سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

درباره ی دو ادعای پهلوی طلبان - ف. تابان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : ف. تابان

عنوان : پاسخ به پرسش های سیامک
از دوستانی که در مورد مقاله ی من اظهارنظر کرده و نکات تکمیلی را یادآوری کرده اند متشکرم. در میان این نظرات دوست گرامی سیامک پرسش هایی را طرح کرده است که به اختصار نظرم را می گویم.
نوشته اند: «این نوع جمهوری سوسیالیستی را ما در عراق؛ سوریه و لیبی تجربه کرده ایم». هر چند با این ادعای ایشان موافقت ندارم، اما اگر هزار بار هم «جمهوری سوسیالیستی» مدل های مذکور را تجربه کنیم و شکست بخوریم، هیچ دلیلی نمی شود که بر فرض کارگران هفت تپه و فولاد گرسنگی بکشند و برای حق خود مبارزه نکنند. مبارزه برای عدالت، رهایی از فقر و رفع تبعیض خواست و نیاز کارگران و گروه های نابرخوردار در جامعه ی ما و در سطح جهان است و تا گرسنه ای در جهان هست، و سرمایه دارانی هستند که نان از سفره ی کارگران می دزدند این مبارزه ادامه خواهد داشت. برای چنین کسانی اهمیت این مبارزه کمتر از مبارزه در راه آزادی نیست.
ایشان نظام جمهوری اسلامی را نظام عدالت خواهانه خوانده اند که نشانه ی درک بسیار نادرستی از یک نظام عدالت خواهانه است و امیدوارم درکشان از آزادی مثل درک ایشان از عدالت اجتماعی نباشد.
نوشته اند: آیا حاضر میشوید در یک انتخابات ازاد بعد از ۴_۵ سال انرا (نظام سوسیالیستی) را به پیروان نئولیبرالیسم واگذار کنید؟ من کاره ای نیستم که بخواهم در این مورد تصمیم بگیریم. اما توجه شما را به دو تجربه متفاوت جلب می کنم. کشورهای سوسیالیستی علیرغم همه ی بد و خوبش، تقریبا همه - با یک استثنا - از قدرت کنار رفتند و به روی مردمشان اسلحه نکشیدند و حمام خون به راه نیانداختند. در مورد سرمایه داری ما هنوز هیچ تجربه ای نداریم که در مورد یک انتخاب واقعی سوسیالیستی چه رفتاری در پیش خواهند گرفت. یک نمونه در همین چند سال بوده است تجربه یونان. «دموکراسی اروپایی» انتخاب مردم و حق آن ها برای سرنوشت خود را تحمل نکرد. آن ها البته با تانک به سراغ این مردم نرفتند، با بانک هایشان اراده ی مردم را در هم شکستند و انتخاب آن ها را زیر پا گذاشتند. من نمی دانم که اگر بانک ها از پس این کار بر نمی آمدند، ان گاه شاهد رژه ی تانک ها در خیابان های آتن بودیم یا نه؟
٨٨۰۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۷       

    از : parviz ahmadi

عنوان : شاه الاهی ها را دست کم نگیرید
ضمن موافقت با برخی نظرات جناب تابان؛ یک نکته مهم را ذکر میکنم و آن اینکه فراموش نکنیم ، بعد از انقلاب کبیر فرانسه ناپلئون کودتا کرد و به قدرت رسید. مجلس در دوران رستوراسیون دو پادشاه را ( لویی هیجدهم و شارل دهم ) سر کار آورد و بعد از بی لیاقتی دو پادشاه، رفتند سراغ دودمان اورلئان و لویی فلیپ را به سلطنت " برگزیدند ". در نهایت او هم بی کفایت و بی لیاقت از کار در آمد و بعد از کودتای "ناپلئون کوچک " بالاخره جمهوری برقرار شد. اگر دانش و فرهنگ دموکراسی، زاده ی روشنگران وجود نمی داشت آیا سلطنت طلبها دست از قدرت بر میداشتند؟ آری " سلطنت نفی حق حاکمیت مردم است".
٨٨۰۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : اتحاد سرور جنبش است!
من فکر میکنم به طرفداران سلطنت بعنوان یک حزب استثنائی در جمهوری میتوان شانس داد.
٨٨۰۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۷       

    از : بابک مهرانی

عنوان : به بهانه ی یادداشت سیامک
دوست عزیز ! آقای تابان "آرزو" نکرده ، بلکه بدرستی تاکید کرده است :"هدف چپ مبارزه برای یک جمهوری دموکراتیک و با سمت گیری عدالت خواهانه و سوسیالیستی در برابر انواع جمهوری خواهی ها با گرایش های راست طبقاتی است."
شما به برنامه ی احزاب چپ در جوامع پارلمانی اعم از جمهوری یا پادشاهی نظر کنید تا ببینید در چه مولفه هائی برنامه ی احزاب با احزاب راست ، میانی ، سوسیال دموکرات ، سبزها تفاوت دارند . اتفاقا درست این است که جمهوریخواهان شمول چپ ها از هم برای مرزبندی احزاب مدرن راست ، میانه و چپ تلاش کنند که بتوانند بعداز تشکیل مجلس موسسان بر اساس پایگاه واقعی اجتماعی خود ، نمایندگان واقعی اقشار مختلف جامعه باشند تا در تدوین یک قانون اساسی عادلانه و مناسب جامعه ایران موفق شوند. به همین دلیل باید مردم بعداز ۷۰ سال محرومیت از شرکت در فعالیت های سیاسی و اجتماعی خود را برای فعالیت های حزبی آماده کنند و چپ ها که همیشه پیشتاز قعالیت سیاسی بوده اند حتما باید در معرفی اهداف و آرمانهای خود از صراحت بیشتری برخوردار باشند.
٨٨۰۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۷       

    از : خسرو صدری

عنوان : چپ های آلمان نمونه چپ موفق
بعد از فروپاشی شوروی، چپ هایی که شعارها و اعمال خود را مناسب با شرایط جدید جهانی تغییر ندادند، منفعل شدند. چپ های آلمان در این رابطه نمونه موفق به شمار می روند. آن ها میدانند که حتی اگررای کافی هم بیاورند، به تنهایی نمیتوانند دولت تشکیل دهند. زیراسرمایه ها یک شبه از کشور می گریزند. تاثیر آن ها در عرصه داخلی ،جانبی است ولی در صحنه جهانی بسیار فعال در جهت ایجاد جهانی چند قطبی تلاش می کنند.درچنین جهانی است که می توان بار دیگر ازسوسیالیسم سخن گفت.
در رابطه با کشورمان، به نظرمن دوخط قرمزوجود دارد:یکی تمامیت ارضی و یگری عدم وابستگی به بیگانه.
رضا پهلوی و دوستانش چون شهریارآهی، مطابق اظهارات مستند آقای احمدعلی مسعود انصاری، سالهاست که از بیگانگان پول و مشاوره می گیرند. راستی چرا این هاهربار که اختلاف آمریکا و ج.ا به نقطه اوج می رسد سر و کله شان نمایان می شود؟
چنین افرادی مانند بادکنکی هستند، که شاید ج.ا هم بدش نمی آید که در آن ها بدمد و مخالفانش را پیرامون آن ها جمع کند.زیرا در سربزنگاه با سوزن افشاگری می تواند آن ها را بترکاند.
٨٨۰۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۷       

    از : فرهاد عاصمی

عنوان : چپ ایرانی احتیاج به یک خانه تکانی جدی در اسلوب اندیشه و عمل دارد
موضوع مقاله، و همچنین موضوع ابرازنظرها نشان می دهد که چپ ایرانی باید نظر شفاف و صریحی برای آینده ی پس از دیکتاتوری داشته باشد. باید بتواند به مبارزان بگوید، چه اقتصاد سیاسی را می خواهد جانشین نئولیبرالیسم امپریالیستی- اسلامی کند. در این زمینه نظر حزب توده ایران صریح و شفاف است. باید اقتصاد سیاسی ملی- دمکراتیک حاکم گردد. نیاز بحث دراین زمینه میان چپ به شدت به چشم می خورد.
٨٨۰۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۷       

    از : سیامک

عنوان : سمت گیری عدالت خواهانه و سوسیالیستی
اقای تابان
ارزو کرده اید برای ایجاد یک جمهوری با سمت گیری عدالت خواهانه و سوسیالیستی.این نوع جمهوری سوسیالیستی را ما در عراق ؛ سوریه و لیبی تجربه کرده ایم.اگر غیر از این است باید زحمت میکشیدید و توضیح میدادید که مثلا اگر موفق میشدید در برپایی یک جمهوری با سمت گیری عدالت خواهانه و سوسیالیستی٬ ایا حاضر میشدید در یک انتخابات ازاد بعد از ۴_۵ سال انرا به پیروان نئولیبرالیسم واگذار کنید؟
مگر اینکه نظام عدالت خواهانه و سوسیالیستی شما ابدی باشد؟
اقای تابان٬
مشکلات بسیار پیچیده کشوری مثل ایران را با واژه کس تجربه نکرده ًًعدالت خواهانه و سوسیالیستیً نمیتوان حل کرد.البته ۴۰ سال است که ًنظام عدالت خواهانهً جمهوری اسلامی را تجربه کرده ایم.چیزی که صدساال است ایران دنبالش است و به ان نرسیده است ازادی است. دموکراسی (نه جمهوری و نه سلطنت) تنها سیستمیست (که البته اگر بتوان به ان رسید) میتوان ایران را از منجللاب کنونی نجات داد.
٨٨۰۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۷       

    از : سعید رضا

عنوان : باید یکی شویم اینان هراسشان ز یگانگی ماست
آقای تابان با سلام،
شما در پاسخ خود بر روی نکات صحیحی انگشت گذاشته اید. به باور من سلطنت طلبان آنطور که جو سازی میکنند به خودی خود در برابر نیروی چپ، رقیبی واقعی نیستند، بلکه این حمایت مادی و تبلیغاتی کارتل ها و تراست های بین المللی است که آنان را برای چپاول ده های آینده باد میکند و به خطری جدی تبدیل مینماید و بدا به حال ما که اپوزیسیونی اینگونه متشتت داریم.
مشکل چپ ایرانی در خود محوری،خود بزرگ بینی و سکتاریسم است، سالیان دراز خود زنی و دگر زنی در اردوی چپ ایرانی به پدیده ای نهادینه تبدیل گشته است و حرکت های همگرایی را به شدت به تعویق انداخته است.
جنبش اعتراضی در ایران در شعار و عمل جنبشی حق طلبانه، آزادی خواهانه و ضد سرمایه داری است، که فرصتی تاریخی برای چپ ایرانی را بوجود آورده است.
اگر سلطنت طلبان دلخوش و متکی به شعار یکبار مصرف برای رضا خان آنهم در رابطه با ذهنیت تاریخی مردم از مبارزه رضا خان با آخوند های مرتجع هستند و مرتب انرا تکرار میکنند، چگونه است که بعضی از چپ های ایرانی با دیدن اینهمه جانفشانی و مبارزات درخشان کارگران، دهقانان، دانشجویان، معلمان، زنان و سایر اقشار زحمتکش و تحت ستم با حکومت سرمایه داری تحت لوای دین، خود را دست کم ،میگیرند.
چپ ایرانی احتیاج به یک خانه تکانی جدی و جدایی واقعی از عناصر مشکوک دارد، چپ ایرانی بایستی تکلیف خود را با اصلاح طلبان حکومتی یکبار و برای همیشه مشخص کند، چپ ایرانی بایستی قاطعانه سرنگونی و تغییر رژیم استبدادی را در سر لوحه برنامه خود قرار دهد، چپ ایرانی بایستی با قبول حقوق دمکراتیک ملل ایرانی بتواند گروه ها و سازمان های اتنیکی را با خود متحد کند، چپ ایرانی بایستی با تشکیل یک جبهه فراگیر و ملی تمامی نیروهای آزادیخواه و برابری طلب را تحت برنامه ای دمکراتیک سازماندهی کند‌. تنها در این صورت میتوان امید به پیروزی و بهروزی توده های میلیونی مردم در فردای جمهوری جهل و جنایت داشت. وظیفه چپ ایرانی مبارزه برای آزادی و عدالت اجتماعی است نه تعویض شیخ با شاه
٨٨۰۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست