سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بیانیه جمعی: مبارزات صنفی- مدنی تکیه گاه جنبش امید بخش دموکراسی خواهی ایران است

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : اردشیر زارعی قنواتی

عنوان : اعتبار امضاء برای یک فعال سیاسی چپ
این بیانیه و امضاهای زیر آن تصویر هرج و مرج و عدم رعایت پرستیژ سیاسی در زیر بیانیه یی به بهانه دفاع از کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز است که از راست افراطی و نئولیبرال، اپوزیسیون حقوق بگیر تا مدعی چپ را در کنار هم گرد آورده است. ظاهرا بعضی افراد برای مطرح کردن خود و نشان دادن اینکه در قبال تحولات درون ایران بی تفاوت نیستندT حاضر به مشارکت در هر حرکتی خواهند شد. در حالی که اصلی ترین خواسته کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز الغای "خصوصی سازی" و بازگشت کارخانه به بخش دولتی و ملی می باشد، نویسندگان این بیانیه که با توجه به ترکیب امضاء کنندگان باید از هواداران سرمایه داری باشند بدون اشاره به این موضوع و فاجعه یی که سیاست های نئولیبرالی حاکمیت و دولت روحانی انجام داده است، در محکومیت حاکمان جمهوری اسلامی بیانیه صادر می فرمایند. این نظام ضددمکراتیک و دشمن کارگران جدا از شکل حکومتداری که به جای "تاج شاهزاده" امروز "عمامه شیخ" را دارد دقیقا به همان توصیه های صندوق بین الملل پول و بانک جهانی عمل می کند که بیش از سه چهارم امضاء کنندگان بیانیه هم تمام قد حامی این سیاست می باشند. برای امضای امثال آهی، سازگارا، اسدی، رافت و شریعتمداری و ... در زیر این بیانیه و در کنار هم قرار گرفتن این دار و دسته ها نمی توان ایراد گرفت چون آنان به مقتضای منافع خود حق دارند هر جور که می خواهند کله ملق هم بزنند. اما امضای شخصی چون "بهزاد کریمی" با توجه به وابستگی به حزب چپ ایران (فداییان خلق) بسیار تعجب برانگیز می باشد و گویا بعضی از این دوستان برای یک امضاء حاضر به هر همکاری با ارتجاعی ترین نیروهای سیاسی دشمن تاریخی چپ و جنبش های کارگری هم خواهند بود. نه این بیانیه تنها بیانیه دفاع از جنبش کارگری و کارگران هفت تپه و فولاد اهواز بوده است و نه این افراد اعتبار چندانی در میان توده های مردم، کارگران و روشنفکران جامعه دارند که جناب بهزاد کریمی برای چسباندن امضای خود کنار امضای آنان دچار ذوق سیاسی شوند و مرز بین چپ متعهد و اپوزیسیون وابسته، راست افراطی و نئولیبرال های ضدکارگری را نقض کنند. واقعا آیا حزب چپ این اندازه بی در و پیکر و دچار بی هویتی سیاسی است که بعضی از مسئولین درجه اول آن به میل خود در کنار سلطنت طلبان، حقوق بگیران نهادهای اطلاعاتی آمریکایی و شناخته شده ترین نمایندگان فکری نئولیبرال (به هر بهانه یی) قرار بگیرند با انتقاد و تذکر تشکیلاتی هم مواجهه نشوند؟
٨۷۶۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣۹۷       

    از : محمود از ایران

عنوان : فترت برخی پیشروان و بازگشت به گفتمان مطرود مردم است
نخست " بیانیه جمعی مبارزات صنفی- مدنی که منتشر شد در آن ادعایی رونمایی شد. عنوان بیانیه خیلی کلی و آبستره است که بدان نمی پردازم تا از وقت استفاده ببرم و به امضا هواداران فدائیانی بپردازم که نام و اثر انگشت خود را کنار عناصری قرار داده اند عناصری که تا چندسال پیش هیچ تناسبی با همنشینان خود نظیر شهریار آهی و سازگارا نداشتند. آنها در نقطه کنونی تنها در یک نقطه با سلطنت های استحاله شده در قالب نیروهای دمکراسی خواه اشتراک نظر دارند و آن مخالفت با جمهوری اسلامیست. اقرار گرفتن اسم بهزاد کریمی در کنار شهریار آهی پایان انتظاری بود بر برخوردهای دوالیستی و موضع گیری های دوپهلو یا باصطلاح پاردوکسیکال ا. من چندان تعجب نکردم ولی نمی دانم چرا با نوسانات زیاد بهزاد کریمی نورمحمد کردستان به جائی رسید که بخشی از جوانیش را در راه مبارزه با سلطنت صرف کرده بود. امضا بهزاد کریمی به تمام حدس و گمانه ها در مورد تمایل او به سلطنت طلبان را پایان داد. پیوستن بهزاد به سلطنت پهلوی دو حالت دارد: ۱- نگاه بهزاد کریمی در پیوستن به جنبش فدائی در دوره سلطه محمدرضا پهلوی ایراد داشته ؟ ۲ - عقبگردش از جنبش فدائی به سمت سلطنت فرولهیده شده پهلوی ایراد دارد؟ بدون تردید پیوستن به سچفخا چه در مقام چریک – حمید اشرف، سلاحی ها، ارمغانی و ... یا در موقعیت هوادار سچفخا حبس کشیدن همچون بهزاد کریمی و فریدون احمدی ضرورت تاریخی بوده و پیوستن به مبارزات ضددیکتاتوری پهلوی وابسته به امپرایلیسم فضیلت سیاسی بود و جزء افتخارات بود. اما عقبگرد بهزاد کریمی ها از جنبش فدائی به سلطنت فروپاشیده پهلوی را می توان با حدس های فراوان روبرو کرد. از حدس سراب قدرت گرفتن پهلوی در ایران باشد و یا اینکه مایوس از استقرار ارزش های سوسیالیستی شده و حتی اینکه از بغض اخوندها به حب السلطنت گرایش یافته، اخوندهایی که بهزاد متحد طبقاتی خود می پنداشت ولی آنچه که بهزاد کریمی می خواست حاصل نیاند. ، قطعا آقای بهزاد کریمی می تواند تغییر خلق بدهد و چرخش سیاسی ئاشته باشد و به کرانه ای بیرون از مجمع الجزایر سوسیالیسم برود. اما شرط رفتن آن است که برای همیشه مهر و نشان فدائی را کنار بگذارد و صراحتا اعلام نماید به اردوگاه طرفداران سلطنت پهلوی - نظم منسوخ - بازگشته است و هیچ رابطه ای با چپ سوسیالیستی ندارد و برای همیشه به سلطنت طلبان گرویده است. ایشان بهزاد کریمی می تواند چپ باشد چپ دمکرات باشد عضو حزب چپ ایران باشد. می تواند از چپ عدول و به سلطنت پهلویستی دلبسته باشد. ولی منبعد هرگونه استفاده از کارت اعتباری فدائی استفاده نماید و با آن فضیلت سیاسی خریداری نکند.
٨۷۶۰٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣۹۷       

    از : احسان صالحی

عنوان : سیاست ناکارآمد خصوصی سازی؟!
امضاکنندگان خواسته یا ناخواسته "سیاست ناکارآمد خصوصی سازی" را بلای جان کارگران هفت تپه و فولاد اهواز می دانند، در حالی که همین کارگران متشکل خواهان بازگشت شرکت و کارخانه شان به دولت با نظارت کارگران هستند، که هیچ اشاره به آن در این بیانیه نشده است. لابد وداع کنندگان با "امپریالیسم" که خصوصی افسار گسیخته هر چه بیشتر و بی نظارت یکی از چهره های جدید امپریالیسم برای غارت و استثمار کارگران است که تمامی جناح های سیاسی ایران با آن توافق دارند و صد البته امضاکنندگان این بیانیه هم همین طور. شک نکنید که شما امضاکنندگان بیاینه هم مورد خطاب همین کارگران و زحمتکشان هستید. پس بی جهت سعی نکیند خود را حامی آنهایی بدانید که با خصوصی سازی و کالایی شدن حتی انسان شدیدا مخالف هستند و به همین دلیل دستگیر و شکنجه می شوند.
٨۷۵۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱٣۹۷       

    از : نادر رضایی

عنوان : جمع اضداد
بالاخره این بهزاد کریمی همان بهزاد کریمی حزب چپ است یا بازهم ایشان انکار خواهد کرد که این امضای وی است.
٨۷۵۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱٣۹۷       

    از : محسن درزی

عنوان : مدیریتِ محترمِ اخبارِ روز !
مدیریتِ محترمِ اخبارِ روز ! قدرِ آبروی سایت تون رو بدونید . این امضاء ها رو با صد من سیریش هم به جُنبشِ واقعاً موجودِ زحمتکشان می شود چسباند !؟ یعنی انقدر دمُکراتید که من هم بروم انشائی بنویسم و امضاء چند نئولیبرال رو زیرش الصاق کنم !؟ به آبروی سایت رحم ندارید ،خواهش میکنم به زحمتکشان رحم کنید ...
٨۷۵۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱٣۹۷       

    از : سیما سعادتی

عنوان : کدام جمع
من قصد اهانت ندارم ولی این چه داستانی است که تعدادی آدم بی ارتباط با هم روی یک مسئله ای که تیتر اخبار است یک انشا می نویسند و به عنوان بیانیه به جامعه حقنه می کنند و متأسفانه شما رسانه ها هم خودتان را موظف می بینید که آن را انتشار بدهید؟ چه نکته نغز و چه مسئله ی قابل توجهی در این نوشته هست که شما اسامی این خانمها و آقایان را به ما اعلام می کنید؟ گناه کرده ایم که خواننده شما هستیم؟
٨۷۵۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست