبرد سیاست همزیستی مسالمت آمیز و باز کردن راه نفوذ آن و زمینه سازی برای استحاله نظام می بیند. او می گوید: "کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه می‌دهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را به‌عنوان دوست، به‌عنوان مورد اعتماد، به‌عنوان فرشتهٔ نجات انتخاب بکند؟". پایان نقل قول.

سی و هفت سال است که دزد سوم بر خر حکومت سوار شده و به ریش ملت می خندد و ملت متحیر است که چطور یک روضه خوان بعد از این همه مدت هنوز سوار است. و عده ای هم مانند طلبه های ضرب زید عمرا همدیگر را میکوبیم. جواب این سوال احتیاج به مغز اینشتن ندارد. دیگران به روابط مسالمت آمیز میپردازند ولی این گرگ باران دیده به سرنوشت قذافی می اندیشد که پس از انحلال برنامه اتمی و در آغوش کشیدن های سران " دنیای آزاد ", به چه سرنوشت فجیعی گرفتار شد. او مانند همیشه از همه ما زیرک تر است.
۷۲۵٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣۹۴       

    از : حمید

عنوان : انتخابات را به رفراندوم بدل کنیم
از یه زاویه دیگه هم میشه نگاه کرد. حالا که همه ی راستها علیه رفسنجانی بسیج شدن یک رای جانانه و حداکثری به او خیلی معنی دار است: تودهنی به خامنه ای. ضمنا اصلا امتیاز به رفسنجانی نیست مردم زمانی که بزور نفر سی ام مجلس شد حالش را گرفتند. ولی همین که از نماز جمع طرد بشه و رای قاطع بیاره یه رفراندومه. این رژیم هیچوقت به رفراندوم تن نمیده ولی همین میتونه باشه. تصور کنید مجبور بشن رای ها رو باطل کنن، انتخابات رو باطل کنن، یا دایم بگن مثلا رفسنانی مثلا ۵/۵میلیون رای نفر بعد ۸۰۰ هزار رای. توی این فضای بسته بهترین گزینه اس.
۷۲۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣۹۴       

    از : کیا

عنوان : موقعیت را بغرنج تر نکنیم!
اتحاد رمز موفقیت است و آنهم علیه حکومت ولایی "داعش خبرگان رهبر"

اینکه از هر کمکی‌ نباید صرف نظر کرد را جلوی چشماننمان میبینیم.

!.اوضاع در سوریه ،عراق، یمن و افغانستان

۲.به بند کشی‌ و حصر مبارزان مذهبی‌ و غیر مذهبی‌ و حصر

۳.تهدیدها علیه لیبرال‌های مذهبی‌ مانند رفسنجانی،روحانی

۴.چپها و سکولارها هنوز به عنوان موجود خارجی‌ برای حکومت قابل لمس نیستند!

این نکات و آنچه آقای خلیق عنوان کرده است ،بدیهی‌ است و لزومی به اثبات ندارد!

بعد از انتخابات "بخصوص خبرگان" اقدام به همگرایی دیر است و هزینه بالا است "سوریه"!

به جای تصفیه حساب کردن‌های خصوصی و یا دفاعیات بیهوده از سپاه ،سعی کنیم اختلافات را بر طرف کنیم و همدیگر را تحمل.
۷۲۵٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣۹۴       

    از : مستانه مستانه

عنوان : چرا نتیجه گیری درست نکرده اید؟
آقای خلیق با بیان دقیق واقعیت های ایران که جای خوشحالی دارد در پایان از نتیجه گیری صریح امتناع کرده و پیروانش را به طور شفاف و صریح راهنمایی نکرده است. ایشان به درستی از خبط تاریخی اپوزیسیون در انتخابات شوراهای شهرسال ۸۲ سخن گفته که از نتایج آن برآمدن احمدی نژاد در شهرداری تهران و همین طور از خبط بزرگتر در ریاست جمهوری ۸۴ که هم اپوزیسیون و هم اصلاح طلبان در آن انتخابات مرتکب شدند سخن گفته اند( اپوزیسیون با تحریم و اصلاح طلبان با فرستادن چهار کاندید)، اما دست آخر نمی گویند که چه باید کرد؟ روشن است که چرا ایشان صراحت ندارند حتا موقعی که به طور دقیق طرح مساله را بیان کرده اند. به نظرم ایشان حقیقت را دریافته اند ولی از ترس حمله ی چپ روها از بیان آن امتناع می کند. همان چپ روهایی که هیچ برنامه ی مشخصی ندارند جز فرستادن مردم به دم تیغ آن هم نه مشترک بلکه به گونه ای که از دور ناظر آن باشند.
امیدوارم مطلب را پخش کنید
۷۲۵۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣۹۴       

    از : بهرنگ ایرانی

عنوان : آیا هنوز زود نیست که نتیجه ی قطعی گرفته شود؟
آقای خلیق با توجه به این که "برخی اندیشکده های امریکا بعد از توافق وین به دولت مداران امریکا پیشنهاد دادند که بدنبال برطرف شدن خطر تجهیز جمهوری اسلامی به سلاح اتمی، سیاست استحاله جمهوری اسلامی از درون را پی بگیرد"،بنا بر این می توان به این نتیجه رسید که یکی از راهکارهای احتمالی در حوزه ی سیاست خارجی آمریکا در مورد ایران بحث استحاله ی نطام جمهوری اسلامی است.با پذیرش چنین تزی حساسیت بر چنین امری را باید خارج از بحث "تئوری توطئه" ارزیابی کرد.سوال اینجاست که آیا استحاله ای که آمریکا به دنبال آن است، متضمن منافع مزد بگیران و کارگران جامعه ما است؟ آیا اتخاذ چنین سیاستی از طرف آمریکا در قبال ایران استقلال ملی ما را هدف گرفته است؟اگر جواب سوالات فوق مثبت باشد،پس از منظر دیگری نیروهای ترقیخواه ما هم باید نسبت به آن حساسیت بورزند.یعنی نه تنها در مقابل ضدیت بلوک قدرت یا بلوک حاکم (بزعم شما) با دمکرسی و عدالت ،بلکه از طرف دیگر در مقابل جریاناتی که دانسته یا نادانسته آتش بیار معرکه ی استحاله ی مورد نظر آمریکا هستند هم باید ایستادگی صورت گیرد.در مقاله ی شما ظاهرا نسبت به دسته ی دوم چنین حساسیتی به چشم نمی آید.شاید هم موقعیت را برای پرداختن به آن فعلا مناسب تشخیص نمی دهید.آیا هنوز زود نیست که قاطعانه نتیجه بگیریم :"بلوک حاکم ورق را به نفع خود برگرداند و امکان برداشتن گام بعدی را منتفی کرد."؟تا برگزاری انتخابات هنوز باقی است و شاید بتوان منتظر اتفاقات بهتری از جانب مردم و بلوک غیر حاکم بود؟
۷۲۵۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣۹۴       

    از : احمد حسینی

عنوان : تکرار ادعای بی منبه با شاخ و برگ بیش تر
آقای بهروز خلیق
در مقاله کنونی باز هم ادعای بی منبع مقاله قبلی خود را تکرار کرده و کمی هم به آن اضافه کرده اید . مثل برخی که داستانی می سازند و در هر بار تعریف کردن کمی به شاخ و برگ آن اضافه می کنند..

بسیاری از مخاطبان اخبار روز می دانند که در مقاله علمی باید منبع داده ها و فاکت ها ( نه نظریات و تحلیل ها ) ذکر شود. ذکر منبع داده ها از تفاوت های مقاله نویسی یک دیکتاتور با مقاله نویسی آدمی است که خواننده را نیز انسان و در انسانیت هم طراز خود می داند. وقتی منبع داده ها را نمی نویسید خواننده از کجا بداند که داده ها واقعی هستند یا من درآوردی و نقل و برداشت شما درست است یا نه ؟

نویسند هر مقاله حق دارد به نظریات و پرسش های خوانندگان پاسخ دهد یا ندهد مگر آن که پرسش در باره منابع فاکت ها و دادها باشد که باید پاسخ داده شود چون نوشتن منبع داده ها و فاکت ها وظیفه نویسنده مقاله است و اگر ننوشته باشد باید بنویسید.

من در بخش کامنت های مقاله قبلی شما از شما خواستم که منبع دو داده مقاله خود را بنویسید .چند خواننده دیگر و حتا سردبیر اخبار روز نیز همین خواست را مطرح کردند. شما جواب ندادید اگر نمی دانید که دوران من می گویم و شما بخوانید و قبول کنید به سر رسیده است؛ برای شما متاسفم

شما به یکی از بولتن های سپاه استناد کرده اید. این بولتن کجا است؟ من هم هرچه گشتم هیچ ردی از این بولتن در هیچ جا ندیدم .

سوال دوم در باره این ادعای شما بود که سپاه از خامنه ای خواسته جانشین خود را تعیین کند او زیر بارنرفته .. من پرسیدم منبع این اطلاع کجا است؟

در مقاله کنونی این ادعا را تکرار ؛ کمی به داستان اضافه و پای کاسترو و برادرش را هم به میان کشیده و نوشته اید سپاه می خواهد که خامنه ای «در حیات خود از قدرت کنار کشید»... معلوم نیست شاخ و برگ های این داستان در مقاله های بعدی شما به کجا خواهد رسید. منبع این اطلاعات کجا است؟

اقای خلیق شما آمده اید . دوران من می گویم و شما بخوانید و قبول کنید برای بسیاری از چپ ها و.. به سر رسیده است . اگر این را نمی دانید برای شما متاسفم
۷۲۵۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست