از : آرمان شیرازی
عنوان : برای ایستادن در برابر زن-ستیزان حکومت اسلامی نیازی به عورت شناسی نیست...
هم میهن گرامی, خانم هایده ترابی, درود بر شما! من ترجمه ی خانم سهیلا وحدتی را خواندم و آنرا کاری ارزشمند یافتم. خواندن نوشتار شما اما مرا به جای بالاتری, جز طرح یک اصل بدیهی که مفاهیم را باید دقیق و در جای خود نهاد, نبرد. براستی اما کدام "مفاهیم" را در نگر داریم و این "مفاهیم" قرار است چه گرهی از دشواریهای پیش روی ما بگشایند؟
اگر بگفته شما معنای حجاب "ستر عورت و مو" باشد, پوشش سر, یا مو, پاره ای از حجاب است. ازینرو, نادرست است گفته شود که "پوشش سر (یا) همان روسری بر سر داشتن... حجاب نیست."
اگر ادیان را به دوران کهن و کم-دانشی بشر بسپاریم و در اکنون گفتگو کنیم, جای این باور اسلامی که "تقریبا (؟) سراسر بدن زن عورت وی به حساب میآید و باید پوشانده شود" توی اذهان پس-مانده-در-زمان است و بس! میتوان در پیچ و تاب تعبیرات و تفسیرات "عورت" و "حجاب" سرگرم ماند و رویگردان از آنچه بود که اکنون پیش روی ماست: پرت یا رویگردان از ویرانی همه-سویه, بی-حقوقی, بیکاری, گرسنگی, اعتیاد, تن فروشی,,, و توفان خرافه که همه جا را درنوردیده ست!
در هزاره های گذشته اگر پوشش سر "نشانه ی پرستیژ طبقاتی زنان فرادست بود", در اکنون اما نفی فر (پرستیژ) انسانی ست! هنگامی که پیشرفت علوم و تکنولوژی باورهای دیرین (بویژه فراطبیعی) آدمی را از جای برکنده و چگونگی زیستنش را دگرگون کرده ست, دیگر نه جایی برای "عورت" شناسی و تعیین پوشش آن مانده ست و نه ارزشی برای دانستن تفاوت میان برهنه شدن یا "کشف حجاب" شَمخَت در برابر انکیدو!
٨۷۴۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱٣۹۷
|