سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

"جنبش سبز" و"حرکت ملی" - بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : سبز

عنوان : فقط تبریز ساکت نبود، کاشان، قزوین، رضاییه، مازندران، کرمان، قوچان، سیستان، بوشهر، ....هم سکوت کردند.
دلیل سکوت همیشه رضایت نیست. در بسیاری از شهرهای ایران
این سکوت وجود دارد با اینکه مردم خیلی ناراضی هستند و سبز فکر می کنند. من فکر می کنم تهران بخاطر وسعتش برای رژیم کنترلش سخت تر از شهرهای دیگر ایران است. من فامیل هم در تهران دارم هم در اصفهان هم در رشت و هم در زنجان. همه فامیل هایم در همه این شهرها از رژیم متنفرند ولی فقط آنهایی که در تهران بودند بیشترشان به تظاهرات رفتند. تبریز هم شاید از این قضیه جدا نباشه چون جمعیتش حدود یک میلیون نفره. خراسان که میلیون ها جمعیت داره متناسب با جمعیتش بیرون نرفت در صورتیکه اونجا موسوی طرفدار خیلی داره و مردم از مصباح یزدی متنفرند. من فکر می کنم روشنفکرای ما باید یک تحلیلی هم از این شهرها هم بدهند. تبریز هم بنظر من مشکلش همان مشکلی است که مثلا مازندران دارد و ارتباطی به تیره و تبار نداره. نصف تهران ترک است و خیلی از اینها هم مثل بقیه به تظاهرات رفتند. اگر مسئله ترک و فارس است که نیست پس چرا در تهران رفتند به تظاهرات ولی در تبریز نرفتند. یک تحلیلی در این موردها بدهید.
فقط تبریز ساکت نبود، کاشان، قزوین، رضاییه، مازندران، کرمان، قوچان، سیستان، بوشهر، ....هم سکوت کردند.
۲۱۷٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱٣٨٨       

    از : مهدی´ صالح

عنوان : نظر من و فرهنگ نظر دادن
قبل از اینکه در باره نوشته دوست عزیز آقای کریمی‌ اظهار نظر کنم، تذکری با کاربران و اخبار روز دارم. متأسفانه نظرهای داده شده در این مقال و مقالات دیگر اکثرا با موضوع رابطه ندران و کمکی‌ به تعمیق بحث نمی کنند که این نشانه کمبود و نقصان در فرهنگ خواننده می‌‌باشد. نحوه نظر دهی‌ دوستان مثل خانم‌هایی‌ می‌‌ماند که به مجلس روضه میروند اما به آنچه نمی کنند توجهی‌ به منبر و روضه و روضه خوان است. اخبار روز باید برای پر بار کردن بحث از انعکاس نظرات غیر مرتبط با اصل مطلب خوداری کند.
و اما این نظر آقای کریمی‌ که شرکت در جنبش سبز گامی در جهت احقاق حقوق ملی‌ است کاملا بجاست، اما ایشان به این مساله علیرغم نقد ۳ نوشته در این مورد نمی پردازد که چرا تبریز ساکت هست تا حال حرکتی نشان نداده است . من تبریزی هستم و این را اول گفتم که شاید از مرحمت ناسزاگوی همشهریان "تورک" در امان باشم.
چن روز مانده به انتخابات حجاریان در نوشته کوتاه به مناسبت سالروز تولد روزاا لوسمبورگ بدرستی خرکت در پیش را جنگ میان بربریت و مدرنیته خوانده بود. جنبش سبز در مقیاس ایران جنبش مدرن و امروزیست. و چناچه آقای ایرانی‌ در نوشته خود اشاره کردن سهم زنان، دانشگاهییان... در آن بیانگر این واقعئت است. متأسفانه در تبریز امروزی هیچ پتانسیل مدرن دیده نمیشد که هیچ بلکه تمایل قوی علیه مدرنیته چه در قالب مذهب و چه در چاردیوار تعصّب و سنت وجود دارد. این عامل هشهریان مرا نسبت به جنبش سبز بی‌تفاوت کرده است. ادعای دوستان "تورک" که مردم آذربایجان آگاهانه به خواست "پیشتازانشان" جنبش سبز را مال خود نمی دانند "خوشبینانه" می‌باشد.همین موضوع تراکتور حکایت از این ماجرا دارد. در همه جای دنیا هواداران متعصب فوتبال حداقل به قشر روشن فکر جامیع‌ تعلق ندران و این که امروز تبریز این میدان را برای ابراز اعتراض خود به وضع موجود انتخاب کرده است نشان از سطح آگاهی‌ و فرهنگ آن دارد. این نیرو اگر به سوی مدرنیته هدایت نشود عاملی ویرانگر چه در قالب مذهب و چه در شکل ناسیونالیسم کور که هر دو در مقابل مدرنیته قرار دارند نقش بعضی‌ خواهد کرد.
۲۱۷۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ali ostajloo

عنوان : هواداران استقلال سر پرنده را از بدن جدا کردند
آرامان: * هواداران استقلال که از عملکرد تیم خود در نیمه اول به شدت ناراحت بودند سر پرنده ای را که هواداران تراکتورسازی با رنگ سرخ آن را رنگ آمیزی کرده بودند از بدن جدا کرده و به سمت پیست دو و میدانی پرتاب کردند.

http://forum.persiandown.com/thread۸۹۷۳۱.html
۲۱۷۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : بیگانه

عنوان : تحقیر نکنیم
فدرالیسم در آلمان است ولی زبان آلمانی زبان رسمی است. بیش از ۳ میلیون ترکها جرعت ندارن بگن زبان ترکی در دانشگاها و یا مدارس تدریس کنند. البته ترکها در خانواده خودشان و مدارسی که هست ترکی یاد می گیرند. بر گردیم به ایران.
یک عده ای نفهم سعی میکنند , ایران را بین فارسها و غیر فارسها تقسیم کنند. این تقسیم درست و علمی نیست. چرا؟
منطقه فارس در جنوب ایران در زمان کورش و دیگر پادشاهان با یونان و اروپا رابطه داشتند و ایران را هم از این طریق می شناختند. ولی زیان فارسی فقط به منطقه فارس ختم نمی شده.
همانطوری که زبان انگلیسی هم به منطقه انگلستان ختم نمی شود و در خیلی از ممالک صحبت می شود. در آمریکا هم فدرالیسم هست ولی یک زبان سر تا سری دارند. و هیج کسی نمیگه انگلیس زبانان اینور خط و مثلن اسپانائی ها آنور خط هستند. من هم طرفدار فدرالیسم هستم و معتقدم که همه با هم بدون تحقیر همدیگر ودیگران ( که نطفه های فاشیسم در تحقیر نهفته است) می توانیم جامعه دموکراتیک خود را در ایران بسازیم. زبان فارسی رسمی است و زبانهای دیگر هم باید یاد گرفته شود. من زیان ترکی بلد نیستم ولی خوانندگان ترکی را با علاقه گوش می کنم.
۲۱۷۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ایران بدون تبعیض

عنوان : اباذر، معنی دمکراسی هرج و مرج نیست که سناریوی شما بوقوع بپیوندد. هیتلر از طریق پروسه دمکراسی به قدرت رسید و همین باعث شد که این ضعف دمکراسی آشکار شود و قوانین تازه ای گذرانده شود تا چنین چیزی دیگر رخ ندهد.
جای بس تاسف است اگر ایرانی ای سالها در دمکراسی های غرب
زندگی کرده باشد و از دمکراسی درک درستی پیدا نکرده باشد. ایرانیانی که از این فرصت طلایی حداکثر بهره را برده اند بخش برون مرزی سرمایه های فردای ایران هستند که با تجارب گنجینه وار خود کمک خواهند کرد که پایه های دمکراسی در ایران ریخته شود. خوشا به حال ایران که بسیاری از ایرانیانی که در برون مرز بدنبال رمز پیروزی غربیها رفتند تا شاه کلید حل مسائل ایران را دریابند. مطالعه تاریخ اروپا از قرون وسطا تا به امروز بوسیله ایرانیان بسیار عبرت انگیز است که من به شما پیشنهاد می کنم.

اباذر، معنی دمکراسی هرج و مرج نیست که سناریوی شما بوقوع بپیوندد. هیتلر از طریق پروسه دمکراسی به قدرت رسید و همین باعث شد که این ضعف دمکراسی آشکار شود و قوانین تازه ای گذرانده شود تا چنین چیزی دیگر رخ ندهد. شتر در خواب بیند پنبه دانه. اینکه می گویید برخی ایرانیان از ورود دمکراسی به ایران هراس دارند و از وقوع آن جلوگیری می کنند چون می دانند با اتحاد نمایندگان اقوام ایرانی سیستم فدرال به اجرا گذاشته می شود، واقعا ابلهانه است. این نشان از آن دارد که شما دمکراسی غربی را هنوز نشناخته اید. سیستم فدرال یکی از سیستم های پیشرفته است و نه پیشرفته ترین آنها. در انگستان و فرانسه سیستم فدرال نیست ولی همان آزادی هایی که در آلمان هست در این کشور هم موجود است. سیستمی که من می خواهم همه آزادیهایی که در غرب است را در خود برای همه شهروندان ایرانی دارد بدون اینکه خدشه ای به تمامیت ارضی ایران وارد کند.

لطفا انقدر فارس و غیر فارس نکنید چون من خود را ایرانی می دانم و نه فارس. از کلمه فارس هم به گونه توهین آمیز استفاده نکنید چون در فرهنگ ما قابل قبول نیست. شما تاریخ ایران را نمی شناسید تا بدانید که ما هیچوقت خود را به فارس و غیر فارس تقسیم نکرده ایم و شما چنین چیزی را در ادبیات ما نمی بینید. ما آمیخته ای از ماد و پارس و یونانی و عرب و ترک و...هستیم و ارزشهای ما هم شالوده ای از این نژادها، زبان ها، فرهنگ ها و حتی غذاهاست. تا آنجا که من می دانم ما هزاران هزار سیاه پوست هم در جنوب ایران داریم. اگر آزمایش DNA روی ما انجام گیرد معلوم می شود که اکثریت ایرانیان مخلوطی از اقوام ایرانی و مهاجمین عرب و ترک هستند و هیچکس نمی تواند ادعا کند که یک شهروند ایرانی در مناطقی که شما آنرا فارس نشین می نامید فارس است. شما اگر از ترکیب ما ایرانیان آگاه بودید ما را چنین ساده انگارانه به فارس و غیر فارس تقسیم نمی کردید. ما نژادپرست و کوردل بی شرف نیستیم که بر حسب نژاد و زبان و فرهنگ با کسی دوست و همسایه و یا عاشق کسی شویم. بسیاری از ما کریسمس و روز عشاق را هم پر شکوه تر از غربیان برگزار می کنیم. در جشن هایمان هم رقص بابا کرم را داریم و هم رقص عربی،خلاصه که ما رودربایستی با چشم و دل و حس چشایی خود نداریم و با خلق و خوی ایرانی خود در غرب سابقه خوبی در این ۳۱ سال از خود بجا گذاشته ایم و موفق ترین مهاجرینی بوده ایم که غرب بخود دیده است.
۲۱۷۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : یک جامعه شناس نظر

عنوان : الان هم انتظار بازگشت سلسله محمد رضا شاهنشاهی را به ایران می کشند
حقیقت این است :
حقیقت این است قشر زحمتکش و متوسط جامعه که سن و سالی دارند و دوران محمد رضاه شاه را دیده اند هرگز نمی توانند عظمت گذشته را فراموش کنند.

خب این جماعت خاموش و منتظر چون تجربه هم دارند و مویی سفید کرده اند در این راه و اطلاعاتشان نه بر حسب ماهواره و کامپیوتر و شاید هم رسانه های خارجی باشد اما بدون داشتن این امکانات به روشنی اگاه هستند که سلسله پهلوی ها حق بزرگی به گردن ایرانیان دارند و برای ابادانی ایران خیلی کوشش کردند .

خب دوران سازندگی آن روزگار فراموششان نمی شود و الان هم یک نوع انتظار بازگشت این سلسله شاهی را به ایران می کشند به مزاتب بیشتر حاضرند برای پسر محمد رضا شاه قیام کنند تا برای شخص دیگری به طور مثال اگر امیدوار بشوند و مطمئن بشوند شاهزاده رضا پهلوی می خواهد دوباره پادشاه ایران بشود همین قشر کم درامد و متوسط و شهری و روستایی که حتی امکانات ماهواره و اینترنت هم ندارند حاضرند دوباره به خیابان ها بریزند و ازجانشان هم بگذرند:

حاضرندتا دوباره این شخص روی کار بیاید چون هنوز به آن رژِیم ایمان دارند و همیشه در همه جا خودشان را سرزنش می کنند که چرا انقلاب کردیم و یا همیشه می گویند خدابیامرز محمدرضا شاه.

این عین واقعیت است در حال حاضر پشتوانه میلیونی این ایرانی های خاموش می تواند زمینه ساز حرکت های میلیونی مخالفین باشد اگر بدرستی برخورد شود و دیگر گروه ها به خواسته میلیونی هم وطنانشان در ایران احترام بگذارند و به حمایت از رضا شاه برخیزند :

این تنها راه بیرون کشیدن جمعیت شاید ۶۵ میلیونی باشد که در شهرهایی به غیر از تهران هستند و برای قیام سرتاسری امادگی دارند.

این جمعیت خاموش به خاطر سلطنت دوباره پهلوی حاضرند روزو شب تا پیروزی در خیابان ها باشند.

بهتر است با دید باز به این موضوع فکر کنیم و زودتر به نتیجه برسیم چون باید حمایت اقشار چند میلیونی جامعه را به همراه داشته باشیم تا به اتکا به رهبریت رضا شاه دوم بنای ازادی و دمکراسی را در ایران پی ریزی کنیم..

پیروزی در این صورت به دست می اید و تمام گروه ها می توانند ازادانه فعالیت داشته باشند
۲۱۷۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : آرامان

عنوان : تراختورچی های" متعصب و کور دل
آقای بهزاد کریمی: آیا ما متعصب و کور دل هستیم یا شما؟ حال که زحمت نوشتن چنین مقاله را داری تا این کوردلان تراختورچی را متعصب تر به نمایش بگذارید من یکی خوشحال خواهم شد!!! ولی لطفا این مقاله را بنویسید تا ببینیم ما از چه نوع کور دلانی هستیم!!! و حتما ابراز تاسف بنمایید تا یاد بگیریم چطور اظهار تاسف می کنند!!!


کپی از متن مقاله:

"اما در باره پدیده تکان دهنده "سربریدن کبوتر سفید" توسط تنی چند از "تراختورچی های" متعصب و کور دل، سکوت اختیار می کند و همت نمی کند تا ولو در قالب کلمات خشک و خالی هم که باشد نسبت به آن ابراز تاسف نماید!"
۲۱۷۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : Atila Qizelbas

عنوان : ما را به دموکراسی شما امیدی نیست شر مرسانید.
آزاد ;سایت آقای مهران بهاری سایت پرباری است من نمی دانم چرااین سایت را نژادپرست و راسیست می نامید? البته این عادت شماهاست. اگر به یک نویسنده فارس فاشیست و نژادپرست گفته میشد نژادپرست و راسیست سایت محترم اخبار روز این کامنت را حذف میکرد. اباذر: شما خیلی زرنگ تشریف دارید! اما این بار تورکها گول این حرفهارا نخواهند خورد. اینها وعدهای سر خرمنی است و ما را به دموکراسی شما امیدی نیست شر مرسانید.
۲۱۷۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : اباذر

عنوان : صادقانه سخن بگویم!
همین جا را داشتیم تا حرفهای همدیگر را بشنویم و دلایل خود را برای نظراتمان بیان کنیم. که به نظر می رسد طاقت آن را نیز نداریم.
خیلی ساده عرض کنم اگر می خواهیم در ایران دموکراسی داشته باشیم یعنی این که نباید زندانی سیاسی داشته باشیم. یعنی آزادی بیان. آن وقت مردم آذربایجان نه در استادیم تبریز بلکه در هر جا به راحتی خواسته های خود را مطرح خواهند کرد و خواهند گفت ما می خواهیم زبان خودمان در مدارس تدریس شود. و به قول ایرانی بدون تبعیض همه ایرانیهای غیر فارس (نه ملل دیگر ایرانی!) خواهند گفت ما حکومت فدرال می خواهیم. و یا در مجلس در صورت وجود دموکراسی هر کسی نماینده واقعی خود را خواهد داشت. و نمایندگان غیر فارسها متحد شده و حکومت فدرال را برای ایران خواهند خواست. و این همان پاشنه اشیل فارسهای عزیز است که نمیخواهند اتفاق بافتد. و این دلیل نبودن دموکراسی چه در زمان شاه و چه در زمان حال می باشد.
به عبارت دیگر تا زمان اتمام اسیمیلاسیون فرهنگی باید صبر کنیم تا این دوستان اجازه حق بیان را به ما بدهند. والا این همه جناحبدی صحبت از دموکراسی جز دور زدن اصل مسله و دور کردن ذهن مردم از آن چیز دیگری نیست.
۲۱۷۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ایران بدون تبعیض

عنوان : اباذر،نه من نماینده «فارس» ها هستم و نه شما را بعنوان نماینده «ترک، کرد بلوچ و عرب»ها قبول دارم. من یک شهروند ایرانی هستم و نمی دانم شما شهروند کدام کشورهستید. سرنوشت ایران فقط به ایرانیان مربوط است و من علاقه ندارم با کسانی که خود را ایرانی نمی دانند و
اگر زبان مولفه یک ملت بود، عرب زبان ها، فارسی زبان ها، انگیسی زبان ها، اسپانیولی زبانها و فرانسوی زبانهای هر کدام به تنهایی یک ملت را تشکیل می دادند در صورتیکه چنین چیزی را ما در جهان نمی بینیم. کشور های انگلستان، آمریکا، کانادا، استرالیا، نیوزیلند، جامایکا و ترینیداد همه انگلیسی زبان هستند ولی یک ملت نیستند و همگی در یک کشور زندگی نمی کنند. مشکلاتی از اینگونه بود که در ۵۰ سال اخیر روشنفکران تعریفی که از ملت در قرن ۱۹ داده شده بود را به چالش کشیدند.

اباذر،نه من نماینده «فارس» ها هستم و نه شما را بعنوان نماینده «ترک، کرد،بلوچ و عرب»ها قبول دارم. من یک شهروند ایرانی هستم که مایلم با هم میهنان خود تبادل نظر کنم. سرنوشت ایران فقط به ایرانیان مربوط است و من علاقه ندارم با کسانی که خود را ایرانی نمی دانند و از اسم ایران و ایرانی منزجرند به بحث درباره ایران و ایرانی بپردازم.

از نوشته های من معلوم می شود که منهم مثل شما نه نویسنده ام و نه ادعای روشنفکری دارم ولی به اهمیت روشنفکر راستین و خدمتگزار در یک جامعه واقفم و می دانم که یکی از مصیبت های بزرگ جامعه ایرانی همواره فقدان یک قشر روشنفکر راستین هم تراز با روشنفکران غربی بوده و هست. نبود چنین قشری باعث شده است که ما عوام بجای هدف گرفتن دشمن اصلی که رژیم باشد به بحث هایی کشیده شویم که نه تنها مشکل فعلی ما را حل نمی کند که یک سری مشکلات تازه در میان مردم میخواهد ایجاد کند. ما مردم هزاران سال است که در ایران با مسالمت زیسته ایم و آمیخته ایم. مشکل همیشه حکومت های ناکارآمد بوده اند و نه مردم. حساب ایندو همیشه از هم جدا بوده و خواهد بود. اگر اینطور نبود ما هم مثل مردم کشورهای دیگر در تاریخ مان برادر کشی داشتیم ولی تاریخ ما گواه می دهد که ایرانیان مردمان نجیب و صلح طلب و مهمان نوازی بوده اند. در تاریخ ما نژاد پرستی هیچوقت جایی نداشته است وگرنه در کتاب های تاریخ معتبر ثبت می شد و یکی از مولفه های کشور ما معرفی می شد.

شخصا مخالف هر سیستمی هستم که زمینه و بهانه ای را برای تجزیه ایران فراهم کند حال می خواهد فدرال باشد و یا چیز دیگری. همانطور مخالف هر قانونی هستم که آزادی انتخاب مکان کار و زندگی و تحصیل و گردشگری و......۷۳ میلیون ایرانی را در چهار گوشه ایران با کوچکترین مشکل روبرو کند.
۲۱۷۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۵۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست