سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

برخورد با گذشته یا فرار به جلو؟ - مهدی اصلانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : شمسی ایرانی

عنوان : آقای کاظمی
آقای علی کاظمیان دفاع این چنینی شما از اکثریت و نگهدار برای من به عنوان یک هوادار ساده فداییان در گذشته نیز پذیرفته نیست. قرار نیست هروقت آقای کریمی و دیگران گفتند ببخشید همه به به و چه چه راه بیاندازند و با اکثریت آشتی کنند. در ثانی به گفته آقای کریمی هنوز فرخ نگهدار این یک کلمه را هم به زبان نیاورده است. شمسی ایرانی
۲۲۹۱۷ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨٨       

    از : جمال

عنوان : اشکال مقاله!
امیدوارم اخبار روز این کامنت را مثل کامنت قبلی حذف نکند.
اشکال مقاله این است که آقای اصلانی علاوه بر نقد درست و واقع بینانه نگهدار , قبیله اکثریت را نقد کرد. قصدم از بکارگیری کلمه قبیله توهین نیست مناسبات مناسبات قبیله ای هست.دوستان هجمه کننده به آقای اصلانی حق دارند هجمه کنند اما نشان بدهند کجای گفته اصلانی غلط است . آیا مقاله نگهدارقدیمی نیست ؟, ماجرای غبرایی نا درست است؟ اخلاق جناب نگهدار اخلاق تعریف شده از طرف اصلانی نیست ؟ و...باقی قضایا!!
۲۲۹۱۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨٨       

    از : علی کاظمیان

عنوان : همه عیب خلق دیدن نه مروت است ومردی نگهی به خویشتن کن که تو هم گناه داری.
به آقای اصلانی وهم نظران ایشان

اگر منظور شما از نقد افکار واعمال یک شخص یا جریانی مثل فداییان اکثریت نشان دادن بی سرانجامی یک نظریه وبه تبع آن آن یک خط مشی سیاسی است، وجنابعالی مدعی نظریه وخط مشی نجات بخشی هستید، بفرمایید این گوی واین میدان. اما نه در این نوشته شما ونه در نوشته های دیگرتان جزتخریب پیامی مشاهده نمیشود. شما، مشابه عده ای از وابستگان سابق جریانات سیاسی وحتی افرادی که پیشینه ونامی در عرصه های دیگر به جز سیاست دارند نه حاضر ونه قادر هستید حتی برای پیشبرد چند آکسیون ساده سیاسی بر علیه استبداد ودیکتاتوری در ایران یک تشکل موقتی تشکیل دهید، آنوقت به راحتی آب خوردن، در مورد دیگران، نقش بازجو وداستان وقاضی را همزمان ایفا میکنید. بر عکس تصور رایج، این تنها رهبران وفعالین به نام احزاب وسازمانهای سیاسی نیستند که دچار خود شیفتگی هستند. اگر زمان دادرسی فرا برسد خطای آنان در این زمینه بسی کمتر از کسانی مثل شماست که خود را مجتهد عالم سیاست جا میزنید بدون اینکه حتی بتوانید یک گام کوچک رهگشا درغلبه بر تفرق سخت جان ودیر پا ی موجود در صف اپوزیسیون مقیم خارج برای نزدیکی وهمگامی، پیشنهاد کنید. هنگامی هم که کسی یا کسانی پا پیش گذاشته ومیکوشند برای غلبه بر جو مسموم کنونی گامی به پیش بر دارند شما ها جز اولین کسانی هستید که کمر به تخریب وتخطئه آنان می بندید. راستی شما خود، چه جایگاهی را در این آشفته بازار سیاست بر خود قایل هستید؟
به چه دلیلی باید دیگران به راه وکار نداشته وننوشته ونشنیده جماعت شما را باورکنند؟
میتوان به روشنی این امر را اثبات کردکه بخش مهمی از مخالفین نظری وسیاسی فرخ نگهدار در سازمان اکثریت ویا پیرامون آن اگر حاضربوده اند ویا هنوز هم هستند تا با اوچند گامی به سوی جهنم بر دارند، یقینا در برنداشتن حتی یک گام کوچک به همراه شما به سوی بهشت تردید ی نخواهند کرد.

شما میگویید خط مشی سیاسی اکثریت معطوف به قدرت است. خوب خط مشی شما که معطوف به قدرت نیست چیست؟ بهتر است به جای کار برد زبان استعاره، با زبان صریح خطوط این خط مشی را برای خواننده ترسیم کنید ونشان دهید که هدف مقدم شما در این مرحله چیست، دوستان ودشمنان شما کدامند وجایگاه وجبهه شما درکدام یک از صف بندیهای شکل گرفته جنبش در داخل است؟

آکثریت وبهزاد کریمی وفرخ نگهدار و...چه کاری باید بکنند تا قاضی القضات از سر تقصیر آنان بگذرند؟ ایا شما هم مثل ولایت مداران خونریزوشکنجه گر در ایران میخواهید آنها هم توبه زبانی کنند وبه امر ونهی های جماعت شما گردن نهند ولی درنهان آن کار دیگر بکنند؟ ایا میخواهید "اکثریت" برای تامین نظر شما خود را منحل کند؟ ایا میخواستید بهزاد کریمی مطابق میل شما نظر خود را فرموله کند؟ چرا؟ مگر شما چه کسی هستید که دیگران باید خود را با عقربه قطب نمای قبله قبیله به نهایت متفرق شما تنظیم کنند؟ مگر مدعی نیستید که دیگر"اکثریت" عددی نیست. خوب در اینصورت نگران کدام تاثیر مخرب این جماعت فرسوده و کم عده وورشکسته از نظر سیاسی هستید؟
۲۲۹۱۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨٨       

    از : مهدی اصلانی

عنوان : خطاب به دوست
آقا یا خانم "از طرف یک دوست" سپاس از نظرتان. راستی این چگونه دوستی است که طرف مقابل که من باشم باید زور بزند و قوه دوست یابی اش را به کار گیرد تا حدس بزند دوستش کیست و دست آخر موفق هم نشود. مرا به ناصداقتی در روایت کتاب خاطراتم متهم کرده اید که به هر حال برداشت و نظر شماست. اما آنجا که می نویسید: "تا آنجایی که من اطلاع دارم شما هم از کادرهای سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت بوده اید." با اشتباهی با ضریب صد در صد. اطلاعات و یا منبع اطلاعتان سوراخ بوده است. و یا آنجا که در باره من می نویسید: "بعد از انشعاب حتما آنطور که در خاطراتتان هست به ارتقا مقام هم در سازمان جدید نائل شده ام" باز با همان ضریب اشتباه برداشت کرده اید خوب است یک خط تنها یک خط از کتاب من سند بیاورید که من اینگونه گفته باشم. سپاس از اظهار نظرتان. در ضمن از آشنایی با شما خوشبختم. مهدی اصلانی،
۲۲۹۱۰ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨٨       

    از : سیاوش تهرانی‌

عنوان : وقتی‌ سوسک سخن می‌گوید چرا توقف کنم؟
آنان که در مورد فلسفه تاریخ نگاشته اند،و نقد تاریخ مورد علاقه شا ن می‌‌باشد،این حکم بدون انکار مورد اشترکشا ن هست که،"موضوع مورد سنجش و‌ای بسا مورد مناقشه،می‌ بایست خالی‌ از شیفتگی‌ و غرض باشد " با نیم نگاهی‌ سطحی ، نگارنده _این حضرت نقا د_ با تأسف نشان میدهد که چه اندازه به آن حکم وفادار است!،،،،تازه این هم پیشکش،،،چه قدر زهر تنفر، و تنفر ، و تنفر،،، خدای بهار ،و نوروز،یارش باشد،در این جهنمی که برای خودش بنا کرده است. حقا که :وقتی‌ سوسک سخن می‌گوید چرا توقف کنیم؟
۲۲۹۰٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨٨       

    از : از طرف یک دوست از طرف یک دوست

عنوان : به امید نقد خود و دیگران صادقانه و شجاعانه
آقای مهدی اصلانی!
تا آنجایی که من اطلاع دارم شما هم از کادرهای سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت بوده اید. در انشعاب ۱۶ آذر از سازمان اکثریت جدا شده اید. اما سیاستهای منشعبین ۱۶ آذر در قبال رژیم جمهوری اسلامی هیچ فرقی با سازمان اکثریت نداشته است. شخص شما که بعد از انشعاب حتما آنطور که در خاطراتتان هست به ارتقا مقام هم در سازمان جدید نائل شده اید، همچنان از جمهوری اسلامی حمایت میکنید. حتی بعد از ضربات به حزب توده اطلاعیه میدهید و میگوید که حزب توده به ما ربطی ندارد و ما همچنان یار و غار جمهوری اسلامی هستیم. (سیاستی که هر چیز ازش برمیاد به جز جوانمردی و دفاع از حقوق بشر و صداقت).
اما شما در خاطراتتان همه کاسه کوزه ها را بر سر سازمان اکثریت و چند تن از رهبران آن ریخته اید و خودتان را پاک و منزه جلوه داده اید. شما در خاطراتتان بدرستی و بجا گذشته سازمان اکثریت را به نقد کشیده اید و با تمامی آن کلمات و جملات شما من موافق هستم. اما در مورد خودتان و سازمان مربوطه اتان فقط گفته اید من دست رسی به اسناد آن سالهای که این سازمان گذشته اش را نقد کرده است را ندارم. اما یک پاراگرافی گنگ و .... را آورده اید آن را دلیلی بر نقد بنیادین خود و سازمان مربوطه اتان دانسته اید.
راستش من تمامی مطالب و بویژه خاطرات شما را با دقت خواندم. شما در مقام یکی از کادرهای سازمان فدائی که گذشته اتان با گذشته سازمان اکثریت هیچ تاکید میکنم هیچ فرقی ندارد. طوری برخورد میکنید که گویا یک گذشته پاک دارید. گذشته خودتان را حاشا میکنید. همه تقصیرها را به گردن دیگران میاندازید. وای بروزی که در مقامی مانند فرخ نگهدار میبودید، چکار میکردید. صمیمانه بگویم از برخوردهای تاکنونی شما و کتاب خاطراتی که نوشته اید، در شما هیچ صداقتی ندیدیم. کسی که با خودش صادق نباشد، نمیتواند الهام بخشی برای دیگرانی که به ضرورت تحولات چپ در جهت دمکراسی و حقوق بشر پی برده اند، باشد.
من به شما توصیه میکنم، حداقل در خلوت خودتان یک بار دیگر به گذشته خودتان و برخوردی که در خارج و بویژه خاطراتتان هست، نگاهی نقادانه بیاندازید. آنچه را که در دیگران را بدرستی نمیپسندید، خودتان انجام ندهید. از این طریق منشا و تابنده صداقت و راستی برای آینده جنبش چپ باشید.
به امید نقد خود و دیگران صادقانه و شجاعانه
از طرف یک دوست
۲۲۹۰۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨٨       

    از : ardeshir-۲۰ ardeshiri

عنوان : برخورد با گذشته یا فرار به جلو؟
سلام به شما آقای اصلانی .

اقیأ اصلانی مطلب را که ارائه کردید خواندم، از شما ممنونم که هرچند گاهی مطالبی را مینویسی و من هم از آن به دادهای خودم از نوشته هایتان افزون می‌کنم.

آقای اصلانی اصلا لازم نیست که به جستجوگر رجوع بفرمایید کافی‌ است کمی دقت به نوشته اول آقای نگهدار در رابطه با همین موضوع بررسی به گذشته میداشتید.

در نوشته اول آقای نگهدار با دعوت از رهبران سیاسی احزاب و سازمانهای آن دوره مشخص دعوت به عمل آورد که با هم بررسی کنیم نقاط قوت و ضعف حرکت و عملکردهای سیاسی را و آقای نگهدار به عنوان دبیر اول سازمان در آن دوره پا پیش گذشت و از این بابت از ایشان ممنونم . این کارش بسیار درست و شجاعانه بوده است .آقای اصلانی میدنی که یکی از پارامترهای مدرنیته نقد و بررسی است و شاید در تاریخ ۳۰ ساله اخیر تنها یک نفر در جایگاه رهبری و دبیر اولی این جسارت و این ویژگی را از خود نشان داد.

آقای اصلا نوشته بودید که هر موقع آقای نگهدار مطلبی مینویسد اتهام و ناسزا گوها به فرخ و سازمان اکثریت فعال میشوند که این باز میگردد به آنها و مشکله فرخ نیست. یاد آوری کنم که وقتی‌ آقای نگهدار نامه‌ا‌ی به آقای رضا پهلوی نوشت و یا نامه‌ا‌ی به آقای بوش نوشت چه ناسزاها که حتا از طرف بقول آقای نگهدار - پار خاش گران - اکثریتی نشنیده بود ولی‌ بسیاری از همان ناسزا گویان با ۳ تیغه کردن صورت و کروات و ادکلن زده خدمت آقای رضا پهلوی میروند و کاک شان هم نمیگزد و یا حتا آقای بوش را امروز دعوت به تنبیه کردن دیگران اناه م با تجاوز به وسیله ابزار جنگی می‌کند .و از همه بدتر که خود را مدرنیسم و دمکرات و مدافع حقوق بشر هم می‌دانند.

آقای اصلانی چون اینجا کامنت است طولانی شدن کامنت چندان لازم نیست ، امیدوارم که در کامنت‌های دیگر به نوشته شما بیشتر اشاره کنم ،مرسی‌ از این که کامنت را میبینی‌، اردشیر-۲۰
۲۲٨۹۷ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨٨       

    از : ;محمد حسن صفورا

عنوان : آشفتگی
آقای اصلانی عزیز
من هم کتاب و هم این مقاله شما را خواندم و چند نکته را یاد آوری میکنم:
۱-نوشته های شما که بیشتر از تجربه های شخصی و سازمانی متاثر است از یک آشفتگی تراژیک و ماهوی نظری رنج می برد.
۲- نوشته های شمااز آنجاییکه از فقدان دانش کافی نظری و عملی رنج می برد به جای نقد و بررسی اندیشه و فلسفه نظری و اشکال عملگرایانه،نقصان رفتاری برخی رهبران سازمانی را در عرصه غیر سازمانی، به نقدی انتقامجویانه در عرصه عمومی تبدیل کرده است.
۳-نوشته های شما ضمن تشریح تجارب شخصی در مقام قاضی محکمه سیاسی ،به صدور محکومیت عملی و نظری رهبران سازمانی می پردازد، کاری که مسیر های دیگری را لازم دارد.
۴-نوشته های شما ضمن اینکه برای من غیر سازمانی و برخی پژوهشگران دیگر جالب است، متاسفانه فاقد اعتنای علمی است، چون طرح نظری معیینی را ندارد و اصولا معلوم نیست چه هدفی را دنبال می کند.و خواننده را دچار سردرگمی و آشفتگی میکند. غلبه به این آشفتگی کمک بزدگی به خواننوگان آثار شماست. با تشکر
۲۲٨۹٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨٨       

    از : رسا شباب

عنوان : چه می‌ترسید
آقای اصلانی، این همه نفرت از برای چیست؟ فکر می‌کنید این مقالهٔ‌ شما سازنده بود؟قدری از سابقهٔ خودتان در امور سیاسی برایمان توضیح میدادید تا شیفته شویم.نوشتهٔ تان بوی نقد نمیدهد از آن نخرسندی از پروسهٔ انتقاد از خودی که در این سازمان آغاز شده دیده میشود! مثبت نیستید همین.
۲۲٨۹۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨٨       

    از : مصطفی

عنوان : روشنگری
آقای اصلانی از شهامت و از روشنگری شما قدردانی می کنم. امیدوار باشیم که بعد از این همه ناراستی ها و کجروی ها، عرصه سیاست ورزی در کشورمان از آفات استالینیسم و جزم گرایی و کیش شخصیت مصون بماند.
با تشکر .
۲۲٨٨۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست