سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مرگ رفسنجانی و کمپین ویژه بی بی سی - رحمان حسین زاده

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : خواننده

عنوان : مابقی همه تئوری است
مردمی که به خاکِ سیاه نشانده شده اند اما مغزِ خود را بدستِ بی بی سی، صدای آمریکا، من و تو، علیرضا نوری زاده، فرخ نگهدار، ابراهیم نبوی، مسعود بهنود، فرج سرکوهی، و امثالهم می دهند، سرنوشتی جز این را شایسته نیستند.
مردمی که خاکِ حاصلخیزشان را به ممالکِ همسایه صادر می کنند، منابعِ آبِ آشامیدنی شان را منهدم می کنند، هوای تنفسیِ خود را به مرزِ "غیر قابلِ تنفس" رسانده اند، و در چند دهه آینده حتی آبِ آشامیدنی نخواهند داشت، شایسته نظامی بهتر از این نیستند.
۷۷٨۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۵       

    از : تهران

عنوان : کمی تفکر بد نیست آقای خسین زاده!
آقای حسین زاده اغتقاد دارند که ار همان اول کار جلوی نیروهای انقلابی را گرقتند و... منظور ایشان از نیروهای انقلابی چه نیروهائی بودند؟ سازمان مجاهدین خلق؟ تجریه طلبان حزب کومله و یا حزب کردستان؟ و.....؟ ایشان بد نیست بجای فقط شعار و فحش دادن یک کمی مطالعه بکنن تا ببینند که حرکات نروریستی همین نیروهای انقلاب ایشهن باعث تثبیت دیکتاتوری بعد از انقلاب شد.

اکر ایشان "چپ" هستند من با کمال افتخار میگویم که از "چپ" بودن دست کشیدم و از امروز "راست" هستم!
۷۷٨٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۵       

    از : حامد صابری

عنوان : دلایل قوی باید و معنوی نه / رگ های گردن به حجت قوی
نویسنده محترم مثل نقل و نبات توهین و فحش نثار کسانی می کند که مثل او نمی اندیشند و جور دیگری تحلیل می کنند . ایشان با این تفکر و تحملی که نسبت به دیگران نشان می دهند من شک ندارم که اگر حکومت بدست ایشان و هم فکران شان بیفتد باید شاهد رفتارهای از ایشان باشیم که بگیم صد رحمت به رفسنجانی . بهتر نبود که اگر ایشان به امثال فرخ نگهدار نقدی دارند مستدل و منطقی نقد می کردند ؟ اتفاقا بی بی سی از مورد اعتماد ترین رسانه هایی است که بسیاری از مردم ایران بهش رجوع می کنند اگر ایشان تصور می کنند که مردم ایران ناآگاه هستند باید بدانند که تنها راه آگاه کردن ما ناآگاهان است نه توهین و اهانت به این و اون . گذشت آن دورانی که هر کس شعار تندتری می داد ما تصور می کردیم انقلابی تر است . امروز مردم ایران اصل انقلاب کردن برایشان زیر سوال است .
۷۷٨٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۵       

    از : حسن نکونام

عنوان : باز هم به «خواننده»
برای دراز نشدن نوشته، آن را در دو بخش می نویسم. «خواننده» در همین دو سه خط، حکم «عدم شایستگی مردم» را هم صادر کرده است. از نظر ایشان، گویا مردم گوش بفرمان افراد و رسانه هائی هستند، که وی نام برده است. بنظر می رسد که «خواننده» در درون ایران زندگی نمی کند، و گرنه این حکم نادرست را صادر نمی کرد. گویا ایشان توجه ندارد که خفقان و زور و سرکوب حکومت، برای ابراز وجود سیاسی و مستقل مردم، آنها را وادار کرده است که از هر روزنه ای که ایجاد می شود، بهره گرفته و حرف خودشان را بزنند. در شرایط اختناق و سرکوب، اعتراض و مبارزه، و خواست ها و شعارهائی که مطرح می شوند، همیشه شکل و بیان «روشن و صریح» ندارند، بلکه با «استعاره و دوپهلوگوئی» و «به در می گوئیم، تا دیوار بفهمد» همراه هستند. این «دوپهلو گوئی» هم درست بخاطر برخورد بی رحمانه سرکوبگران با مردم است، و در آن به نبوغ زیادی محتاج نیست. در این گونه موارد، بیان مردم احتیاج به «ترجمه» دارد. اجازه بدهید، با هم، شعارهای مردم را در مسیر مراسم دفن رفسنجانی در کنار مراد خود، مرورکنیم.
۱- طرفداران حکومت شعار می دادند : ای رهبر آزاده، آماده ایم، آماده!
مردم شعار می دادند : دیکتاتور، دیکتاتور، عزت خدادادیه!
ترجمه: فکر نمی کنم که همه مردم باور دارند که رفسنجانی انسان «با عزتی» بوده است. حرف مردم اینست که: خامنه ای نزد ما عزت و احترامی ندارد و او یک مستبد و دیکتاتور است.
۲ - بلند گوها شعار می دادند: الله اگبر، لاالله علی الله، محمدن رسول الله!
مردم شعار می دادند: «میر حسین، میرحسین»! و «موسوی و کروبی، آزاد باید گردند»
ترجمه: حکومت به آیه های قدسی و «آسمانی» خود متوسل میشد. اما مردم، پای بر «زمین» واقعی داشته، و علاوه بر بی توجهی به پیام ها و خرافات آنها، خواهان آزادی «انسان های زمینی» و در بند و حصر می شدند، که علیرغم هر آلودگی ای هم که در این حکومت داشته اند، بایستی از آزادی انسانی آنها دفاع کرد. مردم بلافاصله شعار می دادند: «پیام ما روشنه، حصر باید بشکنه» و و ادامه می دادند: «شریعتی، صادقی، آزاد باید گردند»(یعنی زندانیانی که در اعتصاب غذا هستند) و بلافاصله و با صدای رسا و با شور و خروش فریاد بر می آوردند: «زندانی سیاسی، آزاد باید گردد» و به دنبال آن سرود «یار دبستانی» را که سمبل همبستگی و یاری آنها به مبارزه است سر می دادند.
۳ - عوامل حکومت، سعی می کردند با صدای «گوشخراش در بلند گوهای» خود، مانع از رسیدن صدای اعتراض مردم شوند. مردم با ابتکار ما، که همواره آماده سا ختن شعارهای موزون و آهنگین هستند، فریاد می زدند: «بلندگو مال «تو»، صدای حق مال «ما»» و به دنبال آن سر می دادند که: «صدا و سیمای ما، ننگ ما، ننگ ما»و مرتب تکرار می کردند.
ترجمه : مردم می گفتند این بلندگو و صدا و سیما، حرف خامنه ای را میزند. حرف ما حرف حقی است که خودمان آنرا میزنیم، و این بساط شما، مایه ننگ ماست.
۴ - بلندگوهای حکومت شعار می دادند: «ای رهبر آزاده، تسلیت تسلیت» اما مردم فریاد میزدند : «موسوی، کروبی، خاتمی، تسلیت تسلیت»
ترجمه: فکر نمیکنم که مردم فهمیده و با شعور و آگاه و زحمتکش ایران، کروبی و موسوی و خاتمی و روحانی وسایرحکومتگران را نشناسند. مردم هشیار ما، برای دهن کجی به خامنه ای مرتجع و جنایتکار، به «در» می گویند تا «دیوار» بفهمد.
۵- بلندگوی حکومت شعار می داد: «این هم لشکر آمده، به عشق رهبر آمده»!
ذوق مردم ما، بلافاصله بکار افتاد و پاسخ بلندگوی خامنه ای را این گونه داد : «این همه لشکر آمده، به عشق «اکبر» آمده»! می بینید؟ فوری «اکبر» را در برابر «رهبر» گذاشتند، تا هم بیزاری خود را از رهبر نشان دهند، هم قافیه شعار خوب و موزون باشد، و هم اینکه درست بود که این «اکبر» است که دارد به گور می رود.
۶- یکی دیگر از شعارهای مردم هم این بود که : «سفارت روسیه، لانه جاسوسیه»!
ترجمه : فکر نمی کنم مردم ما، آنقدر ناآگاه و دیگر ستیز باشند که، با مردم شریف و آزاده و زحمتکش روسیه، دشمنی داشته باشند. برعکس، آنها با مردم روسیه و همه مردم جهان، و بویژه با بخش مترقی و آزاده و عدالت طلب این مردم، احساس عمیق هم سرنوشتی دارند. اما مردم ما با چشم خودشان دیدند که، شوونیستی مثل ولادیمیر پوتین، در روز روشن خود و اتومبیل ضد گلوله اش، با هواپیما وارد ایران شد، کت را بر شانه انداخت، و بجای رفتن به دیدار همپای سیاسی خود یعنی رئیس جمهور، که در عرف دیپلماتیک چنین است، مستقیمن به دیدار علی خامنه ای مرتجع رفت، و باقی حرف ها. مردم می بینند که این یا آن سیاستمدار اروپائی که به ایران سفر می کند، غر و لندهائی را هم، در رابطه با حقوق بشر و زندانیان سیاسی، با مقامات حکومت در میان می گذارند. مثلن برخی از آنها، به دیدار نرگس محمدی و گوهر عشقی(مادر کارگر بقتل رسیده در زندان) هم رفته اند. اما همین مردم، عکس این عمل را از پوتین دیده اند. غیر از این، مردم ایران، شاهد سرکوب و محرومیت و فقر مردم روسیه، توسط پوتین و مافیایش هم هستند. بنابراین شعار ضد سفارت روسیه را، در همین رابطه باید فهمید.
«خواننده» جان! کدامیک از حرف ها و شعارهای مردم ایران، بوسیله افراد و بنگاههائی که شما نام برده اید، به آنها دیکته شده است؟ کمی بیندیشیم لطفن!
سپاس
حسن نکونام
۷۷٨۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۵       

    از : رسا کسپر

عنوان : بالا رفتیم.....
این خاطره تاریخی گویی در ذهن و روح من حک شده است،سرازیر شدن هزاران نفر دانشجو و روشنفکر و.... برای کمک به مردم در زلزله بوئین زهرا! یقین دارم بسیاری دیگر از آن نوع روشنفکران بادی به غبغب انداخته و چنین کارهایی را بیهوده دیدهاند.چنین چپی دها سالیست کمر کل چپ را شکسته است و بیهوده نیست چپ چپ دیروز با راست راست امروز دست به یکی شده اند نه تنها چپ بلکه کمر جنبشی را که اکثریتی بزرگ را برای به میدان آوردن توده عظیم مردم فعالیت آغازیده،بشکند.البته عاقبت چنین سیاست تف سر بالایی در همین نظر مکتوب پیشین منور است،با سیاستی که من خود چپ خوانده همراه نباشی همان بهتر که خامنه ای را بالای سر داشته باشی و بقول دیگر خلایق هر چه لایق.به ادعای همنظران آقای حسینزاده،تا دیروز جنبش سبز کاره ای نبود و یا مرده بود .امروز اما با دیدن لشگر میلیونی تحلیل جای خود را با تکرار ملال آور ترهات فرقه رجوی عوض کرده است.شما که خود را صدای دیگری میخوانید ،بهتر نیست بجای چنین تلاشهای بی نتیجه ای برنامه عمل خود را دنبال کنید و پرچمتان را در جنبشی دیگر برپا ؟تاریخ شاهد زنده است،اگر دیروز حزب توده را بدلیل بی عملی و دست بدست کردن بی آینده کرد،این نوع چپ را بدلیل همنوایی با راست حاکم،رو سیاه!
۷۷٨۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۵       

    از : حسن نکونام

عنوان : به «خواننده»
با درود! به باور من آوردن نام «فرج سرکوهی» در کنار چهار نفر دیگر، که همه پیکره سیاسی ایران، آنها را بخوبی می شناسند، منصفانه و واقع بینانه نیست. به دلایل زیر:
اول - فرج سرکوهی، خود قربانی جنایات این حکومت، در دوره فرمانروائی علی اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی بوده است. بخاطر نداری که چه بلائی بر سر این نویسنده آزاد اندیش و مترقی آورده اند؟ بخاطر نداری که در همان روزهائی که سرکوهی و دیگر نویسندگان آزاده را مورد سرکوب قرار می دادند، به قتل می رساندند، و حتا با توطئه ای ساخته و پرداخته، حکومت می خواست وسیله نقلیه آنها را در مسیر ارمنستان، برای شرکت در یک نشست، به دره سقوط بدهند، و از «شر» آنها راحت شوند؟ بخاطر نداری که برای افشای جنایت حکومت و زجر و شکنجه ای که بر سرکوهی و دیگران وارد آوردند، به چه آب و آتشی می زدیم، و موج وسیعی از مبارزه و اعتراض را راه انداخته بودیم؟
دوم - درست است که سرکوهی در دوره جوانی خود در ارتباط با سازمان فدائی بود، اما او در مقطی، فاصله خود را با فدائیان اکثریت و حزب توده زیاد کرد، و به افشاگری در مورد این ها پرداخت. سرکوهی نویسنده متعهدی است که هیچگاه در افشای این حکومت تبه کار کوتاهی نکرده است. لطفن بر زخم یک انسان رنج دیده، اگر مرحمی نیستیم، نمکی هم نباشیم!
سوم- اگر می خواهیم به افشای «آرایش گران چهره روباه مکاری چون رفسنجانی» بپردازیم، به نوشته های دیگر بر روی همین سایت رجوع کنیم، تا فهرست نام آنها را بخوانیم. همین جیره خوارانی که از مافیای «اکبر شاه» ارتزاق کرده و می کنند، و با اموال غارت شده مردم ایران، باند «اکبر» آنها را روانه دانشگاههای آمریکا و اروپا و کانادا و جاهای دیگر کرده است، تا امروز بعنوان کارشناس، در بی بی سی و صدای آمریکا و رادیو
فردا و رادیو اسرائیل و بنگاه علیرضا نوری زاده، و ده ها کانال تلویزیونی و رادیوئی و سایت و روزنامه، به «گریم کردن چهره پلید حکومت فاشیسم شیعه حاکم بر ایران» و جناح های مختلف آن بپردازند. دانشگاه «آزاد» که با پول مردم ایران، و بوسیله باند رفسنجانی ایجاد شد، و در هر ده و ده کوره ای در ایران هم پخش و پراکنده شده است، و به مرکزی برای «مدرک فروشی» تیدیل شده است، و شاخه های مختلفی از آنرا هم در کشورهای دیگر دنیا بر پا کرده اند، طبق آمار خودشان، بودجه اش بالغ بر دویست میلیارد دلار است. در همین دانشگاهها ست، که مشاطه گران چهره حکومت تربیت می شوند، بدون اینکه همه تحصیل کردگان این دانشگاه لزومن به آرایشگران حکومت تبدیل شوند.
فرج سرکوهی، انسان قابل احترامی است. دقت کنیم لطفن!
سپاس
حسن نکونام
۷۷٨۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۵       

    از : خواننده

عنوان : ممنون از متن خوبتان - مردم مقصرند نه کس دیگری
مردمی که به خاکِ سیاه نشانده شده اند اما مغزِ خود را بدستِ بی بی سی، صدای آمریکا، من و تو، علیرضا نوری زاده، فرخ نگهدار، ابراهیم نبوی، مسعود بهنود، فرج سرکوهی، و امثالهم می دهند، سرنوشتی جز این را شایسته نیستند.
۷۷٨۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست