سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

واقعا به چه کسی باید تبریک گفت؟! - تقی روزبه

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : peerooz

عنوان : هرکه پا کج میگذارد, ما دل خود میخوریم؛ شیشه ناموس عالم در بغل داریم ما !! صائب تبریزی
جناب البرز,
بنده از شما تمنا و استدعا نمودم که بر بنده منت گذارده و" نظریات " " بند تنبانی " مرا ندیده بگیرید. قسمت " نظریات " جهت تبادل افکار برای حلاجی و روشن شدن موضوع مورد بحث است و ربطی به گوینده ندارد. اگر شما اشکالی با " نظر " دارید میتوانید در آن باره نظر بدهید.

اینکه شما مانند بسیاری دیگر کامنت های پای مقالات مختلف را دنبال میکنید نشان آنست که این مقالات و کامنت ها بهم مربوطند و من عمدا کامنت ها را با لینک به مطلب در جاهای مختلف میاورم که اشاعه بیشتری داشته باشد.

و چون به قول زنده یاد شهریار, " هالو را مترجم لازم است " باید عرض کنم که پدر بزرگ دوست من به فراموشی مبتلا بود و تمایل داشت که موضوعی را چند بار تکرار کند. آشنایان و دوستان که از حال او آگاه بودند به محض شروع موضوع, یاد آور میشدند که " آقا فرمودید " و موضوع به خیر میگذشت. اینکه من در کامنت ها ذکر میکنم که " بارها این را گفته ام " نه جهت فخر فروشی و نیوتون و انشتین شدن است بلکه میخواهم خواننده بداند که این تعمدا و ناشی از ضعف حافظه نیست.

در هر محله ای پیرزنانی هستند که " کلانتر محل اند " و همه را زیر نظر دارند انگار " شیشه ناموس عالم در بغل " دارند. اگر چنین است, این منصب به شما مبارک باد.
۷۲۱۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : حال خوانندگان هوشمند دریابند مقصدِ فرهیخته ی فراموشکار را !!!
واقعاً روزگار غریبی ست نازنین، درج شده؛ «...در ستون احزاب, کامنتی(لابد مقصود نظر است) با نقل قول از هاتف نوشتم که متاسفانه به علت عجله, دو بیت آخری آن از قلم افتاد...»
آنوقت ادامه ی آن نقل قول با بیتهای آخرینش نصیب پای مقاله ی آقای روزبه میشود، حال خوانندگان هوشمند دریابند مقصدِ فرهیخته ی فراموشکار را !!!
۷۲۱٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : " روزگار غریبی ست نازنین ".
در پای اعلامیه " فدائیان (اکثریت): " دعوت ولی فقیه به مشارکت مخالفان در انتخابات بدون تامین حقوق مخالفان، غیرجدی است!" در ستون احزاب, کامنتی با نقل قول از هاتف نوشتم که متاسفانه به علت عجله, دو بیت آخری آن از قلم افتاد و آن دو بیت اینست:

قصد ایشان نهفته اسراری است
که به ایما کنند گاه اظهار
پی بری گر به رازشان, دانی
که همین است سر آن اسرار

با این تفاوت که نه گوینده میداند چه میگوید و نه شنونده میداند چه میکند. به قول زنده یاد شاملو " روزگار غریبی ست نازنین ".
۷۲۱۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : تصور کن، اگر اپوزیسیون بتواند...
آقای روزبه گرامی، همانگونه که شما در پی اثباتش هستی، بی تردید نیروهای انحصارطلب حاکم و پیرامونیاش با تکیه بر ابزار نیرومند استبداد در صدد بوده و هستند، تا همه ی قدرت را در ید انحصاری مادام العمر خود داشته باشند.

و این قدرت انحصاری هرگز با روشهای غیر دموکراتیک مضمحل و به دموکراسی فرا نخواهد روئید. به بیانی دیگر، اگر ما(مردمان ایران) نتوانیم به فعالیتهای مشترک روی آوریم، و از قِبَلِ آن دموکراسی ایرانی را متولد سازیم، درب امورات کشور تا ابد بر پاشنه ی استبداد خواهد چرخید.

تصور کن، اگر اپوزیسیون بتواند بر سر فراگیرترین خواستها و مطالبات پیرامون منشوری مشترک متحد شده، و بتواند یا بخواهد در همایشاتی از قبیل انتخابات پیش رو با طرح فراگیر خواستها و مطالبات واقعی و عملی دخالتی آشکار و پر توان داشته باشد، بی تردید این رویه بهتر در خدمت تولد و رشد دموکراسی خواهد بود، تا پناه بردن به رویه ی تحریم
۷۲۱۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : توجه
آنچه زبان الکن من قادر به بیان آن نبود را جناب محمد شوری در ستون مقاله های دریافتی با عنوان علمی دمکراسی سلبی بیان فرموده اند.

http://www.akhbar-rooz.com/idea_form.jsp?essayId=۷۱۴۳۱
۷۲۱۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۴       

    از : ایکاروس

عنوان : مبارزه یا سیاست انفعالی
سرکار خانم ناهید کنی
اولا" که:اتفاقا" این تفکر که مبارزه فقط در دو حالت یا شرکت در انتخابات و یا "در انتظار ظهور سرنگونی ....و خانه نشینی" خلاصه می شود تفکری انفعالی و اساسا" مخصوص کسانی است که درکی از میارزه و هیچ برنامه ای برای آن ندارند. تنها کسانی می توانند از شکافهای جناح های حاکمیت استفاده کنند که خود برنامه و خط مستقلی برای مبارزه داشته و از این شکافها در پیشبرد این مبارزه استفاده کنند در غیر این صورت همانگونه که نویسنده مقاله می گوید به چیزی به جز سیاهی لشکر انتخابات تبدیل نخواهیم شد. برای به زانو درآوردن چنین جاکمیتی یک دنیا کارخارج از دوگانه : یا انتظار در خانه به امید سرنگونی و یا شرکت در انتخابات و دلخوش بودن به انتخاب این یا آن جناح وجود دارد: سازماندهی مبارزات کارگران، بیکاران، زنان، جوانان، افشای سیاستها و فریبکاریها و دروغهای رژیم ، افشای سرکوب مردم در نقاط مختلف و پیوند دادن مبارزات آنان که رژیم از این پیوند در کابوس دایمی به سر می برد از وظایف سنگینی است که بر دوش نیروهای سیاسی و انقلابی قرار دارد و گرنه شما در فاصله بین دو انتخابات چه می کنید؟ زانوی غم در بغل می گیرید و منتظر ظهور سرنگونی می مانید؟
ثانبا": تحریم خود یکی از حربه های میارزه است که در جای خود انزوا را به حکومت تبدیل کرده و شکافهای آنان را گسترش می دهد و همه نیروهای سیاسی در سراسر جهان در جای خود وهنگامی که حق انتخاب نمایندگان واقعی وجود ندارد به منظور انزوای رژیم از آن استفاده می کنند که نمونه آن در بسیاری از کشورها قابل مشاهده است. فراموش نکنیم که این عدم استقبال مردم از انتخابات قبل از ۷۶ و فاصله گرفتن از رژیم بود که طبق تحلیل خود اصلاح طلبان در سال ۷۶ موجب کلید خوردن ایجاد شکاف در حکومت و شکل گیری اصلاح طلبان برای باز سازی اعتماد از دست رفته به حکومت و به قول خودشان آشتی مردم با حکومت گردید.
۷۲۱۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : " خانم یی قوری بکن بریم توش ".
آیا واقعا با این انشاء نویسی ها میخواهیم خلق همیشه در صحنه را وادار به انقلاب کنیم ؟ آیا هیچ فرد عمل گرائی به چنین بحر طویلی احتیاج داشته و توجه میکند؟ با چهار خط در میان خواندن مقاله, به پایان آن رسیدم که : " در نوشته قبلی خود به جنبه دیگری از مسأله و این که چرا کنش تحریم اهرم مهمی برای تغییر و پیشروی است، پرداخته ام.* ". آیا این بخوبی نشان نمیدهد که چگونه رژیم ۳۶ سال بر سر کار و " اپوزیسیون " در خارج سماق میمکد؟

بارها گفته ام که شرکت در انتخابات, تمرین دمکراسی برای روز " واقعه " میباشد و در انداختن رای منفی به صندوق اقلا میتوان گفته مدرس را تکرار کرد که " آن یکی رای من به خودم کجا رفت ؟ " که مردم در سال ۸۸ گفتند.

پدرم دوست جهاندیده و خوش مشربی داشت که گاهی حوصله اش از ایراد گیری های همسر, سر میرفت و به لهجه هم ولایتی ها میگفت " خانم پس یک قوری - قبری - بکن که برم آن تو". تحریم انتخابات, کندن قبر و رفتن " اوپوزیسیون " در آنست که سالها کنده و در آن مستقرگردیده است.

در مقایسه, نامه اخیر حسن انصاری راد در ایران و نه از خارج به " مقام معظم رهبری " ! نشانه شجاعت عملی ست.

نامه حسین انصاری راد، نماینده اصلاح‌طلب مجلس ششم به رهبر جمهوری اسلامی ایران
http://news.gooya.com/politics/archives/۲۰۱۶/۰۱/۲۰۷۰۹۸.php
۷۲۱۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۴       

    از : ناهید کنی

عنوان : ۴۰ سال سیاست همه چیز یا هیچ چیز
نویسنده محترم مطلب گویی متصورند که زندگی در ایران به محض خروج اپوزیسیون از ایران از حرکت بازایستاده و مردم در انتظار "ظهور" سرنگونی از مبارزه دست کشیده و خانه نشینی پیشه کرده اند.
چه خوشایند ما باشد چه نباشد، اینکه کدام یک از جناح های درون و پیرامون حکومت در قوه مقننه یا اجراییه حضور داشته باشند در زندگی مردم و سرنوشت کشور بی تاثیر نیست. بین محمد خاتمی علیرغم تمام ضعف های ملال آورش و دیدگاه های لیبرالی اش که به تعامل با جهان پرداخت و فضای سیاسی را کمی باز کرد با احمدی نژاد که دار و ندار کشور را به باد داد و کشور را در آستانه جنگی ویرانگر قرار داد فرق هست. بین مجلس ششم که هزینه مخالفت با انتخابات آزاد و رد لایحه مطبوعات از طریق حکم حکومتی را روی دست ولی فقیه گذاشت با مجلس گوش به فرمان بیت و سپاه که تنها دغدغه سهم بری از چپاول ثروت های کشور در اولویت اول قرار دارد نیز فرق هست و باز در سرنوشت مردم موثر. غالب مردم این را می دانند و تصمیم شان برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات غیر دمکراتیک را به نتیجه بررسی صلاحیت ها موکول می کنند و نه به تعیین تکلیف کردن های ملال آور چهل ساله.
آیا دعوت مردم به کنار کشیدن از کارزار انتخابات با تمام ظاهر انقلابی آن تبلیغ انفعال نیست؟ مردم با مشکلاتی مواجه هستند که نمی توانند در قبال این تفاوت ها بی تفاوت باشند و در آرزوی حل همه مشکلات و معضلاتشان منتظر "ظهور" سرنگونی حکومت بمانند.
سوال از جناب نگارنده این است که چهل سال سیاست در ظاهر سوپر انقلابی اما در نهان انفعالی "یا همه چیز یا هیچ چیز" (موکول کردن همه چیز به بعد از سرنگونی حکومت) چه سودی عاید جنبش تحول طلبانه مردم کشورمان کرده است؟
آیا حضور مردم در صحنه به طرح مطالباتشان و گسترش آنها بیشتر کمک می کند یا خانه نشینی؟
آیا به میدان آمدن مردم هزینه رد صلاحیت های فله ای و تقلب در انتخابات را برای حکومت بالا نمی برد؟
۷۲۱۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۴       

    از : علی اردلان

عنوان : گفتمان سازشکارانه درعصرنئولیبرالیسم
آقای روزبه گرامی.ضمن تقدیرازمقاله روشنگرانه اتان بایدبگویم که جامعه مدنی هویتی مستقل ازدولت وسازمان های سیاست محوردارد.هدف جامعه مدنی رسیدن به مطالبات اجتماعی،حقوق بشری،صنفی،زیست محیطی،جنسیتی و...است ومستقیماربطی به مطالبات سیاسی نداردواصولاچنین کارکردی نداردکه بادخالت ورزی درامورروزمره سیاسی برای خودوزنی درعرصه اجتماعی بیابد.چنین تلاش هائی برای آلوده ساختن جامعه مدنی به ابتذال سیاست های روزمره وازپیش تعیین شده،نوعی برنامه زیرکانه برای ازبین بردن تنه ضعیف همین جامعه مدنی وخارج ساختن آن ازاهداف تعیین شده اش که درپیوندبامتن جامعه ودرتضادباقدرت حاکم است،میباشد.همین به میان کشاندن صوری جامعه زنان به عرصه سیاست وانتخابات،به نوعی صدورمجوزبرای سرکوب آنهاست.بی دلیل نیست که حاکمیت بوسیله اصلاح طلبان حکومتی ورفرمیست های به اصطلاح اپوزیسیون،پای زنان رابه میانه انتخابات کشانده،زیراازجنبش نوپاوروبه گسترش زنان بسیارهراسناک شده وبهترین زمان برای آلوده سازی ونیزکسب مجوزسرکوب آنرادرهمین انتخابات یافته است.
دردبی درمان مادستکم گرفتن حکومت جهل وجنایت جمهوری اسلامی درسیاست بازیست.حکومت بااشاعه فساددرهمه زوایای زندگی اجتماعی وسیاسی ماوبانفوذدادن عناصرخوددراکثر تشکل های سیاسی سابقه دارویاواردمعامله شدن بابرخی سران گروه ها،کارمبارزه رابسیارپیچیده وحتی به سرحدناامیدی کشانده است.
گفتمانی نظیرگفتمان من وشمادراقلیتی محض قراردارد.بنده معتقدم که بایدراه دیگری رفت.راهی که سیاستی مستقل پی ریزی کندوهماره ناقدقدرت باشد.بایدجامعه مدنی راازآلودگی های قدرت نجات داد.جنبش مستقل کارگری راه انداخت.اکنون که دراکثرجوامع نظام نئولیبرالی حاکم است وگفتمان غالب دراین جوامع گفتمان رفرمیستی ست،مبرمترین کاردراین دوران،مبارزه بااین گفتمان سازشکارانه بایدباشد که مااینکارراانجام خواهیم داد.
۷۲۱۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست