سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

منتشر شده است:
میان ایران و آلمان، عشقه رونده
به زبان آلمانی، نشر فیشر، سال انتشار ۲۰۱۷


نوشین شاهرخی


• کتاب طنزهایی پیوسته اند که داستانی بلند را تشکیل میدهند. طنزهایی که از زبان یا کنش سه شخصیت شکل گرفته اند. شخصیت اصلی راوی ست که اینجا و آنجا در خاطرات دور و نزدیک قوطه میخورد و گاه برای دختر و بیشتر برای هاپو از اندیشه و حس هایش میگوید. سگی که با شنیدن آوای فارسی دم میجنباند و از زبان آلمانی چندان دل خوشی ندارد. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۴ بهمن ۱٣۹۵ -  ۲ فوريه ۲۰۱۷


 
 


میان ایران و آلمان، عشقه رونده
نوشین شاهرخی، نشر فیشر
به زبان آلمانی، سال انتشار ۲۰۱۷

متن پشت کتاب: نگاهی جذاب و ملموس به فرهنگ ایرانی با ایده های زنی جهان دیده
نویسنده در سن ۲۲ سالگی از ایران فرار کرده و به آلمان پناهنده میشود. پس از سی سال می اندیشد که چه ریشه ی ژرفی در سرزمینی دارد که کودکی و جوانی خود را در آن گذرانده است. با سگ کوچکش هاپو درباره ایزد و جهان فلسفه بافی میکند و این استعداد دوست داشتنی را دارد که به خودش و افکار درهم و برهمش بخندد.
نوشین شاهرخی، نویسنده رمان تاکهای عاشق، در هانوفر ادبیات آلمانی و علم ادیان تحصیل کرده و در حال حاضر مددکار اجتماعی است.

کتاب طنزهایی پیوسته اند که داستانی بلند را تشکیل میدهند. طنزهایی که از زبان یا کنش سه شخصیت شکل گرفته اند. شخصیت اصلی راوی ست که اینجا و آنجا در خاطرات دور و نزدیک قوطه میخورد و گاه برای دختر و بیشتر برای هاپو از اندیشه و حس هایش میگوید. سگی که با شنیدن آوای فارسی دم میجنباند و از زبان آلمانی چندان دل خوشی ندارد. روایتی که از اندیشه و تجربه های شخصی نویسنده سرچشمه گرفته و فرهنگ دو کشور را به چالش میگیرد.

برگردان کوتاهی از بخش "در تقدس سگ"
ملت سرزمین هزارویک شب رویا میبافد و رویا میبافد ولی متأسفانه شاهزاده ای نمی آید تا او را ببوسد، بیدارش کند و نجاتش دهد. اما ما ملت قصه ایم و هیچگاه رویا و فانتزی مان را فراموش نمی کنیم. بنابراین یک روز کسی می آید و ما را نجات میدهد. و سخت به آن ایمان دارم. تا آن زمان رادیو گوش میکنیم و به سخنان احمقانه ملاها دشنام میدهیم، به سانسور ایراد میگیریم، و البته اگر میان بد و بدتر انتخابی صورت پذیرد، چنان بسیج میشویم که گویا انتخاب بد اصلا بهترین انتخاب ماست.
[...]
اگر ایرانیان سگ را باری دیگر مقدس انگارند، به نخستین قدم قصه دست می یابند. منظورم بوسه هست، اگر فرد از بوسه معنای عشق را دریابد. و فقط عشق مهم است و بی تفاوت به چه کسی.
[...] قدم دوم این است که ما این قصه ها را تنها به عنوان قصه بنگریم و نه واقعیت.
و قدم سوم چنین است: هیچ نجات دهنده ای نداریم، به جز خود ما با تمام انسان ها و حیوانات و البته در پیشاپیش با سگان مقدسمان. سگان پاسبانان دمکراتی هستند. باور نمیکنید؟ به اطرافتان نگاه کنید. در آلمان وضع سگان بهتر از برخی انسان هاست، وگرنه من آرزو نمیکردم که در زندگی بعدی سگ بدنیا بیایم. و من خوشحالم که در اینجا حداقل حال سگان مقدس خوب است. و البته اگر در رسانه های ایران به جای ملاها سگان پارس میکردند، کشور میتوانست دوباره آباد شود.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست