سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نبود عزم در گشودن پرونده های ۸ ساله، متهم را مدعی می کند!


سپهر جمشیدی


• به مانند ترامپ که خود را نامزدی خارج از سیستم در امریکا معرفی کرد، بصورت طنزگونه، احمدی نژاد هم، با وجود عملکرد به غایت منفی در ۸ سال حضور در راس قوه مجریه و نفوذ جریان منسوب به وی در مجلس و حمایت رهبر و تمام ارگان ها و نهادهای تحت تابعیت رهبر از وی، سعی در خارج از سیستم نشان دادن خود و نامزد متبوعش دارد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۹ فروردين ۱٣۹۶ -  ۲۹ مارس ۲۰۱۷


جناح راست و اصول گرا، در بهترین حالت که رسیدن به نامزدی واحد است هم، امیدواری کامل به پیروزی در انتخابات را ندارد چه رسد به تفرق و ازدیاد نامزدها.
همین موضوع کاملا در مورد جناح احمدی نژاد دیده می شود و این جناح با اعتقادی که به رای آور بودن (خوشبینانه) نامزد مورد تایید احمدی نژاد دارند، با یقین، به سمت معرفی کاندیدا و تلاش در عبور وی از رد صلاحیت حرکت کرده اند تا جایی که احمدی نژاد که پیش از این گفته بود از نامزدی هیچ فردی در انتخابات حمایت نمی کند، طی بیانیه ای به پشتیبانی تمام قد از حمید بقایی وارد شده و می گوید: "مراقبم تا نامزد صالح حذف نشود".
احمدی نژاد و جریان مرتبط به وی، با فهم اینکه جمعی از حاکمیت و نیز نظامیان، برگشت به گذشته را، با منافع و رانت های بی حساب همچون خاطره ای دلپذیر، انتظار می کشند، با توجه به شرایط و ویژگی های لحظه، به میدان آمده و مانورهای حساب شده ای را بروز می دهد .
واضح تر از هر زمانی، اکنون، جریان موسوم به احمدی نژاد، با برنامه ای کوتاه مدت (انتخابات اردیبهشت ۹۶) و درازمدت (انتخابات ۱۴۰۰ در صورت رد صلاحیت حمید بقایی در این دوره) به حضور خود، نمایش دو چندان بخشیده اند .
از فرمان حاکمیتی توسط رهبر جمهوری اسلامی به روحانی در عدم گشودن لیست مفاسد و ناکارامدی ها و در مواردی کارکردهای دارای بار خیانت آمیزی که جریان احمدی نژاد در ٨ سال تصدی دولتی به عمل آورده، اکنون، احمدی نژاد از تسلیم به سکوت روحانی، نهایت بهره برداری را می نماید.
قرائن نیز نشان می دهد که اگر روحانی نخواهد و یا نتواند، عدم رسیدن مطلوب به نیازهای مردم، ظرف ۴ سال گذشته را به افشاگری میزان خسارات دولت ٨ ساله احمدی نژاد و پشتیبانان وی (از جمله رهبر)، که هم اکنون نیز در ادامه آن ٨ سال، در حال ایفای ماموریت هستند، بیان کند، احتمال حرمان کامل در پی انتخابات ۹۶، برای روحانی قابل پیش بینی باشد.
اکنون جریانی وارد میدان رقابت با وی شده است که به معنی کامل کلمه، فرصت طلب است و حاضر است در آن واحد هم نقش اپوزیسیون را بازی کند، هم در جلد اصلاح طلبی ظاهر شود و در عین حال به هواداران ثابت قدم خود، این رفتارها را به زیرکی و کیاست خود و جریان متبوعش منتسب کند. تاثیر گذاران چند لایه ای انتخابات و حزب پادگانی هم که خود در ایفای این مدل از کار، فعال و در نوستالژی رانت های ٨ ساله و ادامه ان پس از وقفه ای، امیدوار هستند.   
تعابیر احمدی نژاد در سفر تبلیغاتی به نفع حمید بقایی در دومین روز فروردین ماه ۹۶ در اهواز، بدون آنکه از مخاطب آن نام ببرد، بسیار تند و گزنده بود:
"بذارید حرف دل مردم ایران را بزنم! هر کی فکر می‌کنه ملت نمی‌فهمند؛ خودش نفهمه! ۸۰ میلیون یه چیزی رو میخوان، اونا نمیفهمن اون وقت تو می‌فهمی؟ این چه استکباریه؟ این چه «سلطنتیه» پیدا شده است؟ ۹۷ درصد مردم یه چیزی را می‌خواهند، «او» میگه نخیر! (با تقلید ژست) نخیر! من بیشتر از شماها می‌فهمم! میشه یه دلیل بیاری که تو یکی بهتر از همه ملت می‌فهمی؟ اصلاً تو کی هستی؟ میشه بگی از کجا تشریف آوردی؟ تو چه اختیاری داری، رفتی اون بالا نشستی؟! این اختیار را کی به تو داده؟ غیر از اینکه «ملت» داده؟ بابا ملت «انقلاب» کرد که دیگه این آدمها را نبینه! وگرنه «اون قبلی» که بود! آقا بخدا ذلیل‌ترین انسانها کسی هست که فکر کنه نسبت به مردم عزت داره"
بررسی کامل سخنان (و نه فایل کلیشه ای و کوتاه شده در اینترنت) نشان دهنده ان است که مخاطب وی، روحانی و نه رهبر جمهوری اسلامی، می باشد. با این وجود "تعابیر" بکار رفته و کوششی که بعدا جریان مذکور در بیرون دهی فایلی مختصر از سخنان او داشتند، مبین ان است که جریان مذکور برای رسیدن به هدف از هر دست آویزی استفاده و به هر فرصت طلبی مبادرت می کند.
جلب توجه در جامعه ای که کمتر افرادی مجال بکارگیری چنین عناوینی در مجامع رسمی را دارند، ضمن اینکه منتهای تلاش برای طرح دوباره جریان ٨ ساله با ترفندهای جدید است، جمع آوری آراء از طیف مخالفین نیز می باشد.
ظاهرا احمدی نژاد از طیف هواداران تندروی مذهبی خود مطمئن است و گمان می دارد این طیف، از اینکه این نحوه طرح مسائل ترفندی گذرا بیش نیست، مطمئن هستند و حال در حال صید رای از ناراضیان است.
مخاطب احمدی نژاد روحانی است (آنچنانکه بعدا هم مجبور است، همین را بگوید) اما با بکار بردن کدهایی مثل "سلطنت"، "٨۰ میلیون و ۹۷ درصد مردم" (چون روحانی در یک انتخاب نشان داده که بیش از ۱٨ میلیون از واجدین شرایط و بیش از ۵۰ درصد از رای دهندگان به او رای داده اند – ویکی پدیا)، " اون قبلی" (نسبت اون قبلی که با تحقیر بیان می شود، نمی تواند خودش در مقام رئیس جمهور قبلی باشد، بلکه به محمدرضا شاه پهلوی تنه می زند) و جز آن، انگار عامدانه به دنبال ایجاد شائبه است که گویا وی رهبر جمهوری اسلامی را مخاطب سخنان خود قرار داده است. هر چند سطحی و بی مایه بودن و تناقض گویی در سخنانش به مانند همیشه، چنانچه جریانی پرمایه در پشت وی و جماعتش نبود، در این سخنان اظهر من الشمس است.
اما در عمل توانسته حتی با استفاده از رقیب نیز به خودنمایی بپردازد.
در نظر سنجی که حسام الدین آشنا، مشاور حسن روحانی در صفحه توئیتری خود به راه انداخته، در سئوال اینکه سخنرانی احمدی نژاد در اهواز را بیشتر علیه چه کسی می دانید؟ رهبری ایران با ۵۴ درصد جلوتر از روحانی و اصول گرایان قرار گرفته است، که خود این انتساب ها و نتایج در جهت پروژه احمدی نژاد خواهد بود. چرا که او از انتساب سخنانش به ایت اله خامنه ای نه تنها ناراحت نمی شود، که خوشحال هم خواهد شد، به شرطی که از خودش این سئوال پرسیده نشود.
چرا این کار را می کند را، واقعیات روی زمین در ایران پاسخ می دهند، یعنی کسی که در ایران، هم بتواند از سد احراز صلاحیت شورای نگهبان عبور کند (با چنین سخنان گستاخانه ای علیه روحانی) اما بیشترین ستیز و سخنان مقابله جویانه ممکن را با رهبری جمهوری اسلامی اعتبار کنند، از بیشترین اقبال و بخت در به دست آوری آراء هم برخوردار است، مشروط به عدم وقوف و آگاهی مردم به فریبکاری و فرصت طلبی وی و جریان متبوعش است که به نظر چنین امکانی با توجه به امکانات رسانه ای مردم و سابقه به شدت منفی آنها فراهم نمی باشد.
اما با این وجود، در این زمانه ای که به چالش کشیدن نامزدها از طریق الزام نامزدها به داشتن برنامه ی قابل اجرا در نظام حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی - که بیش از آنکه امکانات و اختیارات در بخش انتخابی مجتمع باشد در دست ولی فقیه و سایر منتصبین توسط وی، جمع است - و حساب کشی مستقلانه از عملکرد گذشته مدعیان، ممکن نیست، بنا بر این باید به تاثیر گذاری این ترفند ها بها داد، بخصوص که، گل الود کردن جو احساسی و متقلبانه و رو به سوی فریبکاری اوردن، سکه رایجی است.
ابهام و سئوالی که بوجود می اید این است که در موقعیتی که اصلاح طلبان، سعی در اخذ موضع با کمترین زاویه بخصوص نسبت به ولی فقیه، در تلاش برای عبور از دیوار رد صلاحیت ها هستند (که البته راهبرد و منش و روش آنها از توازن نسبی برخوردار است و به همین دلیل از یک برنامه و رفتار دغلکارانه به دور است، هر چند کارایی هم راهبرد و هم روش های آنها جای نقد بسیار دارد و باید با ترسیم مشی و عملکرد غیرمذبذبانه و تسلیم طلبانه، مردم را در مقابل نسخه های جعلی مدعی اصلاح طلبی مصون سازند)، و نمونه ان موج محدودیت ها و دستگیری های روزنامه نگاران و ادمین های اصلاح طلب در همین ایام اخیر، و موج فزاینده انتقاد از حسن روحانی در رسانه های مرتبط و حتی رهبری جمهوری اسلامی است، احمدی نژاد و جریان متبوعش، به سهولت از امکان تجمع پر سر و صدا و سخنان تیز و تند برخوردارند.
جای تردید وجود ندارد که احمدی نژاد همواره از ابزارهای متباین با هدف برای رسیدن به مقصود بهره برده است.
بطور مثال وی به خوبی می داند، اظهار و عمل بر خلاف توصیه ها و خواسته های رهبری از جمله ویژگی های پنداری، گفتاری و کرداری - تا حد ممکن – قاطبه مردم است، پس سعی در پراکندن این ویژگی از خود و جمع نزدیک به خودش را، ابزاری برای حصول به هدف یافته است. ور نه، همانگونه که آیت اله خامنه ای، که احمدی نژاد را نزدیک به خود توصیف کرد، در عمل نیز همان است. اما احمدی نژاد اجازه می یابد که از خط قرمزها برای رسیدن به هدف که ناسرانجامی برای روحانی است، بگذرد. در واقع او نقشی را ایفاء می کند که در ان تبحر دارد.
جدای از این، طیف منسوب به احمدی نژاد با طرح مواردی دیگر، ضمن سعی در رسانه ای شدن، در راستای هدف پیش گفته اقدام کرده اند:
۱ - "پاره ای حوادث در روزهای اخیر، ازجمله بازداشت هم‌زمان گروهی از مدیران کانال‌های تلگرامی باگرایش‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان و حامیان دولت، موجی از نگرانی در جامعه برانگیخته است. این درحالی ‌است که بخشی از مجاری رسانه ای در حال تخریب و شایعه سازی و شایعه‌پراکنی علیه اصلاح‌طلبان و حامیان دولت هستند. از جنابعالی، که خود از نیروهای اصیل و دارای سابقه درخشان در عرصه جهاد و شهادت و راهبری و مدیریت جهادی هستید، انتظار می‌رود نسبت به حفظ شأن و مراقبت از جایگاه رفیع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اهتمام بیشتری مبذول نمایید." (آمد نیوز)
۲ -"آقای سردار جعفری همانگونه که مستحضرید بر مبنای قوانین کشور و رهنمودهای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از هر نوع مداخله در امور سیاسی و انتخاباتی، شرعا و قانونا نهی و منع شده‌اند با این حال متاسفم که باستحضار برسانم مشاوران و نهادهای رسانه‌ای تحت امر فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مثابه کنشگران یک حزب فراگیر و قدرتمند که هم کلید رسانه و هم کلید زندان را توامان در اختیار دارند، بی محابا در مسائل حزبی و سیاسی و انتخاباتی به نفع یک جناح خاص وارد میدان شده و به مهندسی صحنه مشغولند؛ کافی است نگاهی به اظهارات مشاوران خود از محمدحسین صفار هرندی تا سیدمرتضی حسینی داشته و اخبار و گزارشهای فارس و تسنیم و نسیم و… را مرور کنید و سایه سنگین سازمان اطلاعات تحت امر خود را بر سر کنشگران سیاسی و رسانه ای دریابید که جملگی چگونه در برکشیدن یک جناح سیاسی و حذف رقبا مجاهدت می ورزند. جنابعالی و نهاد تحت امرتان، پاسدار انقلابی هستید که «حق تعیین سرنوشت و حاکمیت انسان بر سرنوشت خود» مهم‌ترین مدعایش بود؛ همان انقلابی که قرار نبود پایه‌های قدرت و نفوذ شخصی و یا قشر و طبقه‌ای خاص در آن تحکیم گردد؛ همان انقلابی که ضامن نفی هر گونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی است و در خط گسستن از سیستم استبدادی، و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش می‌کند. همان انقلابی که حیثیت‏، جان‏، مال‏، حقوق‏، مسکن‏ و شغل‏ اشخاص‏ را از تعرض‏ مصون‏ می داند؛ همان انقلابی که تفتیش‏ عقاید را ممنوع‏ ساخت‏ تا هیچکس‏ را نتوان‏ به‏ صرف‏ داشتن‏ عقیده‏ ای‏ مورد تعرض‏ و مواخذه‏ قرار داد. همان انقلابی که تشکیل‏ اجتماعات‏ و راه‏ پیمایی‏‌های غیرمسلحانه و انتشار نشریات‏ و مطبوعات‏ را آزاد می داند؛ همان انقلابی که اصل‏ را بر برائت‏ می‌داند‏ و هیچکس‏ را از نظر قانون‏ مجرم‏ نمی‌شناسد؛ همان انقلابی که هتک‏ حرمت‏ و حیثیت‏ کسی‏ که‏ به‏ حکم‏ قانون‏ دستگیر، بازداشت‏، زندانی‏ یا تبعید شده‏، را به‏ هر صورت‏ که‏ باشد، ممنوع‏ و موجب‏ مجازات‏ می داند؛ همان انقلابی که هر گونه‏ شکنجه‏ برای‏ گرفتن‏ اقرار و یا کسب‏ اطلاع‏ را ممنوع می داند." (آمد نیوز)
هر دو متن بالا ، ابتدا به ساکن به نظر می رسد از نگرانی اصلاح طلبان در مداخله سپاه در انتخابات پیش رو و تبعا از قلم اصلاح طلبان تراوش کرده باشد. در حالیکه متن اول که اتفاقا با ملاحظه بیشتر نگارش یافته، مربوط به نامه محمود صادقی نماینده اصلاح طلب تهران در مجلس خطاب به محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه و متن دوم مربوط به نامه عبدالرضا داوری مشاور محمود احمدی نژاد خطاب به محمدعلی جعفری است.
اگر اصلاح طلبان به راستی مورد ضربه سپاه و سازمان اطلاعات آن بوده و هستند، مشاور احمدی نژاد باید خیلی دمکرات و از خود گذشته باشد که بدون آنکه آنان، مورد ضربه و پیامدهای امنیتی باشد، هشدارهایی به مانند موارد بالا را در دستور کار خود قرار می دهد. مگر آنکه اهدافی را در نظر داشته باشد.
بخصوص اگر در کنار آن نامه، نامه اسفندیار رحیم مشایی به سید محمد خاتمی را مورد ملاحظه قرار دهیم، که در آن از خاتمی با عنوان برادر بزرگتر، یاد می کند، ضمن اینکه بلاشک مخاطب، مردم دارای آراء انتخاباتی هستند. مشایی در این نامه از خاتمی می خواهد نیروهای اصلاح طلب را از پروزه رد صلاحیت "برادر عزیز حمید بقایی" بر حذر دارد.
برای مشایی مخاطب قرار دادن خاتمی، که با وجود ممنوع التصویری، توان بسیج اصلاح طلبان و بدنه اجتماعی معطوف به خود را داشت، واجد اعتباری است که در انتخابات به کار می اید.
این نامه خود بهانه ای می شود تا بار دیگر، پس از سالها، ضمن آنکه نزدیکان اندیشه ای احمدی نژاد را دارای گفتمان خارج از سیستم و مستقل می نمایاند، ان ها دارای اندیشه های همگرا با اصلاح طلبان معرفی شوند.
تحرکات اخیر احمدی نژاد و نزدیکان وی اشاره به مواردی از جمله موارد ذیل دارد:
۱ – یقین به عدم رسیدن اصول گرایان به نامزد واحد رای آور. امری که از جمله انتخابات سال ۹۲ و تعدد نامزدها، علیرغم تلاش برای رسیدن به نامزد واحد را مورد نظر می دارد.
۲ – اطمینان از اینکه از نظر اصول گرایان آنها (جریان احمدی نژاد) به عنوان "انحرافی" جایی در بازگشت به پایگاه ابتدایی خود ندارند. جایی که علم الهدی می گوید: "هر روز به حرم می روم و گاهی احمدی نژاد را نفرین می کنم".
٣ – اعتقاد به اشتباه بودن رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی در انتخابات ۹۲ که به گفته احمدی نژاد "از اشتباهات سال ۹۲ یعنی حذف برخی انسان های صالح از دور رقابت ها که عملا دایره رای مردم را محدود ساخت" و منجر به برامد حسن روحانی گردید. به همین دلیل احمدی نژاد می گوید: "مراقبم تا نامزد صالح حذف نشود" (آمد نیوز – ۲۹ اسفند ۹۵).
۴ – اصول گرایان به عدم قطبی نمودن انتخابات، در کنار نارضایتی مردمی از وضعیت جامعه، به عنوان مسیری برای برگزاری انتخاباتی کم رونق، که با اجتناب مردم معترض در ورود به انتخابا ، بااستفاده از ۱۰-۱۵ درصد رای دهندگان ثابت در جناح حاکمیت، بخت خود را اگر نه در پیروزی در انتخابات، بلکه در کاهش رای روحانی و بنا براین امکان ایزوله و کم اثر کردن وی در ۴ سال آینده را داشته باشند، می نگرند.
در حالیکه بینش جناح احمدی نژاد از قطبی سازی کناره نمی گیرد، شاید با این باور که بار دیگر در جناح راست، بسان سال ٨۴ یک تصمیم سازمانی و حاکمیتی به رای به بقایی منتهی شود و در کنار مهندسی رای از جانب تصمیم گیری دقیقه نود، به مدد آنها برسد.
۵ – واقعیت این است که در هیچ مقطع زمانی احمدی نژاد و جناح وی، کنشی خارج از فعالیتهای انتخاباتی ۹۶ نداشته اند، چه قبل از توصیه رهبر جمهوری اسلامی در نهی احمدی نژاد از شرکت در انتخابات و چه بعد از آن.
آن زمان هم که احمدی نژاد پیغام و پسغام می فرستاد که نه به انتخابات می اید و نه از کسی حمایت می کند، کسی باور نکرد. قبل از توصیه (فرمان) تمام تحرکات احمدی نژاد و سفرهای متعدد به اطراف و اکناف کشور، سوی انتخاباتی از جانب شخص احمدی نژاد داشته، و پس از توصیه، باز هم در الگوریتم ترسیمی آنها باز کنش های انتخاباتی به مانند نامه نویسی به ترامپ، بازگشت رحیم مشایی بعد از ۴ سال به عرصه عمومی، نمایش درخت کاری و جز آن تا امروز که نامه مشایی به خاتمی، بیانیه انتخاباتی احمدی نژاد و نامه مشاور وی به محمد علی جعفری را، دارای سویه انتخاباتی می بینیم.
۶ – به مانند ترامپ که خود را نامزدی خارج از سیستم در امریکا معرفی کرد، بصورت طنزگونه، احمدی نژاد هم، با وجود عملکرد به غایت منفی در ٨ سال حضور در راس قوه مجریه و نفوذ جریان منسوب به وی در مجلس و حمایت رهبر و تمام ارگان ها و نهادهای تحت تابعیت رهبر از وی، سعی در خارج از سیستم نشان دادن خود و نامزد متبوعش دارد: "خوشبختانه با حضور و کاندیداتوری برادر عزیزم، آقای بقایی، فضای انتخاباتی از دو قطبی انحصاری دو جناح سابقه دار در حاکمیت خارج شده و اینک علاوه بر دو جناح سنتی، حداقل یک فرد مستقل نیز در انتخابات حضور دارد، انتخابات مردم گسترده تر شده و از انحصار دو قطب سیاسی کشور خارج شده است" آمد نیوز – ۲۹ اسفند ۹۵
۷ – آنها سعی دارند با ورود از موضع منتقد، حتی گاهی خود را در ردیف اصلاح طلبان جا بزنند،، جایی که آراء مردم در آن سمت و سو به سبد ریخته می شود.
این با این امید است که مرور زمان و گرفتاری های روزمره و این زمانی مردم، بانی و موجد اصلی این گرفتاری ها، یعنی ٨ سال ناکارامدی، بی لیاقتی، استفاده از سیستم رانت و فساد که به قیمت نزدیک کردن ایران به نایره جنگ و تحریم ها صورت گرفت، را از یادها زدوده، خود را واجد همگونی با اصلاح طلبان دانسته و با طرح شعارهای موسمی، حتی امید بهره گرفتن از سبد رای اصلاح طلبان را داشته باشند.
اگر این اتفاق نیفتد، دست کم از طریق رسانه های اصلاح طلبان به عرصه رسانه بازگشته و در صدر اخبار قرار می گیرند.
٨ – مشایی از رد صلاحیت بقایی به عنوان کاری "مخالف هر میثاق مدنی در هر جای جهان" نام می برد و از خاتمی می خواهد اصلاح طلبان را از حمایت پروژه رد صلاحیت بقایی باز دارد. امری که اصولا صورت نگرفته و اگر هم صحبتی از این دست شده اصلاح طلبان از مخالفت با هر نوع رد صلاحیتی خلاف قانون دفاع کرده اند.
بطور نمونه تاج زاده در گفتگوی با شرق با عنوان "استقبال از آمدن احمدی نژادی ها" می گوید: "حق شهروندی آقای احمدی نژاد و دوستانش است که در عرصه فعالیت های سیاسی و انتخاباتی حاضر باشند و خود را در معرفی نقد و نظر مردم قرار بدهند. باید بین حقوق آنها و نداشتن برنامه برای اداره کشور تمیز قائل شد."
هدف از این نعل وارونه زنی ها احتمالا این است که اگر خاتمی اعتنایی به این گروه خرابکار و ایران بر بادده نداشته باشد (که عملی به غایت درست خواهد بود)، بر طبل مظلومیت خود و یکپارچگی سیستم مقابل آنها کوبیده، و اگر پاسخی داده شود آن را تصدیقی از شخصیتی محترم، پرچم خود کرده و به اهتزاز دراورند .
۹ – خوب است ضمن عدم مخالفت با حضور این گروه از آنها سئوال شود:
- چرا همین حق را آنها در ادوار مختلف برای مغضوب شدگان و رد صلاحیت شدگان از شورای نگهبان و سایر جریانات، تقاضا نکرده اند؟
- برنامه صریح آنها برای انتخابات آینده چیست و نظر آنها در خصوص مبرم ترین مسائل کشوری مثل برجام و جز آن چیست؟
- اگر از اقدامات ٨ ساله گذشته خود دفاع می کنند، یک دوجین سئوالات اساسی از جمله اینکه ٨۰۰ میلیارد دلار هزینه کرد در امدهای نفتی (که در دست یک دولت و البته حکومت مطلوب، مبنای یک انقلاب صنعتی بود) در کجاست؟ علت تحریک جامعه جهانی برای بردن پرونده ایران به شورای امنیت و تحریم های گسترده بعدی و رانت خواری های تابعه و پرونده های گسترده فساد و جز آن را هم باید پاسخ گویند.
- و اگر دفاع نمی کنند، پس آمدن آنها بهر چیست؟ چرا هرگز در انتقاد از دوره طولانی ٨ ساله خود چیزی نگفته اند؟ برنامه آنها چیست؟ تضمین آنها در عدم تکرار گذشته در چیست؟
۱۰ – واقعیت این است که این جریان در تبلیغ آمدن بقایی به انتخابات، در استفاده از رسانه های رسمی کشور موفق نبودند، رسانه های اصول گرای دیگر، مثل جبهه پایداری هم روی خوشی به آنها نشان ندادند. از این رو مقصد نامه مشایی به بنیاد باران و سید محمد خاتمی رقم خورد.
۱۱ - روش جلو افتادن برای عقب نماندن آنچنان که در سخنرانی ۲ فروردین ۹۶ احمدی نژاد در اهواز پیداست، روش همیشگی این جریان بوده است.
جریان احمدی نژاد از موضوع "حمله بهترین دفاع است" می خواهد با نعل وارونه زنی، به جای پاسخ به سئوالات بی شمار سوءمدیریت و خالی کردن خزانه و اینکه چرا ویرانه ای تحویل روحانی داده است که سالها باید صرف آواربرداری از آن شود (روحانی: "هنوز در حال آواربرداری هستیم") با بیانیه به امضاء خادم ملت ایران، جای شاکی و متهم را عوض می کند. تلاش در این جهت است، اما افاقه گمان نمی رود بکند، وقتی حتی پایداری ها افاقه نمی کنند، چه برسد به موتلفه و هکذا.
۱۲ – روشن نیست که جریان احمدی نژاد با چنین خطابه ها و نامه های تیز و تندی که می گویند و می نویسند آیا حتی به قیمت برخورد صوری سپاه با آنها، با توجه به افشاء ترفند های آنان، قادر به رای آوری از مردم (با روش تصنعی و تقلیدی از اصلاح طلبان) باشند.
۱٣ – تعبیرات بکارگرفته شده اپوزیسیونی و اصلاح طلبانه و نامه ارسالی از سوی این جناح واجد ارزش برد – باخت است. واجد ارزش (برد) برای این جناح و واجد ضد ارزش (باخت) برای اصلاح طلبان. هنگامی که قرارگاه عماریون سعی در القاء آن دارند: "آشکار شدن پیوند اصلاح طلبی و جریان انحرافی."


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست