یادداشت اردشیر زاهدی در نیویورک تایمز و ستایش عبداله شهبازی از آن
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۴ خرداد ۱٣۹۷ -
۴ ژوئن ۲۰۱٨
کانال تلگرامی «مجید تفرشی»، پژوهشگر تاریخی، متن منتشر کرده است با عنوان «ترجمه یادداشت آقای «اردشیر زاهدی» داماد سابق محمد رضا شاه پهلوی، سفیر اسبق ایران در آمریکا و بریتانیا، و وزیر خارجه عهد پهلوی دوم، منتشر شده در روزنامه نیویورک تایمز». این یادداشت مورد تحسین عبداله شهبازی که با وزارت اطلاعات ایران رابطه دارد، قرار گرفته است. متن هر دو یادداشت در در پی میآید:
یادداشت اردشیر زاهدی
«سخنرانی وزیر خارجه آمریکا، مایک پامپئو، درباره ایران هم غم انگیز بود، و هم گیج کننده. بهعنوان رئیس سیاست خارجی یک قدرت بزرگ، و مدیر سابق سازمان سیا، ایشان باید ایران، مردم آن و تاریخ آنرا بهتر بشناسد.
قلدری به ندرت به نتیجه میرسد، و در مورد ایران هیچگاه به نتیجه [مطلوب] نرسیده است. در طول هزاران سال تاریخ خود، کشور من هرگز در برابر خارجیها سرخم نکرده و تسلیم نشده است، و در شرایط مصیبت بار متحد مانده است. مستقل از عقیده خود درباره دولت کنونی [ایران]، تحت تهدیدهای خارجی، مردم نجیب ایران با هم متحد بوده، و از سرزمین مادری دفاع کرده و میکنند. تاریخ به متجاوزان خارجی سریعاً میآموزد که از افکار پوچ خود برای ویرانی ایران دست بردارند. گربهها رویای موش دارند، [ولی] احدی قادر به خرد کردن ایران نیست.
با سرزمینی به وسعت ۶۳۶،۰۰۰ مایل مربع و ۸۲ میلیون جمعیت، ایران عراق نیست. ایران قادر خواهد بود در برابر حمله نظامی خارجی مقاومت کند. باید [هجوم غیر قانونی به] عراق را به یاد آوریم که بر اساس دروغ و اسناد تقلبی بود. حمله [به عراق] نه اجازه قانونی داشت، و نه اتوریته اخلاقی. نتیجه آن کشتار و ویرانی عظیم بود. صدها هزار مردم بیگناه کشته شدند، و آینده و زندگی میلیونها نفر ویران شد. و، بر طبق گفته رئیس جمهوری آمریکا [ترامپ]، ۷،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار هدر رفت. آیا مغزها [ی آمریکا] در سازمان سیا و وزارت خارجه تاریخ را نمیدانند؟
ایران به خاطر حضور خود در سوریه محکوم میشود. ولی گفته نمیشود که ایران در سوریه به دعوت دولت [قانونی] کشور مستقل سوریه حضور دارد. حضور ارتشهای مخفی آمریکا و دولتهای غربی در سوریه است که نقض قوانین بین المللی است [نه ایران].
کشتار ادامه دار، بیرحمی و جنایات دیگر بر علیه مردم غیر نظامی یمن [که توسط عربستان و امارات با پشتیبانی آمریکا انجام میشود] نه تنها جنایات جنگی هستند، بلکه حمله به بشریت نیز هستند. آیا قادر خواهیم بود که این بربریت را ببخشیم و فراموش کنیم؟ در ۲۳ و ۲۴ ماه مه خبر اصلی بی بی سی یک گزارش درد آور بود که یک عروسی در دهکده یمنی را نشان میداد که در آن مردان، زنان، و بچهها مشغول جشن گرفتن ازدواج عزیزان خود بودند. آن روز قرار بود شادترین روز زندگی آنها باشد. در یک لحظه عربستان سعودی به دهکده حمله کرد و ۲۲ نفر را کشت. جشن تبدیل به عزا شد. چگونه میتوان گرسنگی بچهها و ویرانی یک کشور [یمن را توسط عربستان و متحدان] را توجیه کرد؟ کدام دیوانه مسوول این فاجعه بی سابقه است؟ عدالت غرب بیست و یکم این است؟
آمریکا و ایران ۱۶۰ سال پیش با هم دوست شدند. ذکر نام آمریکاییهای بزرگی نظیر هاوارد باسکرویل [که در انقلاب مشروطیت به همراه انقلابیون در تبریز جنگید و شهید شد]، [ویلیام] مورگان شوستر [خزانه دار دولت مشروطیت از ماه مه تا دسامبر ۱۹۱۱]، آرتور میلسپو [مستشار مالی در ایران از ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۷، و از ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵]، آرتور آپهام پوپ [استاد دانشگاه و محقق هنر ایرانی، سردبیر Survey of Persian Art]، و ریچارد فرای [محقق ایران و آسیای مرکزی، و مدیر انستیتوی آسیا در دانشگاه شیراز از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴] هنوز احساسات گرم [دوستانه] را در ایرانیها ایجاد میکند.
حتی اگر یکی از امضاء کنندگان برجام از آن کنار رود، هنوز این یک سند معتبر و واجب الاجرا است. دعا میکنم که عقلانیت پیروز شود، و بلوغ دیپلماتیک غلبه یابد [تا آمریکا سیاست خود را تغییر دهد].
بدون شک شرایط اجتماعی ایران تکامل خواهد یافت و تغییر خواهد کرد. من امید و اعتماد زیاد به جوانان ایران دارم، که شخصیت، هوش و لیاقت آنها آینده ایران را شکل خواهد داد. من خوشحال و امیدوارم وقتی میبینم که در چهار گوشه جهان، اکثریت کارشناسان منطقه [خاورمیانه] واقعیات را روشنتر از [مایک پامپئو و دولت ترامپ] میبینند و از عزت و حقوق برادران و خواهران شریف من دفاع میکنند. من هم به نظرات آنها احترام میگذارم و هم قدردان آنها هستم».
عبداله شهبازی: نامه ی اردشیر زاهدی باید تحسین شود
عبدالله شهبازی؛ درباره یادداشت اردشیر زاهدی در نیویورک تایمز نوشت: اردشیر زاهدی در یک کلام «لات» بود ولی شخصیت مستقل خود را داشت. با محافل سطح بالای غرب خیلی نزدیک بود و به هیچ کدامشان رحم نکرد. از جمله، به این دلیل «نوکر» نبود.
شهبازی نوشت: نامه اردشیر زاهدی باید تحسین شود. اردشیر زاهدی همیشه اینطور بوده. پدرش هم بطور نسبی مستقل بود از شاه و به همین دلیل پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ محمدرضا شاه و دوستانش در ایران و بریتانیا با زحمت زیاد از شر سپهبد زاهدی خلاص شدند. تمام دوره زاهدی نزاع بود میان دو باند قدرتمند که در نهایت به سقوط دولت زاهدی انجامید.
در «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» این تعارض را بطور مستند توضیح دادم و سپس بارها گفتهام که اینطور نیست تصور کنیم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مرزی است که ماقبل آن سفید سفید است و پس از کودتا سیاه سیاه میشود. تحکیم و تثبیت دیکتاتوری محمدرضا شاه فرایندی طولانی بود و رجال هم بسیار متفاوت بودند. برای مثال، در مقایسه با اسدالله علم برای رقیبش، دکتر منوچهر اقبال، احترام قائلم که سرانجام به دلیل دسیسههای علم و باند علم در اثر توهین شاه ایست قلبی کرد و مرد. ولی خب، امروزه شاهدیم که همان شبکه و همان مافیا هنوز قدرتمند است و از علم (مثلاً با تدوین و بازنویسی و اضافه و حذف و زیبا کردن و انتشار یادداشتهای روزانه اسدالله علم) و سایر افراد این شبکه، مثل علینقی عالیخانی، «چهره» میسازد.
اردشیر زاهدی در یک کلام «لات» بود ولی شخصیت مستقل خود را داشت. با محافل سطح بالای غرب خیلی نزدیک بود و به هیچ کدامشان رحم نکرد. از جمله، به این دلیل «نوکر» نبود. استقلال خودش را داشت حتی از شاه. داماد شاه بود ولی دختر شاه را طلاق داد.
شهبازی در پایان با اشاره تنها دیداری که با سیروس ناصری داشته، نوشت: اگر قرار بود ... امثال سیروس ناصری «دیپلمات» درجه اول و تعیینکننده مقدرات ما شوند، من ترجیح میدهم همان اردشیر زاهدی باشد که تمام رجال واشنگتن را با انگشت خود بازی میداد.
|