عنوان : جای انست که خون موج زند در دل لعل
برای دوستانی که اقای عبدالله شهبازی را نمی شناسند، خائنی که بدلیل املاک پدری و خانبازی به زندان شاه رفت، از معاشرت با عمویی توده ای شد، حزب، او و همسر سابقش را به امریکا فرستاد تا آقا مترجم بشود (گویا مدت کوتاهی در جریان انقلاب، نماینده ی سازمان جوانان حزب شد)، دستگیر شد و سریع برید و خود بازجو شد و کیانوری و افراد زیادی را بازجویی کرد، چون تاریخ مصرفش سر آمد، شبانه تاریخ نگار شد و برای دربار رژیم اسلامی به تحریف تاریخ پرداخت و همچنان سر در قفای چرکآلود خود به تاریخنویسی !!!!ادامه میدهد، بنا بر خصوصیاتش هر وقت لازم شدبه شغل شریف بازجویی (فرق نمی کند چه رژیمی) دوباره باز خواهد گشت، پلنگ خالهایش را از دست نمی دهد. چرا نظریات این شخص در این مقاله آمده، نمی دانم (شاید به عنوان یک رژیمی که زاهدیِ رژیم سابق را تایید کرده). این برادر اکنون با قیافه و ژستهای یک اینتلکچووال (بیشتر از یک روشنفکر و فرهیخته) (لابد با صدایی از ته سینه گود چون علما) درافشانی می کند و گاه غری هم می زند، تمام نوکران حکومتها (بخصوص انهایی که در سرکوب نقش داشته اند) تاریخشان سر می آید و ژست مخالف یا روشنفکر می گیرند.
٨۵۱٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣۹۷