از : بیژن باران
عنوان : نویسش، ویرش
نمی توان جای اسم، مصدر فعل بکار برد. نباید گفت من امروز ورزیدن داشتم. باید گفت من امروز ورزش داشتم. شاید بتوان چند ۱۰۰ واژه ردیف کرد که با وند اشتقاقی، فعل به اسم تغییر کلی می کند. یک دوجین اسم که از فعل اشتقاق یافته اند بقرار زیرند: کوشش، گویش، پویش، پژوهش، شورش، پرسش، ورزش، چرخش، خارش، کاووش، نویسش، نرمش، گردش.
صدها هزار واژه های تخصصی در جهان مدرن اند که برابرهای فارسی ندارند. گاهی فرهنگستان و نویسندگان برابرهایی برای برخی از واژه ها ابداع می کنند. چند نمونه: کامپیوتر = رایانه، سبوسید = یارانه، سامانه = سیستم. ولی برای مترو، اتوبوس، آسپرین، پیتزا، هات داگ، دمکراسی برابرهایی در فارسی نیستند. برای obsession بفارسی وسواس آمده. ولی وسواس رفتاری بوده؛ مانند کسی که هی دستش را می شوید. اگر تمرکز ذهنی و مشغله فکری بدور یک موضوع باشد؛ دیگر وسواس معنی دقیق برای این واژه غربی نمیباشد. قبلا در جایی واژه ویرش را برای obsession خواندم؛ در ذهنم ماند. یک فکر قوی و سمج، میل شدید، هوس مفرط، اشتیاق ذهنی به ویر گرفتن نزدیک است. لذا ویرش، اسم برابر واژه غربی فوق گزیده شد. در جمله ویرش با مترادف وسواس برای کمک به خواننده آمده است.
خواننده جدی وقتی واژه ای را نمی داند بهترین راه جستجو در http://www.google.com/ است.
نقد "چند زبانی.." ۳۵۳۵ لغت و ۱۰۰ ها نظر فرهنگی، ادبی، اجتماعی، علمی، تاریخی دارد؛ به ۲ تا لغت از ۳۵۳۵ لغت گیر دادن با تعمیم و نتیجه گیری "چه بر زبان فارسی دارید می آورید" دور از انصاف نیست؟
٣۰۵٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨۹
|