سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

زنان کمون پاریس - زهره ستوده

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : زهره شبنمی

عنوان : سال نو بر همگی مبارک
سرکار شیرازی،
سال نو را به شما تبریک عرض کرده، برایتان آرزوی رهایی از گمانه زنی بر فراز/از فراز شبکه های کامپیوتری می نمایم.
امیدوارم شما، و همچنین زنان مردباور، روزی متوجه شوید، که این مردان هستند و خواهند بود، که باید زنان را در مبارزه برای جهانی دیگر، جهانی با احساسات خاص زنانه همراهی کنند. این مبارزه بسیار طولانی تر و سخت تر از آنچه است که "پدر بزرگوار"، جناب کارل "وعده" داده است.
آخر از کجا شما می دانید که این مبارزه و آن جهان "سوسیالیستی" است. قطعا شما جوانی خام نیستید که بگویید "این مساله ای علمی است، جبری است، ثابت شده...و ما چاره ی دیگری نداری"

برایتان آرزوی سلامتی می نمایم.
۷٨۶۰٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ اسفند ۱٣۹۵       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : آنگاه که چشم بسته و دهان گرم سخن باشد, انکار بس آسان است
هم میهن گرامی, خانم زهره شبنمی, راستش من چند بار نوشته شما را خواندم که بفهمم چه می گویید. اما هر بار چیزی بیش نیافتم! به نگر می آید که شما هنگام نوشتن خشمگین بوده اید. دوستانه بگویم, در جملات شما گاه مبتدی و خبر و یا فاعل و مفعول مشخص نیستند. یک چیز در خوانش نوشتارتان اما خود نمایی میکرد و آن اینکه انگار شما مبارزه برای آزادی و سوسیالیسم را بخشی از مبارزه زنان برای برابر-حقوقی نمی شناسید. لازم به یادآوری ست که اگر هم زنان بتوانند در جامعه سرمایه داری به برابر-حقوقی دست بیابند تازه باید همراه با مردان به مبارزه برای براندازی سیستم بهره کشی (سرمایه داری) بپردازند. هر چند که ایندو مبارزه از یکدیگر جدا نیستند...
خانم زهره ستوده مطلبی را تاریخ نگارانه با تکیه بر مدارکی چند نوشته اند که بسیار آگاهی رسان است. اشکال شما با این روش نگارش و محتوای پرداخته شده در مقاله چیست؟
بهروز و پایدار باشید!
۷٨۵۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱٣۹۵       

    از : زهره شبنمی

عنوان : کدام کمون؟
خانم ستوده.
زمانی یک آقای دکتری متوجه شده بود که تا دویست سال پس از "حمله ی" اعراب به "ایران" هیچ "خیر و گزارشی" از "مقاومت" مردم "غیور" ایران وجود ندارد. پس با تلاشی "سترگ" در کتاب "دو قرن سکوت" تلاش کرد با برخی سرهم بندی ها ثابت کند ایرانیان مقاومت کرده بودند. کتابی که امروز فاقد هرگونه ارزش تاریخی است. زیرا "ثابت" شده است که اساسا اثری از چنین حمله ای وجود ندارد و اینها همه جعلیات عباسیان برای امپراطوری خود بوده است، چنانچه چیزی بنام "انقلاب اکتبر" وجود نداشته و کودتای لنین، شخصی مثل مثلا رجوی با کودتا به قدرت رسیده بود. حتی در سال ۱۷۸۹ چیزی بنام انقلاب در فرانسه رخ نداده بود.
همین طور است کمون پاریس و شورش مشتی بلانکیست که از آن اسطوره سازی شد.
من در حیرتم که چه عواملی زنان را اینچنین به "مرد باوری" تبدیل می کند؟
آخر شما از کجا می خواهید مبارزه زنان را به " مبارزه برای آزادی و برقراری سوسیالیسم" محدود کنید؟
همین داده های دستنوشته ی شما نشان می دهد که زنان گوشه ای از پاریس بطور مشخص چه خواسته ای داشته اند، شما به چه جراتی این خواسته ها را به "مبارزه برای آزادی و برقراری سوسیالیسم" می چسبانید؟
ای غایت گرایی از کجا نشٱت می گیرد؟ کلمه ی آزادی "پپسی کولا" نیست که شما به همین راحتی مثل نوار آنرا تکرار می کنید.
امروزه زنان بطور مشخص چه می خواهند؟ حق شنای عریان در استخر ها در سوئد یا عریان نمودن نوک پستان را نیز لطفا غایت گرایی کنید.
ول کنید این مزخرفات مردسالاران را.
دغدغه و خواسته های خود شما بطور مشخص چیست؟
آیا اساسا ایده آل مشخصی در زندگی دارید، یا شما نیز گرفتار تراومای سه هزار ساله ی مردان هستید؟
با سپاس.
۷٨۵۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱٣۹۵       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : زندگی گاه رهایی از دژ دیرینه ی آلام و محنت هاست، زندگی فصل تلاشی بهر همپایی و همپویی انسانها و هم ایجاد فرصت ها ست
هم میهن گرامی، خانم زهره ستوده، درود و سپاس بر شما! نوشتار ارزنده و الهام بخشی بود که نشان میداد آنگاه که زنان برخیزند، درها گشوده میشوند و نسیم تغییر وزان میگردد...
همانگونه که گفتید: "ارقام (بالای مشارکت زنان در امور اجتماعی) نشان دهنده شهامت زنانی است که صفحه ای قهرمانانه از تاریخ را نوشتند."
آنان هزاران زنی بودند "که درخاطره ها ماندگار" شدند اما بیشترینشان فراموشان و گمنامان همان تاریخند که خود سازنده اش بودند. هزارانی که تیرباران، دادگاهی، زندانی، مهاجر و یا بازگردنگان به همان زندگیهای اسارتبار شدند... درین کارزار تاریخی دست کم برآورد آرزوی "مری منی" خوشحال کننده بود. چرا که "شهروندان زن، فهمیدند که چقدر انقلاب به وجودشان وابسته است و از همان زمان چشمانشان را برای آموزش دختران باز نگه داشتند و نگذاشتند که در جهل بمانند،" کاری که مادران پنجاه و هفتی با دخترانشان کردند و آنان جنبش افتخار آفرین زنان ایران را پدید آوردند!
به امید روزی که "برابری بین دوجنس برقرار شود (و دمل چرکین) حماقت انسانها شکاف بردارد"!
در پایان، گرچه ۸ مارس، روز جهانی زنان، سر زد و رفت، اما ماه مارس، ماه زنان هنوز با ماست. از همین رو، این شعر را به زنان میهنمان هدیه میکنم:

روز زَن یا روز ژِن(۱)

روز زایش، آفرینش!
روز هستی!
روز بودن، زندگی!
بر همه آزادگان از برتری جویی
بر تمام زادگان از زن
که آگاهند و ارج زن-دگانی را شناسانند
و یا کم دان، اما در سرشت، همراه و انسانند
نیک-بختی آور و خوش باد!

۱ - در زبان کردی "ژِن" به معنای زَن است. در برخی از واژه های فرانسوی-انگلیسی نیز پسوند "ژن" به معنای زندگی بخش, زاینده و یا پدید-آرنده بکار گرفته شده است. چند نمونه:
اکسیژن = پدید-آرنده ی آتش
هیدروژن = آب زا, آفریننده ی آب
نیتروژن = پدید-آرنده ی نمک (نیترات ها و نیتریت ها)
پارتنوژنسیس = پدیده ای بیولوژیکی و به معنای "بکرزایی" یا "دخترزایی" یا "مانند پروری یک جنسیتی" است که در برخی از گیاهان و جانوران دیده میشود.
۷٨۵۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست