سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دون کیشوت جمهوریخواهی در پیکار با طوفانها - دنیز ایشچی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : کیا

عنوان : دیکتاتوری پرولتاریا همان دمکراسی علمی است.
چگونگی این دیکتاتوری در اجرا ،در عمل است که با مویی با فاجعه فاصله دارد.
اکنون با پیشرفت علم و تکنیک بخصوص کامپیوتر و حل محاسبات پیچده اقتصادی و حتی سیاسی مارکسیسم میتواند تعادل خود را در ایجاد چپ دمکراتیک ویا همان دیکتاتوری پرولتاریا با دقت و انصافی نسبی به پیش ببرد.
٨۹٣۱۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣۹٨       

    از : دنیز ایشچی

عنوان : پاسخی کوتاه
رفیق احسان عزیز
متاسفانه جواب شما مثبت است. چپ میتواند دموکرات نباشد. یکی از نشانه های تاریکی که بر پیشانی تاریخ چپ نقش بسته و موجب فاصله گرفتن مردم کوچه و خیابان از آنها میباشد، ضد دموکراتیک و حتی ضد آزادی بودن بعضی سازمان های چپ میباشند که بعد از سر کار آمدن؛ روی دیکتاتورهایی را که سرنگون کرده بودند، با سیاه کاری های خویش سفید کردند.
نمونه پول پوت در کامبوج، یوناس ساویمبی در کنگو، گولاگ های استالین در شوروی سابق از آن نمونه میباشد. متاسفانه در میان سازمان های چپ ایرانی افراد و گروه هایی هستند که سایه دیگری را با تیر میزنند و هر چه از دستشان بر بیاید در ایزوله کردن و از میدان به در کردن دیگری انجام میدهند. به همین جهت خیلی مهم است که آزادی، دموکراسی و سوسیالیسم را به همدیگر پیوند زده و چپ دموکرات را با دارا بودن چنین ویژگیهایی تعریف نمائیم.
در پاسخ به سوال دوم شما تلاش میکنم تا آنجائئکه بتوانم نظر خود را بصورت گویائی بیان کنم. اگر "چپ سنتی" همان چپ استالینی باشد که به دیکتاتوری پرولتاریا معتقد بود و عملا آن را به دیکتاتوری بوروکراسی حزبی و در راس آن عده محدود رهبران پیر با خاندانشان تبدیل کرده بود تعریف بکنیم، اکثریت غالب چپ امروز از آن فاصله گرفته است. گذار تحولی چپ از چپ سنتی به چپ دموکرات با تعریفی که در قسمت اول کردم میباشد. خیلی از محافل وسازمان های چپ ایران این دوران گذار را آنطور که باید طی نکرده اند. خیلی شفاف بگویم، بعضی از چپ های ما اگر امروز قدرت سیاسی را بدست بگیرند، دست کمی از جمهوری اسلامی ایران نخواهند داشت. چپ احتیاج دارد تا تحول نظری و فرهنگی لازم را در پیوند دادن سوسیالیسم با آزادیهای فردی و اجتماعی و نظام سیاسی دموکراتیک در روندی تکاملی طی نماید.
استنباط من از "چپ نو" این میباشد که برخی از نسل های جوانی که بسمت آرمان های سوسیالیستی روی می آورند، بدون اهمیت دادن به تاریخچه بیش از صد و پنجاه ساله آن، ویژگیهای امروزین جهانی را در نظر گرفته و راهکارها و شیوه های مبارزاتی نوینی را بطور کاملا جدا از سازمان های تاریخی سیاسی چپ در پیش میگیرند، که خود بجای خود حرکتی مثبت است.
در خاتمه ما نباید از تنوع چپ بترسیم. تا زمانیکه همه در درک متقابل اندیشه های همدیگر تلاش میکنیم و در راه سعادت مردم تلاش میکنیم و یار و همیار همدیگر هستیم، این مبارزات ما را غنی تر میکند.
سپاس از توجه شما به نوشته من.
٨۹٣۰۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣۹٨       

    از : احسان

عنوان : آیا مگر چپ می تواند دمکرات هم نباشد؟
رفیق دنیز، با خواندن جمله نخست مقاله شما، این پرسش به ذهنم آمد که مگر چپ می تواند دمکرات نباشد. آگر می تواند، نخست لطف کنید تعریف این عبارت چپ دمکرات را بیان کنید و مشخص کنید و توضیح دهید کدام نیروی چپ مارکسیست در ایران غیردمکرات است؟ پرسش مهم تر این است که آیا دمکرات و غیردمکرات خواندن این نیرو یا آن نیروی چپ مارکسیست مانع وحدت نیروهای سیاسی چپ واقعا مارکسیست ایران نمی شود، که شما خود از طرفداران چنین وحدتی هستید؟

دو پرسش دیگر این است: ۱) چرا در سال های اخیر عبارت هایی مانند "چپ سنتی"، "چپ نو"، "چپ دمکرات" و مانند ان با چنین شتابی، به ویژه در میان روشنفکران، در حال گسترش است؟ ۲) آیا چنین عباراتی هدف خاصی را دنبال نمی کنند، هدفی که خواسته یا ناخواسته بیش از همه ارتجاع داخل و خارج ایران و دشمنان سوگندخورده مارکسیسم و
سوسیالیسم شاد و امیدوار می کند که همچنان چهارنعل بتازند و غارت و استثمار کنند؟
پاسخ به این پرسش ها بی شک کمک می کند ما با درکی درست از چپ به وحدت دست یابیم.

امیدوارم پاسخی از شما دریافت شود.
٨۹۲۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست