سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

یک راه وجود دارد: راه اول، راه حاکمیت مردم بوسیله مردم! - روبن مارکاریان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : تقی روزبه

عنوان : دونکته اصلی: کدام سرنگونی، و کدام راه؟
الف- وظیفه چپ و مدعیان آزادی و برابری نه «فراخوان» دادن به سرنگونی بطورکلی که دقیقا حول چگونگی سرنگونی است. این از سرشت وجودی آن ها به عنوا ن کنشگران ضدسرمایه داری و ضدسیتسم های بهره کشانه و ضداستبدادی نشات می گیرد و گرنه در شق نخست تنها به موج سواران حرفه ای
که عموما دست بالا را هم دارند می پیوندد و به سیاهی لشکر آن ها تبدیل می شود (مردم نیز اگر این جور فراخوان را جدی بگیرند آن ها نیز به سیاهی لشکرتبدیل خواهندشد). تنها کافی است این سخنان را درکانتکست انقلاب بهمن بگذاریم تا معلوم شود از درون آن چه هیولائی می تواند بیرون بخزد: « بله دیو چه بیرون رود فرشته ز درآید». ما یعنی عده ای کنشگرچپ فقط می توانیم از طریق عمل و بیان نظر و گفتمان خود-کنشگری هم عملی هم نظری به عنوان گرایشی در درون جنبش عمومی سرنگونی استبدادمستقر به مبارزه و کشنگری به پردازیم و آن چه را که بنطرمان درست می آید با مردم و کارگران و زحمتکشان مطرح کنیم. فراخوان دادن این را القاء می کند که گویا برای خود موقعیت رهبری قائل هستیم یعنی که بالای منبررفتن و از آن بالا به پائین خطاب به مردم موعظه کردن که البته متاسفانه هنوز هم در ما جان سختی می کند... ما فراخوان نمی دهیم گرچه که متاسفانه از زسوبات جان سخت همان نگاه از بالاست که با ما همراه است..
نکته اصلی در این بیانیه در حدی که این جمع می توانست توافق کند تمرکز روی شیوه سرنگونی بود یعنی بدست مردم و تشکل ها و نهادهای و مطالبات مستقل خوداست... وقتی پای چگونه سرنگونی به میان آید آنگاه پای بلوکی که با پشتیباتی فعال ترامپ همراه است به میان می آید. انهم به شکل صرفا دشمن بیرونی بلکه به شکل یک بدیل و مناسبات اقتصادی و سیاسی خود. این جورمعضلات و دوگانگی تقابل داخل و خارج از آن جا بیرون می آید که ما سرنگونی را بدون شیوه و اهداف آن بنگیریم و حال آن که ما به عنوان چپ با صدا و نظرخود با مقوله سرنگونی برخورد می کنیم و همین کنشگری را سعی می کنیم در جنبش عمومی هم پبیش ببریم و به تقویت آن در صفوف انی جنبش همت بگذاریم.... . خلاصه آن که گره بحث نه خودسرنگونی که لااقل از خیزش دیماه بدینسو واقعیتی مشهود و تقریبا پذیرفته شده است،بلکه چگونه سرنگونی است. یعنی نه یک جنبش ضداستبدادی مدل همه باهم (مسکوت گذاشتن مطالبات وبدیل) که چگونه سرنگون شدن با ضمائم مرتبط با آن است... در حقیقت بورژوازی داخلی و خارجی شیوه خاص خود را پیش می برد و بخش های پیشرو جامعه هم ضرورتا با آن مرزبندی می کنند.
ب- این تیتر که تنها یک راه وجود دارد: آنهم راه مردم و بدست مردم و حاکمیت مردم! به چه معناست؟
این شعارانقلاب آمریکا و بنیان گذاران آمریکا و قانون اساسی آن هم بود. باید پرسید اولا کدام مردم ؟ مردمی که خمینی را از ماه آوردند،‌هیتلررا برکشیدند، ترامپ را به روی صحنه سیاسی قرن بیست و یکم راندند؟ یاا مردم نبودند؟ این مقوله کشداراست وبیش از یک قرن است که در فلسفه و علوم سیاسی مورد بحث است... در حقیقت مردم خود یدیده ای متناقض و در کشاکش با عوامل ترقی خواهانه و ارتجاعی و در حال شدن و آفریدن خویش وبسیارهم متکثر و چندصدائی هستند. رژٰیم اسلامی هم می گوید تنها یک راه وجود دارد و مومنین به آن در نماز به عنوان ستون دین هرروز ۵ مرتبه زمزمه می کنند که خدا آن ها را به همان راه مستقیم و درست هدایت کند! مگر راه از پیش هموارشده ای وجود دارد؟ اگر بود که کار بشر و جهان اصلا به این جاها ختم نمی شد. مردم ( در همراهی با بخش های آگاه تر) باید در متن زندگی و مبارزه و تجربه و آگاهی به مسیر پیشروی خود نوری بیافکنند که آن هم خود توام با آزمون و خطاست. وقتی راهی از پیش وجود داشته باشد به ناچار این راه مفسران و کاتبان و پیامبران و منجیان و راهبران و فراخوان دهندگان و دریک کلام خاصه خوران خود را می طلبد و تولید می کند ... آیا منظور از یک راه آن است که فقط یک صدا وجود دارد؟ و لابد آن هم صدائی که من و «مای» نوعی می گوئیم؟ آما می دانیم که فقط یک صدا و یک منفعت وجود ندارد وآغازدعوا برسرآن که چه کسی درست می گوید..... با گفتن این که تنها یک راه وجود دارد می خواهیم بگوئیم نه صداهای مختلف بلکه تنها یک صدای واقعی وجوددارد؟ اگر چنین باشد البته از همین حالا ندانسته و ناخواسته داریم زمینه سرکوب صدای های دیگر را
هموار می کنیم!.
٨۵٣۴۲ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹۷       

    از : زمانی

عنوان : امضا کنندگان و اتهام زنندگان
در میهن دوستی و عدالت طلبی امضا کنندکان این فراخوان هیچ تردیدی نیست. ناسیونالیسم و یا " همسوئی با خواست و نیاز رژیم جمهوری اسلامی" اتهامات سخیفی عده ای است که فقط با انتقاد از هر حرکتی از طرف دیگران، به " دست های شسته از همه چیز " خود افتخار میکنند.
٨۵٣۴۰ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹۷       

    از : جمشید برومن

عنوان : ما خارج از کشوری ها
جناب اصغر ایزدی گرامی گذار از حکومت کشتار اسلامی به مردم سالاری یا دموکراسی یا هر چیز مردمی دیگر در ایران رقم خواهد خورد و هیچکس نمی تواند در خارج از کشور مانع آن شود. استنباط نگارنده از فراخوان این طور که شما نوشته اید نیست .این فراخوان با گزاره شما همخوانی ندارد : [چنین دعوت و فراخوانی همانا اولویت قائل شدن برای مبارزه ضد سیاست های شوم ترامپ به جای تقدم قائل شدن به تشدید مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی است!]
ما خارج از کشوری ها یک جنس نیستیم و همه نمی خواهند حکومت اسلامی به حاکمیت مردم فرا روید. شما این را خوب می دانید .در ضمن از تجربه ۵۷ بیاموزیم که چگونه انتقال قدرت از حکومت شاه به خمینی صورت گرفت بسیاری فکر میکردند:« هرکه بیاید از شاه بهتر است »
ما خارج از کشوری ها می توانیم از جنبش های آزادیخواهانه و عدالت جویانه مردم حمایت کنیم و خطراتی که جنبش مردم را از خارج تهدید می کند را افشا کنیم.
ما می توانیم بسیاری کار ها را موازی هم علیه حکومت اسلامی و انواع خطرات داخلی و خارجی ضد مردمی سازمان دهیم .
فراخوان های مختلفی با انگیزه های مختلف صادر شده است که حاملان آنها معلوم است .از جامعه طبقاتی ۸۰ میلیونی ایران غیر از این انتظار نمیرود .باید دید کدام یک در ایران برای مردم ملموس تر و بر جنبش انها تاثیر معین مثبت یا منفی میگذارد . اگر از این زاویه تاثیر بیانیه ها و فراخوان ها را ارزیابی و انتقاد کنیم مفید تر واقع خواهد شد.

آیا واقعا تا بحال کسی در باره ی بازتاب این تلاش در بین توده های میلیونی نتیجه گیری کرده است ؟
به امید همگرائی بیشتر نیروهای چپ در داخل و خارج از کشور
٨۵٣٣۴ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۷       

    از : بهروز الف

عنوان : با بوزش بسیار
زمان کافی نبود و عجله وار نوشتم ( که بسیار اشتباه بود) خواهش از آقای ماکاریان بود نه آقای برهان
بسیاری از حروف خوانا نیست از مسئولین محترم سایت و خواننده گان پوزش میطلبم
٨۵٣٣٣ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۷       

    از : شمالی

عنوان : بسیار ممنون از نقد آموزنده شما ر روبن مارکاریان
من سفارش میکنم کسانیکه این نقد را به ر شهاب برهان نخوانده اند حتما بخوانند. این نقد واقعا آموزنده است و گره بعضی از نگاه های ساده نگر به مسائل تحلیلی را واضع می نماید. مثلا مشگل موضوع اتحادهای منفی ر برهان.
٨۵٣٣۱ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۷       

    از : احمد نجاتی

عنوان : نقد آری ولی تخریب نه
رفیق ماکاریان به نکته بسیارپراهمیتی اشاره کرده، وآن افشای تفکریست بغایت عقب مانده وواپسگرا که هرچه راکه خود درآن نقش نداشته باشد میبایست کمربه نابودیش ببندد
او بدرستی میگوید
از آن جا که عمیقاً به پلورالیسم میان نیروهای هوادار سوسیالیسم اعتقاد دارم طبعاً حق بسیاری از فعالین می دانم که به هر دلیلی از دلائل در این مقطع معین در این همصدائی شرکت نکنند. اما همراه نشدن با این همصدائی با خصومت ورزیدن و تلاش برای تخریب آن دو چیز متفاوت است
من بعنوان یکی ازامضاء کنندگان این فراخوان وعضو حزب چپ ایران فدائیان خلق این شیوه برخورد را در رابطه با تشکیل این حزب مشاهده کرده ومیکنم، توقع تبریک نبود ولی این حجم از سمپاشی وبمسئولیتی وعقب ماندگی دررابطه با تشکیل این حزب دربخشی ازافراد جمله شما را درذهنم تداعی کرد نقد آری ولی تخریب نه
٨۵٣٣۰ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۷       

    از : اصغر ایزدی

عنوان : عدم وفاداری به
واقعیت آن است که نویسندگان و امضا کنندگان "فراخوان عمومی" به تیتری که برای فراخوان برگزیده اند (فراخوان عمومی - سرنگونی آری؛ به دست مردم و برای حاکمیت مردم! )، وفا دار نمی مانند و این عدم وفاداری را ما در جملات پایانی فراخوان به خوبی مشاهده می کنیم. این بیانیه، دربزنگاه تاریخی که ایران در آن قرار دارد نه دعوت به تشدید مبارزه برای انقلاب و سرنگونی، بلکه دعوت می کند : " از همه نیروها و جریان های مدافع آزادی و برابری و به ویژه هواداران سوسیالیسم، تقاضا داریم با تمام قوا هدف های شوم دولت ترامپ را افشاء کنند و با جریان هایی مانند فرقه رجوی و چلبی های وطنی رنگارنگ به مقابله برخیزند. " چنین دعوت و فراخوانی همانا اولویت قائل شدن برای مبارزه ضد سیاست های شوم ترامپ به جای تقدم قائل شدن به تشدید مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی است! این فراخوان و دعوت در خواست شده ،البته نه به معنای نفی سرنگونی است ونه حمایت از رژیم، بلکه خواهان آن است که فعلا تقدم مبارزه به مقابله با ترامپ و "فرقه رجوی و چلبی های وطنی " داده شود، آیا چنین سیاستی همسوئی با خواست و نیاز رژیم جمهوری اسلامی نیست؟
٨۵٣۲۷ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۷       

    از : بهروز الف

عنوان : لطفن راه حل نشان بدهید
آقای ماکاریان که سالیان سال با آقای شهاب برهان از نزدیک کار کرده و به آرا و نظرات ایشان کاملا آشنا هست و همینطور بر عکس گویا بیک بار با پدیده جدیدی روبرو شده و مقاله دوبرابر مقاله آقای برهان نوشته که درست بودن اعلامیه و محتوی آن را نشان بدهد. میخواهم از آقای برهان دو خواهش بکنم تا حداقل برای من نوعی هم مشعشع بودن اعلامیه جمعی ایشان برایم روشن شود
۱. لطف کنید به آندسته از نظراتی که در پای اعلامیه آمده و بدور از برچسب زنی مسائلی را مطرح کرده اند توجه کنید بدقت بخوانید و با رفقای همفکر (که برخی از آنها به تمامی مسائل کوچک و بزرگ اقتصاد اجتماعی علمی سیاسی جنسی و ملیتی و غیره وارداند و روزانه یا مینویسند و یا مصاحبه میکنند) مشورت کنید و جوابی منطقی نه هوائی بدهید تا همین ها که بخشی از مردم اند و ضمنن آگاه بدانند که شما مشگلتان چیست و راه حلتان چیست. مگر اینکه تنها به بخشی از مردم ارزش قائل باشید
۲. لطف کنید کوتاه و مفید بنویسد که جمله، خط، بخشی از آن اعلامیه راه گشا هست و غیر مستقیم بنفع رژیم تمام نمیشود؟ چرا و چگونه مردم بی دفاع و بی سلاح باید براه شما بروند و رژیم را سرنگون کنند. شما ها که ضدیت غریب با مبارزه مسلحانه دارید و در این رویا والت دیسنی مانند هست که فرشته ای پدید ماید و با چرخش چوبی که در دست دارد اشعه ای میفرستد و دنیا را بخوبی و خوشی میکشانط وشر را از بین برده و مظلوم را خوسبخت میکند. راستی چه یازمانی بود که اواخر یال ۵۷ نوست که صدای پای فاشیست میابد؟ فاشیست را میتوان با حرف و گل و با مسالمت سرنگون کرد؟ اگر این اعلامیه برای اظهار وجود و مطرح کردن نام هست ابدا اشکلی ندارد چرا که روازنه شاهد انواع و اقسام انیم اما اگر قصد راه حل دادن دارد که با انبوه مشگل همراه هست
٨۵٣۲۶ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : حاکمیت مردم هدف همه است ، ام چگونه؟
حاکمیت نمی تواند مثل قبل حکومت کند و مردم حاکمیت را نمی خواهند!
ا. نظامی کردن دولت .
در این حالت نهایتا کشور بسوی جنگ داخلی هدایت میشود، تجزیه هم ممکن میشود!
شعار فدرا‌لیسم شاید راه کار شود .
مگر در این حالت همه چیز را امضا کنند و۴۰۰ میلیارد بلوکه شده را بداخل بکشانند!!
در این صورت اعتراضات را کمی کنترل خواهند کرد ولی مشروعیت از دست رفته را نمیتوانند دوباره ترمیم کنند مگر زندانیان سیاسی و حصریان را آزاد کنند و با همه پرسی ای مشروعیت بخرند.

۲.بخشی از قدرت رهبری را حتی صوری به دولت انتقال دهند و پشت میز مذاکره بروند و باز هم امضا کنند ودر داخل زندانیان سیاسی و حصریان را آزاد کنند و نهایتا به همه پرسی تن در دهند.
۳.با چرخش به شرق این وضعیت با رهبری خامنه ای را پیش ببرند که باید منتظر حمله نظامی بود.

در این حالت دیگران برایمان تصمیم خواهند گرفت !!!!!
اینجا هست که به یک اپوزیسیون قوی و همه گیر احتیاج است تا مطمئن تر از بحران بیرون بیاییم.
٨۵٣۲۴ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۷       

    از : محمد از ایران

عنوان : واقع بینی ستایش انگیز
از استدلا ل های آقای شهاب برهان پی برده بودم که ایشون هم دستی از دور بر آتش دارند. خوشبختانه این نقد بر نظرات برهان مستدل و واقع بینانه است و فکر میکنم فارغ از اشکالات و در واقع کمبود های جدی بیانیه ؛ عناصری از این پاسخ میتوانست بیانیه را کاملا پذیرفتنی کند. البته این را هم بپذیریم که رفقای مادر مقاطعی بنا به دلایل بسیاری دچار انفعال بوده اند و این بیانیه می تواند برون رفت از انفعال رفقا را هم کلید بزند. ایران آبستن حوادقثی است که ممکن است چپ نتواند به دلیل همان انفعال پس از سرکوب های مستمر تاثیرات تعیین کننده ای در سوگیری حوادث داشته باشد اما قطعا مواضع صریح و درست و به هنگام می تواند در گذار از جمهوری اسلامی و خنثی سازی توطئه سرمایه داری جهانی و امپریالیسم امریکا موثر گردد. زنده باد آزادی ؛ زنده باد سوسیالیزم
٨۵٣۱۹ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست