سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

با یک «کلمه» مسئله پایان نمی‌یابد - احمد آزاد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : فریبرز ع.

عنوان : آیا عاقلانه است که با داشتن چنین انتقاداتی با سازمان اکثریت وارد پروسه وحدت شوید؟
سلام آقای احمد آزاد
خسته نباشید. چند سوال از شما و دیگر دوستانی که در سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران چون شما می اندیشند:
برای امثال من روشن نیست که چگونه امکانپذیر است که شما و همفکرانتان بیاید و با داشتن چنین انتقادات گسترده ای وارد پروسه وحدت با سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت شوید؟ اگر جریان راست در سازمان فدائیان اکثریت غلبه کرده است پس دیگر سناریوی شما برای وحدت با این سازمان چه مبنا و معنایی دارد؟ یا خودتان را یا سازمان فدائیان خلق اکثریت را یا دیگران را سر کار گذاشته اید؟ خواهشاً جسارت داشته باشید و بنویسید چرا امر وحدت را با جریانی چون سازمان اکثریت با این مختصاتی که بر شمردید، پیش می برید؟
در ضمن منظور از نقد ریشه ای چیست؟ شما گویا بر این اعتقاد هستید که با نقد ریشه ای که معلوم نیست چی است می شود پای افرادی چون آقای فرخ نگهدار را از سازمان اکثریت کوتاه کرد؟ به نظر شما چون نقد ریشه ای در سازمان اکثریت نشده باعث این گشته است که "امثال فرخ نگهدار ظاهراً با مناسب دیدن شرایط این روزها، طی مقاله‌ای به بررسی سیاستهای آن زمان سازمان اکثریت پرداخته و همان ارزیابی‌ها و نتیجه‌گیری‌های همیشگی خود در دفاع از عملکرد و توجیه سیاست سازمان اکثریت در آن سال‌ها را ارائه داده است". و یا بقول شما" بی دلیل نیست که همچنان فرخ نگهدار به خود اجازه می‌دهد تا به راحتی هر زمان که مایل بود همان ارزیابی‌های قدیمی خود را با انشائی جدید تکرار کند".
آقای آزاد محترم برای اینکه تاثیر نظر و فکر امثال آقای نگهدار را از سازمان اکثریت یا جنبش سیاسی ایران کاهش دهید راهش حذف فکری یا زدن چنین تفکراتی نیست! باید دست به نقد و باز هم نقد فکر و برنامه کسانی که چون شما نمی نویسند و فکر نمی کنند، بزنید. من متوجه می شوم که در سطح جنبش و نیز در درون سازمان اکثریت تا حدودی به نظرات امثال آقای نگهدار بیشتر توجه می شود تا نظرات شما و این موجب ناراحتی و عصبانیت شما شده است. باور کنید چنین روش خصمانه ای راه گفتگو و مباحثه را می بندد و امیدوارم که قصد شما این نبوده باشد! در ضمن تا آنجایی هم که من مواضع و مباحث گروه های سیاسی متنوع چپ دمکرات چون سازمان اتحاد فدائیان و سازمان اکثریت و غیره را دنبال می کنم بخوبی می بینم که نظرات آقای نگهدار در سازمان اکثریت دراقلیت می باشد و چنانچه می دانید به دلیل دمکراسی درون حزبی و حقوقی که اقلیت های فکری در سازمان دمکراتی چون اکثریت دارند می توانند در حد وزن و نیروی خود نماینده یا نمایندگانی به شورای مرکزی از طریق انتخابات دمکراتیکی که در کنگره های این سازمان صورت گرفته و می گیرد و از نوشته تان هم معلوم است که در جریان آن هستید، بفرستند. خب عزیز اینکه اشکال ندارد. عده ای هم در میان سازمان اکثریت هستند که بقول شما خودشان را بسیار نزدیک به اصلاح طلبان حکومتی می دانند تا به تفکرات مدل شما! این وضعیت نباید منجر به حذف یا زدن این تفکر شود هر چند که می توانیم با آن تفکر موافق نباشیم. از نظر من راهش مبارزه و نقد است و بس!
آقای آزاد محترم مبنای وحدت سازمان شما ( البته بدلیل بسته بودن کنگره های سازمان شما و عدم پخش مباحث آن از طریق پالتاک صمیمانه بگویم از جناح بندی های درون سازمان شما و اختلافات و اقلیت های موجود در سطح لازم و کافی اطلاع ندارم. اما تاکنون از نوشته ها و مواضع کادرهای سازمان شما این را فهمیده ام که یک عده از اعضای سازمان شما مدل آقای نگهدار می اندیشند و عده ای قابل توجه هم با مواضع کنونی سازمان اکثریت اختلاف چندانی ندارند وعده ای هم چون شما به راه کارگر«قبل از انشعاب» و عده ای دیگر به جریانات چپ تر نزدیک هستند. یعنی همان تنوعی که در سازمان اکثریت وجود دارد در سازمان اتحاد فدائیان هم موجود است.) با سازمان اکثریت آیا گذشته این سازمان است؟ آیا در حال حاضرمبنای وحدت سازمان شما یا تفکر شما معمولاً برنامه و خط مشی سیاسی و اساسنامه امروز سازمان اکثریت است؟ در سازمان اتحاد فدائیان چند درصد تفکری چون شما دارند؟ در ارتباط ها و گزارشاتی که از طرف سایت اتحاد فدائیان، مقالات، گزارش ها و سخنرانی هایی که توسط کادرهای دو سازمان در سایت کار آن لاین و دیگر وسائل ارتباط جمعی ایرانیان انتشار یافته ما متوجه این هستیم که با وجود «غلبه راست» در سازمان اکثریت باز سازمان شما بدنبال وحدت با سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت است. این تناقض را چگونه برای خوانندگان نوشته خود توضیح می دهید؟ آیا تفکر مدل شما در سازمان اتحاد فدائیان در اقلیت است؟ بد نیست برای روشنگری کمی در این عرصه ها برای ما خوانندگان نوشته های شما توضیحاتی مبسوط ارائه دهید تا بدانیم واقعاً اوضاع از چه قرار است؟

شما نوشته اید" بسیاری اعضاء سازمان اکثریت واقعا فکر می‌کنند که از خود انتقاد کرده‌اند و براین باورند که پس از آن انتقادها، سال‌ها است که پرچمدار «سیاست درست» در جنبش چپ ایران هستند و تنها یک عده‌ای مغرضانه «خوش دارند» که از سر سیاسی‌کاری با اکثریت عناد کرده و خطای سیاسی آن سال‌ها را مبنای قضاوت‌های امروز خود قرار دهند. من فکر می‌کنم که خود بهزاد کریمی هم به این سناریو، که در این پاراگراف آمده، باور ندارد. این سناریو بیشتر مصرف داخلی دارد و برای آرام کردن کسانی است که پس از سال ها می پرسند که چرا هنوز بخش عمده‌ای از اپوزیسیون با «اکثریت» مشکل دارند. مظلوم نمائی و پنهان شدن در پس آن، کار یک سازمان جدی نیست".
آقای آزاد عزیز شما بخوبی می دانید که برخورد به گذشته سازمان اکثریت واقعاً صورت گرفته است. اگر واقعاً چنین کاری با آن گذشته صورت نمی گرفت باور بفرمائید امثال هموطنانی چون شما و نیز سازمانتان وارد ارتباطات نزدیک در حد اتحاد و در چند سال اخیر برای وحدت با سازمان مذکور نمی شدید! البته این حق شما و دیگرانی چون شماست که این برخوردهای انتقاداتی را کافی ندانند یا آنرا کم بدانند یا اصلاً آن برخوردها را بعنوان انتقاد محسوب نکنند. اما واقعیت را جور دیگری طرح کردن حداقل این است که صمیمانه با سازمانی که می خواهید امر وحدت را پیش برید، برخورد نمی کنید. در ضمن باور بفرمائید کلی گویی با واقعیت اپوزیسیون ایران نمی خواند. من وقتی به اسناد اپوزیسیون ایران می نگرم می بینم که برعکس نوشته شما وسیعترین ارتباط و همکاری با جریانی چون سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت صورت می گیرد. اگر چنین عدم اعتمادی در اپوزیسیون ایران نسبت به سازمان مذکور وجود دارد چرا چنین سطحی از ارتباط و همکاری با فعالین و خود رهبری سازمان اکثریت صورت می گیرد؟ اگر منظورتان جریانات چپ افراطی است با شما هم عقیده هستم و روشن بگویم برخورد با گذشته سازمان اکثریت تنها مشکل آنها نیست و آنها خود را مهمترین جریانات چپ محسوب می کنند و جریانی چون اکثریت را اصلاً چپ نمی دانند. البته شاید در اینجا لازم به تاکید باشد که آن جریانات چپ افراطی نگاهشان به سازمان شما هم ( از زاویه های دیگری) مثبت نیست. سازمان اکثریت با جریانات سیاسی وابسته به جبهه ملی، گروه های قومی و منطقه ای،چپ های دمکرات، جریانات دمکراتیک، شخصیت ها و... فعالیت های مشترک پلاتفرمی و مقطعی انجام داده و می دهد. آن جریانات با وجود اینکه می توانند نسبت به گذشته سازمان اکثریت دارای انتقاد باشند یا نباشند ولی همچنان به همکاری و همفکری با سازمان مربوطه می پردازند. برای آنها حرف های کلی «غلبه راست» در سازمان اکثریت منجر به عدم همکاری ها نشده است. اپوزیسیون ایران در خارج و داخل کشور جریان سازمان اکثریت را سازمانی مهم و قابل اهمیت می داند و نظرات و تحلیل های این سازمان را جدی تلقی می کند و از نفوذ آن نسبت به جریانات دیگر اپوزیسیون در داخل و خارج از کشور با خبر است و به خاطر همین و نیز موضوع منافع ملی ایران و مردمش به همکاری با جریان مذکور می پردازند. و فکر می کنم در این عرصه کسی بخاطر چشم و ابروی اعضای سازمان اکثریت به همکاری با آن نمی پردازد!
آقای آزاد عزیز برخورد به گذشته یک سازمان می تواند نه تنها یک بار بلکه چند بار اتفاق بیافتد و این حق اعضای هر جریان سیاسی جدی ایرانی است. عزیز نقد و باز هم نقد دوباره گذشته که نمی تواند مورد انتقاد قرار گیرد. چه اشکال دارد که اعضای یک سازمان در عرصه عمل مجدداً به نقد گذشته خود بپردازند؟ هر جریانی در اپوزیسیون سیاسی با تغییرات و تحولاتی که در درون و پیرامونش روی می دهد می تواند نگاهش به گذشته تغییر کند و مواضع تندتر و یا میانه تری را اتخاذ کند. به این روش که نمی شود انتقاد کرد. اتفاقاً باید خوشحال هم بود که اعضای سازمان اکثریت باز هم می خواهند بیشتر گذشته خود را بررسی و بقول شما نقد کنند. البته روشن است که این کار را بخاطر گل روی شما و یا جریانات چپ افراطی انجام نمی دهند بلکه آنها به این تشخیص و تصمیم رسیده اند که درعرصه مربوطه لازم است دقت و توجه بیشتری از خود نشان دهند. برخورد یکباره به گذشته و برای همشیه مختصص سازمان های ایدئولوژیک افراطی و توتالیتر است. از نظر من در هر گامی وظیفه یک جریان سیاسی دمکرات و جدی چپ این است که اگر به تصمیمات و تحلیل های جدید تری نسبت به حال و گذشته خود می رسد باید آنرا با جسارت و شجاعت هر چه بیشتراعلام کند. چنین برخورد مثبتی مبارک است و عزیز این به عنوان نقطه ضعف نیست. اتفاقاً نقطه قوت اکثریتی هاست و مناسب است که هموطنانی محترمی چون شما به آن با دیده احترام بنگرند!
البته در مورد نوشته شما حرف ها و توجهات دیگری دارم که اضافه کنم. اما فعلاً به همین تذکراتی که نوشتم بسنده می کنم.
با احترام
فریبرز
۲۴۶٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : مصطفوی

عنوان : در انتظار کلماتی‌ جادویی برای پایان ماجرا
هیچگاه قرار نبوده و نیست که اختلافات بینشی، معرفتی و سیاسی سازمانهای سیاسی همچون فیلمهای سینمایی به سرانجام و پایانی مورد قبول همهٔ تماشاگران و یا حتا بازیگران برسد.

دو طرف بارها و بارها مواضع خود را در این رابطه اعلام کرده اند.سازمان به زعم خود از اشتباهاتش انتقاد کرده و شما و همفکرانتان هم این انتقادات را به زعم خود یا اصولاً نمی‌‌پذیرید و یا کافی‌ نمیدانید. هم شما و هم سازمان حق دارید که دیدگاه متفاوت خود را به مسائل داشته باشید. اگر منتظر توبهٔ دیگران نیستید پس بپذیرید که این تفاوت‌ها حقیقی‌ و بخشی از واقعیت اجتماعی ما هستند. یاد بگیرید با آن زندگی‌ کنید.

شاید نسل جوان چپ بتواند در آینده‌ای نه چندان دور، بدور از احساسات و با رویکردی صرفاً تئوریک و تاریخی این بخش از تاریخ جنبش چپ در کشورمان را بر‌رسی‌ و حکم نهایی‌ را صادر کند -البته اگر ضرورتی و یا اهمیّتی برای آن قائل شود.
۲۴۵٨۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : یاور

عنوان : سازمان اکثریت تغیر کرده است
سازمان اکثریت معتقد به "شکوفایی جمهوری اسلامی بود" و مانند حزب توده خود را در خط "امام خمینی" می دانست. غرض توهین نیست اما در اصل سازمان اکثریت یک سازمان سیاسی سکولار "خط امامی" بود که هرگز به رویای "خودی" شدن نرسید. سازمان اکثریت با جریانات موسوم به "ملی" و "ملی-مذهبی" و افرادی مانند ابراهیم یزدی و حامیان مذهبی و "لیبرال" رژیم نیز به سبک حزب توده دشمنی می کرد اما هرگز از "خط امامی" ها که بعدها "اصلاح طلب" نامیده شدند ناامید نشد. تفاوت عمده سیاست سازمان اکثریت بعدتر همسو شدن با "ملی" و "ملی-مذهبی" ها و دفاع از مواضع "خط امامی" های سابق یا همان " اصلاخ طلب" ها نظیر "خاتمی" و اکنون "کروبی" و "موسوی" و به اصطلاح "سبز"ها شدند. سازمان اکثریت در کل مواضع مشابه ای با این "خودی" های سابق رژیم و ملی-مذهبی های لیبرال دارند و انتظار عملکرد متفاوت با بینش سیاسی از سازمان اکثریت عجیب به نظر می آید. بخش بزرگی از افرادی که خود را "چپ" می دانند هنوز از این حالت شوکه خارج نشده اند و این خرده گیری ها به سازمان اکثریت ناشی از ناباوری خود آنها می باشد و نه از رفتار دوگانه سازمان اکثریت.
رفقا! باور کنید! سازمان اکثریت تفاوتی در تفکر و سیاست با جریاناتی مانند "نهضت آزادی" و سحابی و سکولارهای لیبرال ایرانی ندارد و ناباوری شما ناشی از شوک خود شما می باشد. سازمان اکثریت را باید همان که هست قبول کنید و یا با آن همکاری کنید و یا اگر مخالف آن می باشید در صحنه سیاسی با آن مقابله کنید.
به نظر نگارنده سازمان اکثریت در کل هنوز در توهم اصلاح همین رژیم می باشد و امیدوار است که اینبار نخست وزیر محبوب "امام" و رئیس مجلس سابق "کروبی" بتوانند با کمک مردم جناح قالب را به به قبول رفرمهای سیاسی کنند که در نهایت به لیبرالیزه شدن حاکمیت ختم شود. سازمان اکثریت هنوز نیز به "شکوفایی جمهوری اسلامی " اعتقاد دارد اما این اعتقاد را دیگر علنی مطرح نمی کند و این تنها تفاوت عمده با گذشته آنها می باشد. همانطور که آقای آزاد نوشت باید "فرخ نگهدار" را یک جریان عمده در سازمان اکثریت دید و نه یک فرد. سازمان اکثریت "فرخ نگهدار" های بسیاری دارد و شیوه فکری و سیاسی او باب طبع بسیاری از افراد و هواداران این سازمان می باشند. بعید است که این شیوه و عملکرد تغیری در آینده بکند.
۲۴۵۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : داریوش شیرانی

عنوان : آیا واقعا قرار است " لایروبی طویله آژیاس " در دستور کار سازمان اکثریت قرار گیرد !؟
جناب آقای احمد آزاد با سپاس از نقد و نوشته خوبتان !

آیا شما فکر میکنید که واقعا قرار است که سازمان اکثریت قرار است " لایروبی طویله آژیاس " را در دستور کار خود قرار دهند ؟ یا منتظر میمانید تا آقای فرخ نگهدار و همراهان ایشان دست بکار ساختن بر چسب های ناچسب بشما هم چون آن زنده یاد گرامی " هلیل رودی !! " نظیر عامل سیا و سیا ساخته باقی میمانید !؟
۲۴۵۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست