سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

اعلامیه سازمان راه کارگر بمناسبت چهلمین سالگرد انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : علی آسه

عنوان : نقدی بر بیانیه سازمان راه کارگر
سازمان راه کارگر از ابتدای انقلاب ۵۷، نزدیکترین تحلیل را به واقعیت جامعه ایران داشت، و روند آتی تطور حکومت جدید که بنام "جمهوری اسلامی" نامیده شد، صحت نظرات این سازمان را به اثبات رساند. در ابتدای انقلاب بحث نیروهای چپ بر طبقه ای بود که هژمونی انقلاب را در دست گرفته و در جهت پیاده سازی خواستهای طبقاتی خود پیش می رود. سازمان راه کارگر، آب پاکی روی دست همه ریخت و اعلام کرد، حاکمیت نه در دست طبقه خاصی که در مشت "کاست روحانیت" است و بقیه مدعیان حق و حقوق در حکومت از قبیل بنی صدر، قطب زاده، بازرگان، و... امثالهم ، ابزاری در دست روحانیت برای پیشبرد مقاصد خودش هستند. و نکته برجسته دیگر، صدای پای فاشیسم، در آینده تحکیم و تداوم جمهوری اسلامی، اما نه به سبک تراژدی، که از گونه کمدی آن دیده بودند.
گذشت زمان نشان داد در جمهوری اسلامی فقط و فقط روحانیت قدرت را در دست دارد، و بقیه کارگزاران ارشد حکومتی، یا خودشان روحانی، یا فرزند روحانی، و یا داماد روحانی هستند، و سمتهای پائین دولتی به سایر افرادی که اعتقاد عملی خود را به روحانیت حکومتی (نه به اسلام) نشان بدهند، بدست می آورند، اما هیچگاه خودی نخواهند شد. نکته دیگر، حفاظت روحانیت از افراد کاست و وابستگان آنهاست. در تمامی عمر جمهوری اسلامی، هیچگاه یکی از روحانیون یا وابستگان آنها به مجازاتهای سخت محکوم نشده و اگر موضوع ابعاد رسانه ای پیدا کرده باشد، یک فرد غیر خودی را که در جریان موضوع مورد بحث، دم گاوی دستش بوده ، گرفته و اعدام کرده اند و این داستانها که فلان روحانی پسر خودش را اعدام کرده قصه ساختگی روحانیت است.
خطای راه کارگر در پیش بینی فاشیسم حاکم بر جمهوری اسلامی بود، که متاسفانه در دوره آیت اله خمینی تراژدی خونبار و در زمان رهبری آقای خامنه ای، کمدی تحجر است. آیت اله خمینی، دارای مدارج اجتهاد حوزوی بود، و از طرف دیگر سابقه مخالفت با شاه را در دست داشت و همچنین بهردلیلی عامه مردم به او عقیده مند بودند، و با دارا بودن این مشخصات، و جسارت شخصی، هرکس اعم از روحانیون یا مکلاها که با او مخالفت می کردند، مورد تهاجم مستقیم قرار می گرفتند و مردم هم پا به رکاب آماده پیاده کردن اوامر او بودند.
اما وضعیت آقای خامنه ای متفاوت بود، ایشان مدارج بالای حوزوی نداشت ، لذا روحانیونی که خود را سرتر از ایشان می دانستند حاضر به پذیرش ولایت و حتی رهبری آقای خامنه ای نبودند، از طرف دیگر ، گروه پیرو آقای هاشمی که بدنبال استقرار خط مشی بانک جهانی ، ارتباط با کشورهای غربی ، و پذیرش سبک غربی در زندگی مردم و جامعه بودند، اعتنائی به آقای خامنه ای نداشته و خود را کل مایشاء حکومت می دانستند و برای اقداماتی که در کشور یا خارج انجام می دادند، نیازی به مطلع کردن رهبر نمی دانستند.
فاعتبروا یا أولی الأبصار
٨٨۵٣۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست