سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سخنی با آقای فواد تابان، و سپاس از نوشتار او که میتوان آن را رنجنامه ای بجا و درست به شمار آورد - بهرام خراسانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : ملی مذهبی و اصلاح طلبان حکومتی
اگر از این موضوع که چه کسی رأی داده و کی رأی نداده
ویا اینکه فردی حق دارد که دیگران را برای رای دادن یا ندادن محاکمه کند
و یا اینکه فردی رای ندادنش را بخواهد یک اعتبار مبارزاتی برای خودش تعریف کند که شاید این ژست های ضد رأیش را یک نان دانی خاص پنداشته، بگذریم.
بایدگفت
آقای خراسانی توانسته نکته ای را که تأثیرگذاری خاصی بر روی حوادث جاری کشور داشته است را با هوشمندی بیان کند؛
آنهم برجسته کردن مرزبندی گروهی به نام اصلاح طلب حکومتی با گروهی به نام ملی مذهبی.
این دو گروه گاهی در تقابل باهم و گاهی در کنار هم و باهم اعمالی را اجرایی و عملی کردند.
در مورد این دو گروه می توان نکاتی را آورد:
گروه اصلاح طلب حکومتی، ریزش نیروهای حاکمیت تعریف می شوند؛ که ظاهراً، در یک تقابل پایه ای با بخش اقتدارگرای حاکمیت قرار گرفته اند؛ آنهم با پذیرش جامعه باز پوپری.
که این پذیرش اینها، دیگر مذهب رنگ و بوی خصوصی پیدا می کندو خواهد کرد و مذهب در حوزه خصوصی تعریف می شودو خواهد شد. که روش اینها باعث وحشت اقتدارگرایان حاکمیت -و حتی گروهی از غیر حاکمیتی ها که در فلسفه وجودی آنان گونه ای از اقتدارگرایی تعریف می شود- شده است.
و اقتدارگرایان از این وحشت پیدا کرده اند که ممکن است:
ریزش درون حاکمیتی، به اینها گرایش پیدا کنند و بیرون حکومتی ها آنها را نیز حمایت کنند. که گرایش به اینها یعنی تقویت جموریت و تقویت جمهوریت یعنی تقویت آزادی خواهی و دمکراسی خواهی و تقویت آزادی خواهی و دمکراسی خواهی یعنی مرگ هر نوع اقتدارگرایی چه اقتدار گرایی مذهبی، چه اقتدارگرایی سلطنتی، چه اقتدارگرایی چپ از نوع خاصش و چه بقیه اقتدارگرایی ها.
بر همین اساس بخش اقتدارگرای حاکمیت حذف و زدن آنها را در دستور کار خودش قرار داده است؛ البته این گروه دچار یک ضعف سیستماتیکی و گاهاً سر درگمی هم هستند با این وجود بخش اقتدار گرا به دلایل خاص خودشان از اینها بیشتر ترس دارد تا
آنانی که شعار براندازی علنی می دهند.
و باید گفت گاهاً اقتدارگرایان حاکمیت و براندازان خاص دانسته یا ندانسته با هم هماهنگی هایی را نشان می دهند و...
گروه ملی مذهبی،
این گروه یک طیفی شده اند که نگرش هایی گاهاً تقابلی را نیز دارند ونشان می دهند
این گروه چون ریشه وجودی خود را قبل از این حاکمیت می دانند نوعی استقلال از این حاکمیت را گاها به نمایش می گذارند و خود را صاحب یک سبکی خاص تعریف می کنند و می پندارند
اما متاسفانه این گروه در پی توجیه دیدگاه عدالت خواهانه اشان یک نوع سوسیالیسمی را تعریف می کنند که این سوسیالیسم اشان ریشه در وحی ومذهب دارد
در نگرش اینها، وحی و مذهب پررنگتر از اصلاح طلبان ظهور دارد و خود را به رخ دیگران می کشاند.
پرداختن به تفاوت نگرشی این دو گروه وقت بیشتری می طلبد و شاید بنظر بعضی ها غیر ضرور.
اما نیاز به توجه است؛ آنهم برای تغییرات در کشور وعبور کم هزینه و رسیدن به آزادی و دمکراسی.
در مورد این دو گروه می توان به این موضوع هم اشاره کرد:
در انتخابات ۸۴ که منجر به یک تقلب آشکار گردید و دلقکی به نام احمدی نژاد برکشیده شد تقابل نگرشی این دو گروه علنی گردید
گروه اصلاح طلب معین را برگزید و نیروهای ملی مذهبی و بخشی از چپ های خاص در ستاد کروبی تجمع کردند و در ستاد کروبی یک عوام فریبی خطرناکی به نام یارانه دادن را باب کردند که این عوام فریبی هم توانست - با توجه به سرشکن شدن رای ها در بین کاندیدهای مختلف- بکار کروبی بیاید و او را نفر دوم، در مقابل رفسنجانی قرار دهد که برادران چپاولگرسپاهی و غیر سپاهی حاکمیت با تقلبی آشکار دلقکی به نام احمدی نژاد را در مقابل رفسنجانی قرار دادند و بقیه ماجرا
اما سپاه و تیم برگزیده اش، ایده های عوام فریبانه مورد نظر ستاد کروبی را برای پیشبرد برنامه هایش بکار گرفت
اما در سال ۸۸ با عکس العمل مردم در انتخابات، چپاولگران دلواپس سپاهی و غیر سپاهی حاکمیت برای نگهداشت دلقکشان مجبور به کودتا شدند و بقیه ماجرا.
٨۶۷۶٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱٣۹۷       

    از : خواننده

عنوان : امان از این همه شعار و افترا
آقای خراسانی ممنون از نوشته متین شما
ای کاش دوستان معترض به رای دادن شما به جای این همه شعار و افترا و چسباندن انگ به روح مطلب شما توجه می کردند. اگر مادران خاوران هم به روش این دوستان عمل می کردند اکنون نه نامی از خاوران بود و.....
به امید آن که با واقع بینی و بدور از شعار و انگ منطق حرفهایمان را برای دیگران روشن کنیم
٨۶۷۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣۹۷       

    از : هموطن

عنوان : آقای خراسانی در عالم هبروط!
بهرام آقا شباهتهای زیادی به مسئولین نظام جمهوری اسلامی دارد. یکی از این تشابهات پاسخگو نبودن است. ایشان هنوز یا معنی feedback را نمیدانند یا به سبک مسئولین جمهوری اسلامی پشت قبا آن قایم می شوند.
٨۶۷۶٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣۹۷       

    از : سیامک رهگذر- از آلمان

عنوان : نمک روی زخم پاشیدن توسط جناب بهرام خراسانی!
در قسمت نظرات همان نوشته جناب ف. تابان از ایشان خواستم که چنین افرادی از
"میآن ما" که میگوید با اصلاح طلبی به حمایت رژیم ملایان میپردازند را بما معرفی کند که آقای بهرام خراسانی خودش را با این نوشته اش معرفی کرد و بنابراین یافتیم یکی از این چهره های "نخبه" اصلاح طلبان غیر حکومتی؟ یا حکومتی؟ را!
با تشکر از دوستان گرامی زیر با نام کاربری- Şacin - و - هموطن - که با هوشیاری خودشان متوجه همان جملات شرم آور جناب خراسانی شدند و آنرا در کامنت خودشان آوردند که من میخواستم آنرا تکرار کنم که ایشان با افتخار میگوید به مزدوران رژیم رفسنجانی و موسوی و روحانی رای داده و شاید رویش نشد بگوید به آخوند محمد خاتمی هم رای داده یا جا انداخته؟ و اگر به ملا محمد خاتمی رای نداده به چه دلایلی بوده؟ جای تعجب است در حالیکه جناب ف. تابان در نوشته خودش از رفسنجانی بنام یکی از مسببین اصلی این جنایات و اعدامها در آن دوران نام میبرد جناب خراسانی پافشاری و افتخار هم میکند که به رفسنجانی رای داده! چطور ممکن است که کسی مثل جناب بهرام خراسانی با رای خودش و شرکت در انتخابات همیشه جعلی رژیم اسلامفاشیستی ملایان نه تنها نشان میدهد که به این رژیم اعتماد و اعتقاد دارد در حالیکه از شرایط غیر دموکراتیک آن خبر دارد که دست شورای نگهبان آنرا مهندسی میکند و رای ایشان هیچ ارزشی برای رژیم ندارد مگر جلوی دوربینها صف مردم رای دهنده را برای اثبات حاکمیت خودش به نمایش جهانیان برای عوامفریبی بگذارد! ولی باز ایشان ادعا میکند با رژیم همکاری نکرده در حالیکه نقش سیاهی لشکری داشته! آقای محترم تا کی میخواهید به شعور ما توهین بکنید؟ گویا جنابعالی تا به امروز هنوز متوجه نشدید یا نمیشوید که با یک حکومت اسلامی حتی سرسوزنی از دموکراسی را نباید انتظار داشت چونکه ذات اسلام با دموکراسی و آزادی در تضاد است و امکان ندارد این دیکتاتوری اسلامی قابل اصلاحات بنیادی باشد! به نظر من هرکسی که پای صندوق جعلی رای رژیم ملایان رفته یا میرود بنوعی سازشکاری خودش را برای استمرار این رژیم ضد حقوق بشری نشان میدهد که به خون هر آزادیخواه حق طلب و عدالتخواه تشنه است! اگر کسی نداند که با شرکت خود در انتخابات و رای خود به نفع مزدوران رژیم باعث استمرار این حکومت اسلامی داعش شیعه ای میشود و به گسترش سرکوب و تروریسم اسلامی نه تنها کمک کرده و میکند بلکه به خونریزی این عزیزان اعدام شده هم آری میگوید و لقمه خودش را در خونهای ریخته شده توسط رژیم اسلامی فرو میکند و میخورد! رای دهندگان هم شریک جرم رژیم اسلامی هستند!
٨۶۷۵۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹۷       

    از : علی قدیمی

عنوان : اعدامیان ما را نخواهند بخشید
کاری به همه مقاله ندارم ولی دفاع از رای دادن به جنایت کاری چون رفسنجانی هرگز قابل دفاع نیست.
اینکه منطق دفاع از رفسنجانی چیست در مقایسه با ادامه جنگ از سوی رفسنجانی و آماده کردن جو سیاسی برای امامت سیدعلی بسیار غیر اخلاقی و بیشتر نشان از یک بی اخلاقی و بی وجدانی سیاسی میدهد
راستی چگونه میتوان دربرابر آن همه کشتار وترورهای برون مرزی ودرونی که بدستور رفسنجانی و آن سید خندان روی داد گستاخانه گفت که من به این جنایتکاران رای دادم .
ما تنها به آینده کشور واینده گان پاسخگو نیستیم بلکه مسئولیت اخلاقی وانسانی ونه حزبی ویا دینی حکم میکند از ان همه انسانهای شریف که به فرمان سران اسلامی نابود شدند ،دفاع کنیم .
شاید در مکتب مارکسیسم که نویسنده به آن باور دارد انسان به عنوان ابزار باید درخدمت نظریه سیاسی باشد ، اما حقوق بشر و وجدان آزاد باور به ازادی اندیشه ونفی خشونت دارد.
فاجعه در این است که باورمندانی چو نویسنده فضای بازی را که بختیار و بازرگان و بنی صدر خواهان آن بودند به آسانی در اختیار پلیدانی چون خمینی و رفسنجانی و سید علی و...گذاشتند.
من مطمئن هستم که روح کسانیکه در نظام اسلامی بدستور نظام از بین رفتند هرگز سران نظام اسلامی را نخواهند بخشید وما نباید فراموش کنیم که نظام وچپ چه بر سر مردم ایران آوردند .
٨۶۷٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۷       

    از : هموطن

عنوان : رای تفریحی
آقای خراسانی نوشته اند... دوم اینکه شما تا اندازه ی بسیار با دیدگاه من آشنا هستید و میدانید که من هم به رفسنجانی رای داده ام، هم به موسوی و هم به روحانی، و این کار را بی آنکه هیچ توهمی به این کسان داشته باشم، درست میدانم. در حالیکه آرمانشهر ویژه خود را داشته ام و دارم، در راه آن کوشیده ام و هیچگاه در هیچ زمینه ای با جمهوری اسلامی همراه نبوده ام. چیزی را که شاید شما ندانید، اینست که من نیز از کشتار سال ۱۳۶۷ آسیب فراوان دیده ام و کسانی مانند من در جامعه و حتی در میان اصلاح طلبان حکومتی بسیارند.
یعنی بفرمائید شما آرا را تفریح می دانید و ارتباطی به تفکرات رای دهنده و انتخاب شونده ندارد! بفرمائید عقاید و مکاتب سیاسی کشک و آش خانه خاله است.
٨۶۷۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹۷       

    از : بابک مهرانی

عنوان : شفا وصریح بسودعقلانیت
آقای فواد تابان در سخنرانی خود بمناسبت سی ام سال اعدام های ۶۷ با سئوالی آغاز می کند و سپس دلایل خود را مطرح می نماید.
"ما هر سال در این ایام، یعنی سالگرد اعدام های سیاسی سال ۶۷ چنین مراسمی را در کشورهای مختلفی برگزار می کنیم، می گوییم، می نویسم، یاد می داریم، اما چرا نتوانسته ایم موضوع کشتارهای سیاسی سال ۶۷ و به طورکلی اعدام های پرشمار و قتل و شکنجه ی مخالفان را، در سیاست جاری کشور به یک مساله ی درجه ی اول و اصلی تبدیل کنیم؟ "
کامنت های زیر متن سخنرانی آقای تابان «جنگ نرم علیه دادخواهی اعدام های سال ۶۷ » ۸ مهرماه ۱۳۹۷ واقعا غم انگیز است ....
دوستان بجای اینکه تلاش کنند تا با نظرات تکمیلی خود، نویسنده را یاری نمایند که با سایر کنشگران به این سئوال ،بتوانند پاسخ های دقیق تر دهند که «چرا نتوانسته ایم موضوع کشتارهای سیاسی سال ۶۷ و بطور کلی اعدام های پرشنمار و قتل و شکنجه ی مخالفان را ، در سیاست جاری کشور به یک مسئله ی در جه اول و اصلی تبدیل کنیم ؟» نکات دیگر را مطرح می کنند که می توان در جای خود به آنها پرداخت.
بهر صورت منظور از اظهار نظر سازنده باید کمک های دوستانه به بهبود دیدگاهها برای نوشته هاو سخنرانی های آینده باشد. نه کامنت برای کامنت !

در مورد نواندیشان دینی و اصلاح طلبان حکومتی نیز هنوز افراط و تفریط وجود دارد . قسمتی از یک اندیشه را اینجا به عنوان امانت می گذارم :
"۹- سخن دیگری هم در باب دموکراسی دینی و غیردینی دارم. صاحب این قلم در آخرین نظرات مکتوب خود تأکید کرده است که دموکراسی، دینی و غیردینی ندارد. اینک که دوباره به این مسأله دامن زده می‌شود هشدار می‌دهم که مباد که تحت عنوان دموکراسی دینی، ناخواسته در صف منادیان و مروجان فرمان علیه فهم قرار گیریم. آن خون که در اندام دموکراسی باید جریان داشته باشد، سراسر از جنس فهم و تحلیل و عقلانیت و انتخاب است. من تاکنون هیچ تعریفی از دموکراسی دینی ندیده‌ام که به صورتی آشکار یا پنهان فرمان را بر فهم غالب نکرده باشد. چون چنین است به نظر می‌رسد دموکراسی دینی نه تنها تعبیری قابل دفاع نیست بلکه آب به آسیاب کسانی می‌ریزد که صحنه جنگ فرمان علیه فهم را رهبری می‌کنند."

این ها قسمتی از پاسخ آقای محمد مجتهد شبستری به علاقمندانش در ایران می باشد که تحت عنوان « فرمان علیه فهم » اخرا منتشر شده است که بمراتب از نگاه اصلاح طلبان غیر حکومتی دقیق تر و روشن ترست و با سکولاریسم اختلافی ندارد.
سئوال اینجاست چرا نیروهای سکولار در مورد نیروهای مذهبی شرط و شروط اساسی در ارتباط با سکولاریسم قائل نیستند و به «تعادل قوا» آویزان میشوند؟
http://www.iran-emrooz.net/index.php/think/more/۷۶۸۵۸/
٨۶۶۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹۷       

    از : Şacin

عنوان : چندین چراغ بدست دارد و هنوز .........
آقای خراسانی نوشته اند "من هم به رفسنجانی رای داده ام، هم به موسوی و هم به روحانی، و این کار را بی آنکه هیچ توهمی به این کسان داشته باشم، درست میدانم. ... و هیچگاه در هیچ زمینه ای با جمهوری اسلامی همراه نبوده ام. " تاکید از من، و هیچگاه در هیچ زمینه ای با جمهوری اسلام همراه نبوده ام ؟؟!! زیاده عرضی نیست .
٨۶۶۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست