سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

رقبای دیروز، متحدین امروز

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ایران ایلخانی.

عنوان : به بیخودی المُلکهای درون و بیرون نظام.
نقطه سرخط.
بعد از ۲۰ سال،لازم و ضروریست که نگاه کنید به سال ۷۶،که کجا بودید و امروز کجائید و سقف مطالباتتان در سال ۷۶ چه بود و کف مطالبات امروزتان چیست،که در طول این ۲۰ سال،چه گفتید و چه کردید و دستاوردهای عینی اصلاحات و شعار جامعه مدنی و ارجعیت توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادیتان،چه بوده است؟
بعد از ۲۰ سال،لازم است که حداقل به خودتان پاسخ دهیدکه چرامجلس و دولت اصلاحات تن به حکم حکومتی داد و عقب نشینی کرد،که چرا دیوار خودی و غیر خودی بین مردم کشیدید،که چرا خودی،غیرخودی و غیرخودی،نخودی شد و بیخودی،که چرا گشت جندالله به گشت ارشاد تبدیل شد،که چرا بعد از ۲۰ سال از لولوی ناطق زوری رسیدید به لولوی رئیسی،که چرا اصلاحات با ۲۰ میلیون رای،کارش به تدارکاتچی شدن کشید،که چرا مدعیان اصلاحات از ادعای تقلب و کودتای انتخاباتی سال ۸۸ و شعار مرگ بر دیکتاتور و موسوی دستگیر بشه،ایران قیامت میشه،رسیدند به شعار حصر باید بشکنه و آشتی با دیکتاتور،که چرا سال ۹۲ قید مطالبات اساسی را زدید و بجای پیگیری خواسته های جنبش،رنگ به رنگ شدید و از سبز به بنفش رسیدید،که چرا سال ۹۴ با انتخاب،ریشهری و دری نجف آبادی خرق عادت کردید و سال ۹۶ برای رهایی از شر احمدی نژاد،مهر تائید به نظارت استصوابی جنتی زدید،که چرا مدعیان گفتگوی تمدنها و بدنه اجتماعی جامعه مدنی،صریحا به تجاوز آشکار مدافعین حرم و قتل عام مردم بی دفاع سوریه اعتراض نکردند،که چرا بعد از ۲۰ سال کنشگری و افشاگری،هیچ پیشرفت اساسی در ساختار قدرت و جامعه مدنی شکل نگرفته که به کنار،دوباره شاهد بازگشت بیخودی المُلکهایی نظیر میرسلیم و هاشمی طبا و کرباسچی و الویری هستیم،که چرا مدعیان اصلاحات و بدنه اجتماعی آن بعد از ۲۰ سال هنوز شور سیاسی و فرهنگی و اجتماعی را بر شعور ترجیع می دهند،که چرا بیخودی المُلکهای درون و بیرون، در امر سیاست و فرهنگ و اجتماع حاکم مطلق شده اند،که چرا سقف مطالبات‌شان از آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه،رسیده به سطح نازلِ یه روز به استادیوم رفتن و یه شب بوق زدن و رقصیدن،که چرا نوار قتل و غارت و تجاوز برای مدعیان جامعه مدنی نخ نما شده است،که چرا رعایت اصول اولیه اخلاقی دِمُدهِ شده است و عزت و کرامت و عدالت اجتماعی از ذهن و زبان و قلم مدعیان اصلاحات افتاده است،که چرا پورشه سواران کاخ نشین با بَرنَد اصلاحات از قاتلین و متجاوزین و غارتگران حمایت می کنند،که چرا بلاهت ووقاحتشان اوردوز مظلومیت کرده است و شعار پاکدستی می دهند،که چرا احساس ۹۶ درصدی می کنند و سنگ ۴ درصدیها را به سینه می زنند و با پرچم سبز و بنفش دلبری می کنند:«حَسَن چِقَدِه قَشنگِ، اِیشااله مُبارکِش باد،حَسَن خُوش آب و رنگِ،اِیشااله مُبارکِش باد»،که چرا تحریم کنندگان و براندازان ۱۶میلیونی داخل و خارج کشور را بی وطن می خوانند و با انگ خشونت طلبی حضور ۱۶ میلیونی شریکان دلواپس خود را نادیده می انگارند،که چرا بعد از ۲۰ سال ضدیت با انحصارطلبی و تمامیت خواهی،هنوز قائل به استاندارد دوگانه اند و از " خس و خاشاک" نامیده شدن خودشان گریبان میدرند و برعلیه قانون خودنوشته شان شورش می کنند و کشور را به آشوب می کشند و مخالفان قتل و غارت و تجاوز را در خیابان می کشند و در کهریزک به ‌دستگیرشده گان تجاوز می کنند و فیلم صوتی و تصویری می گیرند و کثیر می کنند‌ و خودشان به ماه عسل حصر می روند و بیانیه
می نویسند و دَم از کودتا و گروگانگیری و منطق بیدار می زنند و به دولت امنیتی رای می دهند،که چرا بعد از ۲۰ سال شعار ایران برای همه ایرانیان و زنده باد مخالف من،با وقاحت تمام به ۳۴ میلیون نفر از آحاد مردم انگ بی وطنی و خشونتی طلبی می زنند،که چرا بعد از ۲۰ سال پاسخ گوی کارنامه فضاحت بارشان نیستند و هنوز دچار توهم خود حق پنداری مطلق هستند و با خودشیفتگی تمام،قباله وطن پرستی و آزادیخواهی را ششدانگ به نام خودشان ثبت و سند زده اند و سهمی برای دیگران قائل نیستند،که چرا بعد از گذشت ۳۸ سال نه عزمشان عزم است و نه رزمشان رزم و نه بزمشان بزم، که چرا با اینهمه ادعا از درون پوک و از برون پوچ و ابتر شده اند...؟!
پی آمد:
جماعت دلواپس و دلسوز نظام هم و غمی بجز حفظ نظام ندارند،اینان سهامداران قتل و غارت و تجاوزند،این جماعت حرومزادهِ حروم خور،در روز موعودی که دیر یا زود فرا خواهد رسید،نقاب از چهره برمیگیرند و با بی‌ شرمی تمام،رو در روی لشگر بیکاران و گرسنگان و غارت شدگان می ایستند و برای حفظ قدرت و ثروت از هیچ جنایتی کوتاهی نمی کنند.
*حرومزادهِ حروم خور،کسی است که به قول و قرار و عهد و پیمانش وفا نکند،حرومزادهِ حروم خور،کسی است که ‌ با بَرنَد اسلام ناب محمدی،اسلام ابوسفیانی را ترویج می کند،حرومزادهِ حروم خور،کسی است که هویتش در رَهن و وثیقهِ بارکد قدرت و ثروتِ غصب شده است.
۷۹۷۰۲ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست