سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نگاهی از زاویه روانشناسی سیاسی
به انتقادهای وارده بر بیانیه حزب دمکرات
- آسو عباس زاده

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : مینا ملکی

عنوان : آفرین
آسوی عزیز شما بنظر خیلی جوان میایید ولی معلوم است که برخلاف اپوزیسیون قدیمی و شکست خورده رژیم آپارتاید اسلامی عقلتان را تنگ نظری و دعواها و ادعاهای ایدولوژیک نابود نکرده است. حتی این کامنت گذاران مقاله شما را نخوانده اظهار فضل نمود ه اند. تمام نظرشان در مورد تیتر مقاله شماست و زحمت خواندن و فکر کردن به هیچیک از استدلال های شما را بخود نداده اند. روش تحلیل خوبی بکار برده بودید هرچند با محتوی برخی نکات آن مانند ادعای قیمومیت حزب کردستان و یا سخنگوی همه کردها بودن خیلی غیر دموکرات است. حزب دموکرات بیشک باید نظرات خود را تدوین و اعلام کند اما نه به نمایندگی از طرف "همه کردها" که تنها یکی از احزاب سیاسی کرد. تنها در یک شرایط دموکراتیک میتوان از میزان رای و حمایت مردم دم زد. اینکه گروهی بسته به شرایط روز وزنه سیاسی پیدا میکند و قدرتهای بزرگ او را به بازی میگیرند الزاما به معنی حمایت بی چون چرای مردمی از آن نیست و میتواند برعکس هم باشد. مهم این است که خود را زود گم نکنیم و کر کری نخوانیم، چرا که آن قدرتهای بزرگ به همان راحتی هم زیر پای آدم را خالی میکنند عزیز.

کلا مقاله خیلی جالبی بود.
۴۲٣٣٨ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣۹۰       

    از : ازادی

عنوان : مساله ملی
عمده کردن مساله ملی در شرایطی که رژیم فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران به سرکوب تمام ازادی و نابود کردن هر جریان مترقی میپردازد و جریان حاکم بر جامعه غیر دمکراتیک و ارتجاعی است تنها به اختلاف بیشتر بین ملیت ها و رشد شوونیست و تضعیف نیرو های دمکراتیک منجر خواهد شد.راه حل مسله ملی در یک پروسه دمکراتیک و زمانی است که جریان ضد استثماری و ضد ارتجاعی در جامعه تثبت شده باشد
۴۲٣۲۲ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣۹۰       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : دریوزگی و مزدوری شاخ و دم ندارد
نحوه استدلال و ابراز بیان این جمله «شکست فاشیسم آلمان در جنگ دوم جهانی تنها با اتحاد متفقین ممکن بود، فاشیسمی که می رفت توحش و نژادپرستی را سرور جهان سازد.» مرا بیاد دعوتنامه های آسترو فاشیسم (‌Austrofascism) از قوای متجاوز نازی برای کشتار و قتل عام هزاران آزادیخواه و ضد فاشیست اطریش میاندازد. اینگونه «بی خبران» از جنگ و خرابی بازمانده از آن، رژیم ضد ایرانی و جنایت پیشه حاکم بر وطن ما را رژیم «فاشیستی» همانند رژیم ناسیونال سوسیالیست نژاد پرست آلمان هیتلری می پندارند و قوای حافظ و تدافعی استعمار جهانی را که بارها و بارها قدرت نظامی وحشیانه خویش را در همین اطراف مرزهای ایران نمایش داد بعنوان قوای متفقین «ضدفاشیسم» تلقی مینماید. دقیقآ این نوع عناصر خودرا «آزادیخواه»، «انساندوست» و بدتر از همه خودرا آنتی فاشیست در محافل «مترقی» جاء میزنند. نامه نگاری و انگیزه این قبیل آدمها برای حمله بایران جهت خرابی و کشتار هیچ فرق ماهوی با فعالیتهای «آزاد ساختن» اطریش توسط قوای فاشیسم از جانب عناصر و گروهکهای آسترو فاشیسم (‌Austrofascism) در سالهای ۳۰ قرن پیش ندارند. تنها فرق اساسی آنان در «زمان» متفاوت است. هر کسی که طالب کشت و کشتار مردمش توسط قوای امتحان داده ارتجاع جهانی باشد، نام انسان و شهروند را بدو نتوان داد. و آنان نباید در میان جمع آزادیخواهان و ملیون و مبارزان واقعی ضد فاشیست جایی داشته باشند. مبارزه برای رسیدن بجامعه آزاد و حاکمیت مردم بدون مبارزه باین قبیل جریانهای انحرافی و ضد ایرانی بدون نتیجه است. طرد این قبیل جریانهای مشکوک از جمع اتحاد آزادیخواهان و انساندوستان لازم و ضروری است.
۴۲۲۹٣ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣۹۰       

    از : علی کبیری

عنوان : نگاهی از زاویه روانشناسی سیاسی یا از زاویه روانپریشی سیاسی؟
هموطن گرامی آقای عباس زاده، با نگاهی از زاویه ی روانشناسی سیاسی، نتیجه گرفته اند که «...حزب دموکرات از هیچ کشوری درخواست حمله ی نظامی به ایران را نکرده، که اگر هم می کرد از نظر من پدیده ی عجیبی نمی بود...» مایلم نظر ایشان را به زمانی نه چندان دور یعنی جنگ جهانی دوم، بلکه به همین نزدیکیها و در کشور همجوار خودمان که عراق نام دارد، جلب کنم. اگر ایشان سری به سایت http://www.justforeignpolicy.org/iraq بزنند، ملاحظه خواهند کرد که تا سال ۲۰۰۹، تعداد ۵۹۰ ۴۵۵ ۱ نفر عراقی فقط براثر حملات نظامی آمریکا ومتحدانش کشته شده اند. البته این رقم شامل بمب گذاریها وعملیات تروریستی گروههای رقیب برعلیه همدیگر نمیباشد. به منظور دسترسی به اخبار کشته شدگان ومجروحین روزانه ی عراقی، میتوانید با مراجعه به سایت http://www.iraqbodycount.org اطلاعات خودتان را به روز کنید. تازه خسارتهای وارده به زیر ساختهای مملکت و همچنین به اموال و املاک مردم و غارت وتجاوزات جنسی وغیره را باید درهمین سایت http://www.iraqbodycount.org جستجو کنید تا متوجه شوید که دعوت از به حملات نظامی به کشور ما تقریباً به چه قیمتی تمام خواهد شد. اینکه فردی چون شما بدون احساس مسئولیت، قلم بر کاغذ گذاشته و در حمایت از حملات نظامی به کشورش و به منظور رهائی از سلطه ی آخوند، مطلب بنویسد، جای بسی نگرانی وجود دارد. همگی ما باید همواره حرمت قلم را درنظر داشته وقبل از حکم صادر کردن کمی نیز از جنبه ی اثراتی که نوشته ی ما میتواند در اذهان ساده لوح ایجاد کند، تأمل نمائیم.
۴۲۲۹۰ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣۹۰       

    از : گذشته چراغ راه آینده

عنوان : فراموشی تاریخی
آقای عباس زاده نام ملا حسنی را حتما شنیده اند که یک ملای بیشعور و جانی می باشد که جنایت فراوانی را در ارومیه و آذربایجان و کردستان علیه خلق کرد و ترک مرتکب شده است. شاید آسو عزیز نداند که فرزند پسر همین ملای قاتل را رژیم جمهوری جنایت اوایل انقلاب اعدام کرد و علت قتل این فرزند شریف مردم ایران آن بود که او متعلق به جریان فدایی خلق بود. آری می بینید که ملاک سرکوب در رژیم جنایتکار خمینی ملیت یک شخص نیست و فاشیسم مذهبی بر خلاف فاشیسم نژادپرست که نژاد و قوم خود را برتر می داند به تفکر و ایده انسانها توجه دارد و اگر فردی حال از هر قوم مخالف ستم و ارتجاع باشد او از نظر آنها محکوم به مرگ می باشد. آقای عباس زاده قوم پرستی و ناسیونالیسم آفتی می باشند که کمتر از ارتجاع مذهبی خطرناکتر نیستند و دعوت از کسانی که میلیونها انسان دو کشور همجوار ایران را قتل عام کرده است برای آزادی سرزمین موعود شما اگر در سمت حفظ منافع آنها نباشد هرگز به وقوع نخواهد افتاد. فراموش نکنید تاریخ کردستان را که بعد از استفاده از رهبرانی مانند بارزانی در زمانی نه چندان دور چراغ سبز را به رژیمهای دوست خود دادند که مناطق کردستان را به خاک و خون بکشند. آیا کشور ترکیه نیز شامل آن متفقینی خواهد بود که شما چشم به راه آنها هستید؟ ارتش ترکیه که بزرگترین ارتش یکی از همین پیمان های می باشد که شما کمک از آنها را موجه می دانید.
۴۲۲٨۱ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣۹۰       

    از : جعفر رستمی بوکانی

عنوان : پاسخی به " دوست "
آقای " دوست " از خواندن مقاله ای مفید و جالب ، که میتواند مبنایی برای یک بحث جدی و راهگشا در عرصه حقوق ملل تحت ستم ایرانی در درون اپوزیسیون باشد ، چنان
به خشم آمدهاند ، که به کاربران این سایت پیشنهاد سانسور بعضی از مقالات رسیده و
عدم درج آن در سایت را میدهند . با این استدلال کودکانه که از اعتبار سایت میکاهند .

غافل از آنکه اعتبار یک سایت خبری و تحلیلی تنها وتنها به این مولفه و میزان وفاداری
آن به نشر آزادانه همه آرا و عقاید در گونهگونی آنها بسته است .

نگرانی من اتفاقا از اینجاست ، که فردای بعد از حکومت اسلامی ، آقایانی مثل
" دوست " مصدر امور باشند ، آقایانی که محصول نظام تک صدایی کنونی و مخالف
هرگونه آرا و عقاید دیگر هستند .
۴۲۲۶۶ - تاریخ انتشار : ۴ دی ۱٣۹۰       

    از :

عنوان : توجیحات کودکانه
شاید این نوشته ساده لوحانه ترین چیزی باشد که علاقه به جنگ و حمله نظامی به نفع ناسیونالیسم کرد را به شکل کودکانه ای تلاش کرده است توجیح کند. در اینکه رژیم جمهوری اسلامی یک رژیم فاشیستی می باشد و ملیتهای مختلف ایرانی را سرکوب می کند شکی نیست و در اینکه بیشترین سرکوب را در شهرهای بزرگی مانند تهران که بزرگترین شهر ایران می باشد می کند نیز شکی نیست. برای رژیم جنایتکار اسلامی مهم نیست که مخالف او کرد باشد یا فارس یا ترک. برای آنها محک مخالف یا موافق بودن می باشد و اگر مخالف باشی آنها نشان داده اند که فرزندان خود ملایان جانی را نیز ابایی ندارند به قتل برسانند. اینکه اتحاد متفقین در زمان جنگ دوم بوجود آمد به خاطر حفظ نظام سیاسی اقتصادی کشورهای خود بود وگرنه تا چند سال قبل تر تمام جنایتهای هیتلر نیز نادیده گرفته می شد و فاشیست ها آزادنه اسپانیا را بمباران می کردند و به کشورهای شمال افریقا تجاوز می کردند!
این اتحاد زمانی بوجود آمد که خطر پیروزی فاشیسم جدی شد وگرنه بیشتر این متحدین با عمل همان فاشیسم در جاهای دیگر مشگلی نداشتد. متاسفانه آسو عباس زاده یا تاریخ نمی داند یا به عمد به تحریف تاریخی می پردازد که خواست خود به جنگ طلبی را توجیح کند و ناسیونالیسم کرد را موجه جلوه دهد. این توجیحات کودکانه شاید ناسیونالیست ها و شوینست های قوم پرست را راضی کند اما هر انسان با وجدانی می تواند عوامفریبی آشکار را در آن ببیند.
۴۲۲۵٣ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹۰       

    از : دوست

عنوان : عادی کردن بحث ضرورت حمله نظامی
«از هیچ کشوری درخواست حمله ی نظامی به ایران را نکرده، که اگر هم می کرد از نظر من پدیده ی عجیبی نمی بود. شکست فاشیسم آلمان در جنگ دوم جهانی تنها با اتحاد متفقین ممکن بود، فاشیسمی که می رفت توحش و نژادپرستی را سرور جهان سازد.» (از سر تیتر منتخب این نوشته)

من فقط می توانم بگوم متاسفم از این که طرفداران صریح حمله نظامی می توانند به طور مستر، تقریبا هر هفته یا هر ده روز یک بار در این سایت مقالاتی بنویسند و سعی کنند تا بحث ضرورت حمله نظامی به ایران را یک بحث درون خلقی و قابل مطرح شدن در اپوزیسیون مردمی معرفی کنند.

دوستانه و برادرانه و رفیقانه می گویم که شما با این کار، به آن ها اعتبار نمی دهید، اما اعتبار خودتان را کم می کنید و شاید اصلا از دست بدهید.
۴۲۲۴۷ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست