سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دست‌های بنفشِ پشتِ پرده‌ی خیزش دی‌ماه - حمید مافی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ایکاروس

عنوان : "بنفش و بنفشیان" و نئولیبرالیسم
معلوم نیست آقای امیر ایرانی از اعلام نقش "بنفش و بنفشیان" در وضعیت فلاکت بار امروز برآشفته شده است یا تعریف و ماهیت نئولیبرالیسم ایشان را دگرگون کرده است؟ هرکدام که باشد، بی مورد است. در مورد نقش "بنفش و بنفشیان" بی مورد است چرا که همانگونه که آقای مافی به روشنی شرح داده است، تجار و سرمایه داران "بنفش" نه تنها در رفع فقر و فلاکت به ارث رسیده (جدا از آنکه خود به عنوان بخشی از حکومت جهل و جو روجنایت و فساد در این میراث شریکند) از اسلافشان کاری نکرده اند بلکه با "ابتکارات" جدید همچون افزایش سن بازنشستگی و کاهش حق بازنشستگی ار یک ماه به ۱۶ روز، در تامین امنیت سرمایه به قیمت فقر و فلاکت کارگران و زحمتکشان کوشا بوده و می باشند. اینکه حالا به قول اقای امیر ایرانی جناحی بر جناح دیگر توطئه می کند نمی تواند نافی فقر و فلاکتی که مردم در طی حدود ۵ سال حکومت "بنفشیان" علاوه بر ۳۴ سال قبل از آن دچارش هستند، باشد. سیاست دل بستن به شکوفایی "جمهوری اسلامی" و جناحهای مختلف "سبز" و "بنفش" و "اعتدال" و اصلاح طلب آن سالهاست که دیگر ورشکسته شده است و هر روز شاهد ریزش بیشتری در بین طرفداران اصلاح "حکومت اسلامی" با اتکا به جناحهای آن، هستیم.
در مورد نئولیبرالیسم نیز بی مورد است چرا که تعریف ایشان برای "روشنگری" ما از نئولیبرالیسم تعریفی روشنفکری و به دور از درک و واقعیت زندگی مردم است:
" سیالیت و جاری بودن و جاری شدن سرمایه" و "برنامه های اقتصادی جدید، دراین کشورهای توسعه یافته، شرایط اجتماعی جدیدی آفریده و می آفریند که این شرایط جدید شکل مبارزاتی جدیدی را نیز تعریف می کند و خواهد کرد"
این تعاریف را بهتر است در سر کلاس خود به استادان دانشگاه بدهید. برای مردم کوچه و خیابان همانگونه که آقای مافی توضیح داده است، نئولیبرالیسم یعنی حمله به صندوقهای بازنشستگی و غارت آنها برای سرپوش بر دزدیها و مفاسد تاجران "بنفش" و "سبز" و "اعتدال" و "توسعه"، نئولیبرالیسم یعنی افزایش سن بازنشستگی و "ابتکار"اتی از نوع کاهش حق بازنشستگی از یک ماه به ۱۶ روز توسط معاون وزیر کار "بنفش" تا به قیمت غارت پس انداز کارگران و زحمتکشان، پولهای دزدیده شده توسط تاجران و اقوام و فرزندان و برادران مقامات دارای ژن خوب جبران گردد، نئولیبرالیسم یعنی واژگونی بساط دست فروش خیابانی، نئولیبرالیسم یعنی بیکاری کارگران و تعویق حقوق آنان، نئولیبرالیسم یعنی سوختن دستفروش تونسی و سوزاندن بیژن قلوزی در کامیاران، نئولیبرالیسم یعنی شلاق زدن کارگران آق دره جهت امنیت سرمایه، نئولیبرالیسم یعنی کاهش هزینه ها به قیمت آلودگی هوایی که کارگران و زحمتکشان تنفس می کنند و مرگ رو به افزایش آنان و همچنین خشکاندن محیط زیست و هرچه سبزی و ابادانی است تا سرمایه داران بر خشکی های به جا مانده برجهای سیمانی بنا کنند تا مسکن "رونق" بیابد، نئولیبرالیسم یعنی پرداختن هزینه های آموزشی از ابتدایی تا عالی توسط مردم و نه حکومت، نئولیبرالیسم به قول آقای واروفاکیس، وزیر اقتصاد مستعفی دولت سیریزای یونان یعنی "کودتا با بانک به جای تانک"
اقای امیر ایرانی! در کدامیک از موارد فوق حکومت" بنفش" و "بنفشیان" دست ندارد
٨٣۴٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : بنفشیان و ضد بنفشیان
« دست های بنفش پشت پرده خیزش دی ماه»
این عنوان در نوع خودش بسیار زیبا و آدرس غلط ده است!؟
بایدگفت نمود اصلی وقایع می گوید:
هدف زمین زدن بنفش و بنفشیان بوده اما مسیر بگونه ای دگر شکل گرفت.
ضد بنفشیان درون حاکمیت که چپاولگرانه بر نهاد های مالی و نهادهای اقتصادی چنبره وحشتناکی را گسترانیده اند احساس خطر کرده اند و پی برده اند
بنفش در پی بستن گلوگاه های مالی آن ضد بنفشیان اقتدارگرای درون حاکمیت برآمده است.
که یکی از راه های برخورد با ضد بنفشیان می تواند تعامل با خارج و جذب سرمایه با مدیریت جدید سرمایه گذار باشد.
که این روش، دکان چنبره زدگان بر اقتصاد در هم کشوررا کساد و یا تعطیل خواهد کرد. بگذریم.

اینکه گروهی تحلیل های خویش را پشت مفاهیمی مانند نئو لیبرالیسم و یا مفاهیم اینچنینی پنهان می کنند این روش می تواند نشان از ناتوانی درک شرایط و زمان را نشان دهد و یا اینکه رگه هایی از فریبکاری در اعمالشان وجود دارد.
در نظری که پای یکی از نوشتارهای آقای کریمی در خصوص نئولیبرالیسم از اینجانی منتشر شد نکاتی را آورده ام
برای توضیح بهتر مطلبم در اینجا مختصراً نکته ای را می آورم:
در نئولیبرالیسم سیالیت و جاری بودن و جاری شدن سرمایه اصل است
همین موضوع سبب شد که سرمایه از کشورهایی که خاستگاه سرمایه داری شناخته شده اند به طرف کشورهای تازه توسعه یافته کوچ کند و این کشورها ی جدید توانستند خود را بصورت قطب های صنعتی به رخ قبلی ها بکشانند.
مانند چین، هند، برزیل، آرژانتین، مکزیک وبیشتر کشورهای آسیای شرقی و...
برنامه های اقتصادی جدید، در این کشورهای توسعه یافته، شرایط اجتماعی جدیدی آفریده و می آفریند که این شرایط جدید شکل مبارزاتی جدیدی را نیز تعریف می کند و خواهد کرد
جالبست
افرادی که قبله گاه جدیدشان توسعه چینی است در برخورد با مسئله ای به نام نئولیبرالیسم دچار یک تناقض گفتاری و رفتاری می شوند
و از همه جالبتر اینست
امریکای ترامپی و انگلیس جدا شده از اتحادیه اروپا متوجه شده اند این نئولیبرالیسم چقدر برای آنان خطرناک است
برای همین به سمت بستن مرزها وایجاد روشهایی برای جلوگیر از کوچ سرمایه شوند. بگذریم.
متاسفانه گروهی برهمان داشته های قبلیشان مانده اند و هی آنان را دوره می کنند
اما نمی دانند از آن داشته ها چیز بدرد بخوری بیرون نمی آید!؟
٨٣٣۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣۹۶       

    از : فرهاد عاصمی

عنوان : نابود باد اقتصاد سیاسی وارداتی و ابزار دیکتاتوری اَعمال آن!
ارزیابی دقیق، توانمند و واقع‌بینانه از شرایط حاکم بر ایران در نوشتار حمید مافی، وجود وحدت میان سلطه ی رژیم دیکتاتوری و اِعمال سیاست ضد مردمی- ضد کارگری و ضد ملی نئولیبرالیسم را در کشور به ثبوت می رساند. شرایطی که علت تداوم خیزش را تشکیل می دهد. این ارزیابی هوشمندانه در عین حال به پرسش مطرح در برابر مبارزان پاسخ می‌دهد که چه باید کرد؟ این پاسخ صراحت دارد: مبارزه علیه دیکتاتوری و اقتصاد سیاسی دیکته شده توسط امپریالیسم به وحدت رسیده است! باید یورش توده ها را علیه هر دو آماج ضد مردمی و ضد ملی تجهیز کرد و سازمان داد. نابود باد اقتصاد سیاسی وارداتی و ابزار دیکتاتوری اَعمال آن!
٨٣٣٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست