سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

پیامدهای هولناک اجلاس تهران و توافق سوچی بین روسیه، ترکیه، سوریه و ایران - فریدا آفاری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیرهوشنگ اطیابی

عنوان : توافق صلح و آتشبس «هولناک» است؟! برای که؟!
درست دوساعت پس از توافق روسیه و ترکیه در سوچی که با هماهنگی ایران و دولت روسیه انجام شد، اسرائیل به نیروهای سوری در لاذقیه و نزدیکی پایگاه روسیه در تارتوس حمله کرد. اسرائیل با برنامه ریزی حیله گرانه اش قصد داشت با سرنگون شدن هواپیمای رصد و رادار روسیه، جنگی ناخواسته با نیروهای ناتو در دریای مدیترانه و علیه سوریه به راه افتد. هشیاری روسیه این برنامه را خنثی کرد ولی درضمن با انتقال سیستم موشکی اس ۳۰۰ و تقویت و مدرن سازی دفاع هوایی و استقرار سیستم های اختلال ارتباطات در جهت حفظ امنیت خود و سوریه اقدام کرد.
مهمترین کشور منطقه که با صلح و آرامش در سوریه و درکل خاورمیانه مخالفت کرده اسرائیل بوده است. در تمام طول جنگ های نیابتی، اسرائیل از داعش و افراطی ترین نیروهای تروریست شریعت طلب حمایت می کرده است. همین طور از تشدید اختلافات قومی، مذهبی و بین کشوری برای ایجاد و تداوم جنگ ها و رساندن اسلحه به هردوسوی درگیری ها در خاورمیانه دریغ نکرده است.
٨۶۶۴٣ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۷       

    از : امیرهوشنگ اطیابی

عنوان : توافق صلح و آتشبس «هولناک» است؟! برای که؟!
در حالیکه این توافق مورد استقبال همه با گرایش های مختلف و ازجمله جهادی های ادلیب و مردم تحت کنترلشان قرارگرفت، انتشار چنین مقاله ای در واقع دمیدن شیپور از دم گشاد آن است. این حاکی از نفرت و انتقام جویی کور، توسل به هر وسیله ای برای رسیدن به هدف و مرکز جهان پنداری مبارزان کرد با ربط دادن این توافق صلح آمیز به جنایات حکومت اسلامی و کشور ترکیه برعلیه کردها است. اینگونه حملات را می بایست در چارچوب تداوم چرخه ی خشونت و پاسخ به عملیات مسلحانه ی نیروهای کرد مستقر در کردستان عراق و سوریه بررسی کرد نه این توافق.
پس از این توافق، جهانیان نفس راحتی کشیدند و از رویارویی نیروهای ناتو با روسیه و حداقل ازآنچه که می توانست وحشیانه ترین و خونین ترین نبرد در طول جنگ های نیابتی هفت سال گذشته باشد اجتناب شود.
٨۶۶۴۰ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۷       

    از : امیرهوشنگ اطیابی

عنوان : نفرت و انتقام جویی کور ما را به کجا می برد؟
بسیاری از شدت نفرت از ترکیه و رژیم اسلامی ایران از آن ور بام افتاده اند. از یک سو حقوق بگیر و همکار پدر خوانده های همین رژیم ها و انواع و اقسام ارگان هایی با بودجه های پنهان و آشکار وزارت های دفاع و خارجه ی امریکا و انگلستان و سایر حکومت های فرمانبرشان نظیر عربستان و اسرائیل شده اند. و از سوی دیگر از شریعت طلبان و بنیادگرایانی دفاع می کنند که به غیر از دلار و لیره و پوند خدایی را نمی پرستند و همه متحد و شریک داعش بوده اند. با شکست داعش توسط روسیه، سوریه، عراق، ایران، حزب الله و نیروهای کرد (با پشتیبانی امریکا و فرانسه)، اکنون همه ی آنها متحد هیئت تحریرالشام و هزاران تروریستی اند که از سراسر جهان برای برقراری خلافت اسلامی و قوانین شریعت به سوریه صادر شده اند تا سوریه هم مانند عراق و افغانستان و لیبی و سومالی و... ویران شود و در ضمن شر آنها از سر کشورهای صادر کننده کم شود و به جای قربانی کردن سربازان خود، از آنها برای پیشبرد سیاست های تغییر رژیم استفاده کنند. اخبار متعددی انتشار یافته که نیروهای داعش از مناطق تحت کنترل امریکا در عراق و سوریه به صورت پنهانی و تدریجی به افغانستان، پاکستان، آسیای جنوب شرقی، چین و قفقاز منتقل می شوند و به ناگهان داعش در این مناطق ظاهر می شود.
جالب این است که این براندازان حکومت اسلامی ایران و ترکیه ناگهان حامی شریعت طلبان تروریستی در سوریه شده اند که صدها بار از حکومت ایران افرطی تر و بنیادگراترند. هریک از این گروه ها حامیانی در عربستان، قطر، ترکیه، اسرائیل، کویت، مصر، اردن و انواع سازمان های اطلاعاتی دارند که سال هاست آن ها را آموزش داده و تسلیح کرده اند.
کافی است این حامیان مخالفین مسلح سوری، که جرات حضور در مناطق تحت کنترل آنها را ندارند، مدتی در عربستان زندگی کنند تا با چشیدن ذره ای از طعم اسلام آنها، اسلام اردوغان و حکومت اسلامی ایران را روی چشم خود بگذارند. کافی است نگاهی به رسانه های سوریه بیاندازید تا ببینید تا چه حد حکومت سوریه با حکومت ایران متفاوت، و سکولار است. حتی حزب الله، که پدیده ای ملی و مدافع استقلال لبنان و آزادی اش از شر تجاوز اسرائیل بوده، تفاوت چشمگیری با رژیم ایران دارد تاجایی که مردم غیرشیعه ی لبنان هم مدافع آنند وبه آن رای می دهند (بیشترین درصد آرا در تاریخ لبنان در همین انتخابات اخیر به حزب الله داده شد).
نفرت و انتقام جویی کور باعث می شود که ما روح و وجدان خود را به شیطان تقدیم کنیم و به هر دروغ، اخبار جعلی، روش نادرست و غیرانسانی برای مقابله بارژیم های ایران ترکیه روی آوریم و اسب تروای دشمنان مردم ایران، ترکیه و سوریه و پدر خوانده های همین رژیم ها بشویم؛ به قیمّت نابودی سرزمین و تمدن های ایران، ترکیه و سوریه. در حالیکه خودمان در خارج از کشور نه خانه مان به سرمان خراب می شود ونه هدف جنگ و عملیات تروریستی هستیم. به دشمنان خارجی این کشورها، نباید اجازه داد تا در مبارزات به حق مردم با حکام خود دخالت کنند و در نهایت مردم را قربانی توافق های خود کنند.
٨۶۶٣٣ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۷       

    از : علی رها

عنوان : آلودگی فضای ایدیولوژیکی چپ
سوریه، به مساله ی بسیار بغرنجی مبدل شده است. امروز سوریه جولانگاه قدرت های بزرگ جهانی و دول منطقه ای است.

در ابتدا اما جنبش سراسری و بدون خشونت سوریه، در تداوم «بهار عربی» بود.

اسد که سقوط دیکتاتورهای مراکش، مصر، لیبی و یمن را با چشمانی باز دیده بود، از همان ابتدا مصمم به سرکوب بیرحمانه گشت.

اعتراضات خیابانی را به خون کشید و راه را بروی شکل گیری جریانات مستقل مسدود کرد.

به همراه سرکوب وحشیانه، یکم گفت «یا من یا تروریسم. راه سومی نیست». و دوم آگاهانه نزاع داخلی را سکتاریستی (عشیره ای) کرد.

کسانی که شاهد تحولات سوریه بوده اند می دانند که اسد نه «داعش» بلکه سایر گروه های مسلح را هدف حملات خود قرار داده است.

فریدا می گوید، در این گیرودار مردم سوریه را فراموش نکنید. مبارزات آنها علیه این قدرتها و علیه پروژه ی ورشکسته ی بعثی ها، و اسلام گرایان، بخودی خود، حقانیت دارد و قابل حمایت است. به آنها پشت نکنید!

فریاد جریانهای مستقل سوری در هیاهوی دو برابر نهاده ی اسد-یا-داعش، خفه شده است. چپ مستقل در سوریه به دنیا نهیب می زند که صدای ما را هم بشنوید! آنها در حیرت اند که چرا «چپ»، بخصوص در غرب، آنها را رها کرده است.

شما تصور می کنید که معیار چپ بودن این است که بطور انتزاعی لغت «زحمتکشان» را به خورد ما بدهید و «امپریالیزم» را به قدرت های غربی محدود کنید؟

مشکل آلودگی فضای ایدئولوژیکی در درون چپ است که از درون زیر پای هر حرکت مستقلی را خالی می کند.
منطق چپ سنتی روشن است: مبارزه با «امپریالیزم». قبول. سوال این است: آیا بمب های روسی سرشتی بشر دوستانه دارند؟ آسمان سوریه در کنترل چه کسانی بوده است؟

آیا بمباران مردم بی سرپناه، هدف گرفتن بیمارستان ها و مدارس، بستن آب بر روی مردم و ممانعت از ورود دارو و غذا به چه کسانی آسیب وارد می کند؟

چشمتان را باز کنید. آمار کشتار مردم غیر نظامی را مرور کنید تا بدانید بیش از ۹۵ درصد آنها به دست نیروهای اسد بوده است نه گروه های تروریستی و «نیروهای امپریالیستی».

چپ اگر «چپ» باشد، در درجه ی اول باید دارای هویت باشد، باید پرچم آزادی از ستمکاران ریز و درشت را برافراشته کند حتی و بخصوص وقتی که در اقلیت باشد. چپ نباید خود را آلوده به بازی قدرت کند. سیاست ورزی به مفهوم جبهه گیری به نفع این یا آن قدرت دولتی، هوبت چپ را از بین می برد و آنها را وارد بازی تجربه شده ی خطرناکی می کند.

هویت مستقل یعنی ایستادگی بر روی اصولی که چشم انداز نوینی به روی جامعه بگشاید. چپ باید با بی ارزش شدن هستی انسانی و شکنجه آنها و نزول انسانیتشان به یک «کمیت» - مانند چانه زنی بر سر تعداد کشته شدگان - مقابله کند. چپ باید برای تحقق خود-مختاری کردستان پافشاری کند. چپ باید خواستار خروج تمام نیروهای خارجی از سوریه شود، چه آنها که به زور وارد شده اند و چه آنها که «قانونی» دعوت شده اند. چپ باید در حین مخالفت با اسلامگرایان افراطی، به رژیم اسد که فاقد هرگونه مشروعیت است بهیچوجه چراغ سبز نشان ندهد. چپ باید تاکید کند که معضلات بنیادین سوریه، راه حل نظامی ندارد.

ما ایرانی هستیم. دشمن ما در خانه ی خودمان است. چپ موظف است با نظامی گری دولت ایران و لشکر کشی های توسعه طلبانه آن مقابله کند. همانطور که چپ کویت یا عربستان یا لبنان در کشور خود مسول کوتاه کردن دست امرای خود است.

۴۰ سالِ آزگاره که با «مرگ بر آمریکا»، بر ما حکومت کرده اند. الان که مردم ایران بهوش آمده و میگن «دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست»، باصطلاح ضد امپریالیستهای دو آتشه، هنوز دست بردار نیستند.

ستم از سوی هر فرقه و گروهی که اعمال شود، چه سعودی ها در یمن و چه ایران در سوریه، باید توسط آزادیخواهان محکوم شود.
٨۶۶۲۴ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۷       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : برین ویرانه ی وحشت, به هر گوشه و هر سویش, غمی جانکاه گسترده ست...
هم میهن گرامی, خانم فریدا آفاری, درود بر شما!
برای گشایش این گفتگو از شما سپاسگزارم. شما "وظایف ترقی خواهان و سوسیالیستهای ایرانی" را بخوبی, هر چند بسیار کلی, برشمرده اید.
آنچه در این نوشتار در تاریکی مانده یا کمتر روشن شده, نقش آمریکا و هم پیمانانش (عربستان, کشورهای جنوب خلیج فارس, اسرائیل, ترکیه) در راه اندازی و پیش راندن "ارتش آزاد سوریه", نیروهای "جهادی / تروریستی" داعش, تحریرالشام, احرارالشام ... و "اشرارالشام" و مانند آنهاست. مگر این نیروها یک سوی فعال ویرانی و جنایت در سوریه وپیرامون آن نیستند؟
تجهیزات گسترده (سلاح, هزاران وانت تویوتای نو, آموزش های نظامی و ...) را چه کسی در اختیار داعش گذاشت؟
چگونه ادعا میکنید که "هدف آمریکا صرفا مقابله با داعش و کاهش نفوذ ایران بوده است"؟ آیا منظور اینست که راه اندازی و اداره داعش و بقیه "وظایف" را به هم پیمانانش سپرده تا بتواند خود "صرفا" به مقابله با داعش بپردازد؟ . مقابله با ایران پذیرفتنی ست اما چرا مقابله با روسیه مطرح نیست؟
چرا توقف جنگ و برقراری گفتگو میان مردم و دولت سوریه برای رسیدن به توافقی بدون دخالت هر نیروی خارجی را مطرح نکرده اید؟
٨۶۶۰٨ - تاریخ انتشار : ٣ مهر ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست