سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جلال آل احمد - ناصر زراعتی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سیامک رهگذر

عنوان : در جواب به کاربر- خواننده
شمائی که مدعی هستید استدلالات من ضعیف است چه خوب بود حداقل خودتان دوتا استدلالات قوی میآوردید تا ببینیم چرا از دید شما جلال آل احمد "بزرگ" است؟ اگر که من انتقاد کردم دلایل هم آوردم راه کج رفتن آل احمد از کجا سرچشمه گرفته و چرا او را مقصر میدانم بعنوان کسی که قلمی در دست داشت دست به خیانت زد؟ چونکه با داشتن مدرک دکترا و تحصیلاتی در فرانسه نمی شود گفت او فردی بیسواد یا کاملا نادان بود بلکه ضدیت او با دربار شاهی باعث شد برای نه گفتن به دربار حتی کل سیستم دموکراسی غربی را هم رد بکند و کشوری مثل هندوستان برایش الگوی خوب بود. فکرش را بکنید هندوستان که حتی امروزه نیمی از مردمش نمیدانند توالت عمومی چیست و در گوشه و کنار خیابان رفع حاجت میکنند. بدبختی ما اینست که حتی روشنفکر جهان سومی مثل آل احمد هم سطح تفکراتش عقب مانده و جهان سومی است وقتیکه او در مذهب یک ایدئولوژی رهائی بخش میبیند که ثمره اش را با حکومت اسلامی ملایان داریم چهل سال میبینیم که نه تنها رهائی بخش نبوده بلکه مستبدتر از همان رژیم ستم شاهی است. آل احمد معتقد به سه چیز بود که باید رویش کار شود : مذهب، فرهنگ و زبان فارسی! حالا بینیم تضاد فکری او را. او چطور فکر نکرده که با مذهب که مخالف هرگونه آزادی بیان است به غیر از آزاد بودن به نفع اسلام بنویسی چطور میشود کار فرهنگی کرد که بیش از هرچیز به فضای باز بیانی و هنری لازم دارد تا به بار فرهنگی جامعه افزوده شود. بعد میگوید زبان فارسی ( پارسی ) را باید حفاظت کنیم ولی ایا او خودش را به کودنی زده و نمیدانست که اعراب که با هجوم خود به ایران ابتدا تمام کتابخانه ها و کتابها را به آتش کشیدند تا زبان پارسی نابود شود؟ مگر زبان مذهب اسلام خود آل احمد عربی نیست و یا او نمیدانست که سراسر اسلام بر خرافات و خرافه پرستی بنا شده؟ آیا او اطلاعی از اسلام ناب محمدی نداشت که زن ستیز است و اول چیزیکه فرمان میدهد اینست غیر مسلمان کافر است و باید کشته شود؟ کسی که مثل آل احمد طرفدار برگشت به ریشه های مذهبی است باید بداند که با مذهب خشن و ارتجاعی مثل اسلام سر از کجا در میآوریم یا نه؟ مگر نبودند روشنفکرانی برحق مثل صادق هدایت که بر علیه اسلام چه روشنگری هائی کردند؟ خب خودتان نظرات صادق هدایت بزرگ را بخوانیده و با نظرات آل احمد کوچک و حقیر مقایسه کنید و ببینید کی درست گفته یا میگفت؟ به نظر من هرکسی از مذهب اسلام در هرنوعش دفاع بکند یک مرتجع کامل است و باید توی دهنش زد از آل احمد گرفته تا دیگر خائنین به ایران زمین! شاید شما هم از آندست کسانی باشید که میگویند ایران بدون مذهب نمیشود و باید به اعتقاد مردم احترام گذاشت؟ آیا به اعتقادی که برای سرکوب اعتقادات دیگران آفریده شده و هیچگونه احترامی قائل نیست و در اسلام دین تروریستی با ساختار فاشیستی نهفته باید واقعاً احترام گذاشت؟ اگر اینطور است پس شما چرا به عقاید تروریستهای داعشی احترام نمیگذارید که آنها هم برای عمکردهای خود از اسلام الهام گرفتند و معتقدند که اسلامشان اصل است. به نظر من این ضعف فهمیدن شما از استدلال است که قوه تشخیص دادن را از شما گرفته! من شخصا بعد از اینهمه جنایاتی که مذهبیون از خمینی جلاد گرفته تا خامنه ای ملعون در کارنامه سیاه خودشان دارند براین عقیده ام که این مذهبگرائی است که از آدمی یک هیولا میسازد مثل یک خمینی جلاد! هرگونه سکوت در مقابل مذهب و اسلامگرایان خیانتی است به عقل و شعور خود آدمی و بنابراین باید به گرایشان مذهبی آنهم بدترین نوعش اسلامی مجال داده نشود تا مثل یک غده سرطانی در جامعه رشد و نمو بکند. آل احمد نقش یک طناب دار را داشت که بجای اینکه مانع شود تا مردم به چاه عمیق خرافات مذهبی بیافتند او خواست طنابی دستشان بدهد تا خودشان را یکهو پرت نکنند بلکه با طناب مذهب آل احمد به داخل چاه سیاه مذهب و حکومت استبدادی اش بیافتند.
طولانی تر نمیتوانم بنویسم چونکه کامنتم حذف میشود!
٨۱۲۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱٣۹۶       

    از : کامیابی

عنوان : نگاه منصفانه
با سپاس از آقای زراعتی که پس از سالهای طولانی که فحش دادن به آل احمد مد و نشانه روشنفکری شده ( همانگونه که زمانی مرید او بودن این نشانه بود)، سعی نمودند نگاه منصفانه ای نسبت به او داشته باشند. آقای رهگذر هم فکر کرده با اینگونه سطحی برخورد کردن و فحش دادن به آدمهائی که بهرحال در دوره ای در این جامعه نقش بازی کرده اند، خیلی روشنفکدر و انقلابی ! می شوند!!
٨۱۲۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱٣۹۶       

    از : خواننده

عنوان : نه این و نه آن
جناب رهگذر، آقای زراعتی احساساتی نوشته اند و آل احمد را بسیار بزرگتر از آنچه هست کرده اند. ولی شما هم با این لحن تند و استدلالات ضعیف تان دقیقاً یادآور همان جناب آل احمد هستید. ببخشید ناراحت نشوید از حرفهای من ولی شاید خودتان با خودتان فکر بکنید و فرجی بشود.
٨۱۲٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱٣۹۶       

    از : سیامک رهگذر

عنوان : جلال آل احمد هوچی گر بزرگ و یکی از مسببین شرایط سیاه این سرزمین!!!
جناب زراعتی در این نوشته گویا شما بیشتر شیفته شخصیت آل احمد شدید یا هستید تا دیدگاهی انتقادی به آثار و نقش مخرب او داشته باشید. آل احمد را رژیم ملایان سعی کرده و میکند بعنوان یک روشنفکر مذهبی از خودی هایشان به ملت ایران معرفی بکند. به نظر من آل احمد و دکتر علی شریعتی هر دو را بایستی به جلوی یک گاری میبستند! چطور چنین چیزی ممکن است که کسی ادعا بکند روشنفکر است ولی دنبال مذهب اسلام که سراسر پر از ارتجاع و خرافات است برود؟ یک روشنفکر هیچوقت مذهبی نمیشود و یک مذهبی هم هیچوقت نمیتواند یک روشنفکر بشود! برایتان هزاران دلیل بیاورم یا خودتان بهتر میدانید؟ آل احمد که ابتدا عضو حزب توده بود و بعد از جریانات چپی فاصله گرفته و به مذهب برای راه سوم میرسد و در کتاب غربزدگی اش ( اراجیف نامه!!) به آزادیهای غربی میتازد ولی آنقدر ناآگاه است که فکر میکند با مذهب ارتجاعی اسلامی گویا میشود به سعادت و رفاه در ایران رسید. آل احمد نه تنها یک روشنفکر نبود بلکه یک تاریکفر به تمام معنا که با آثار مخربش جاده صاف کن خمینی دجال شد که بتواند حکومت اسلامی ننگ را در ایران پیاده کند. آیا آدمی اگر کمی عقل در سرش باشد مثل آل احمد میرود به حج و زیارت خانه خدا؟ به نظرم او شخصیتی گیج و منگ بود و صدرصد از یکسری مشکلات روحی و روانی رنج میبرد که رد پای بیماری اش در برخی آثار او هم بخوبی دیده میشود. به نظر من نه تنها نبایستی از چنین نویسندگان ایرانی که به نقش ویرانگر مذهب در ایران مقام بالائی قائل بودند یا هستند ارزش و احترام گذاشت بلکه لعن و نفرین نثارشان کرد که ملت ایران را با نادانی و مذهبگرائی خود به این روزگار سیاه حکومت اسلامی ننگ ملایان نشاندند.
به نظر شما شخصی مثل ال احمد از فقه اسلام خبر نداشت که چه نقش زن ستیزی دارد؟ کجاست آن مقاومت خانم سیمین دانشور که به نقش سرکوبگر حقوق زنان در اسلام نه گفته باشد یا بگوید؟ خودش از اولین کسانی بود که روسری سرش گذاشت! یعنی تسلیم اسلام شد! حالا مسخره تر در این قبیل افراد به قول شما روشنفکر اسلامی اینست که حرف از رسیدن به آزادی و سعادت بشر هم میزنند که حتی مرغ پخته هم خنده اش میگیرد. آنهم با مذهب خشنی بنام اسلام که برای زن اصلاً ارزشی قائل نیست و آنرا نصف مرد قابل ارزش میداند! به گمانم جلال آل احمد به خودش حتی زحمت نداد یکبار آن قرآن لعنتی اش را بخواند تا ببیند چه آئین نامه قتل و کشتار و جنایتی است.
آنوقت او دمکراسی فرانسه را قبول ندارد ولی صنعت و پیشرفتهای غربی را قبول دارد و ستایش میکند ولی آنقدر عقلش نمیرسد که از خودش بپرسد چرا اروپا پیشرفته شد ولی همه کشورهای اسلامی شرایط و اوضاع درب و داغانی دارند؟ آل احمد تنها یک دلال مذهبی بود که با اسم و رسم نویسندگی ماموریت یافته بود گور ملت ایران را با حکومت اسلامی مورد ستایش خودش بکند. لعن و نفرین باد بر چنین اسلامگرایانی مثل آل احمد که پایه های "اسلام سیاسی" را که ریشه تروریسم است در جامعه ایران جا انداختند! جناب زراعتی شما نمیتوانید جمهوری اسلامی ملایان را رد بکنید ولی نقش مهم جاده صاف کنی مثل آل احمد را نادیده بگیرید! یا شاید هم معتقدید که همه مصیبتها و بدبختی های ما ایرانیها از مذهب اسلام و اسلامگرایان نبوده و نیست؟
٨۱۲۴٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست