سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آغاز به نقد تان ستودنی است
اصل مساله اما، ولایت فقیه است!
- بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : peerooz

عنوان : سید
جناب سید م ع ق ،
قربان جدت ، اول ، بار این لقب را زمین بگذار تا بعد ببینیم چه میگوئید.
۲۷۹۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣٨۹       

    از : سید م ع ق

عنوان : مساله دیگر ولا یت فقیه نیست.
اقای کریمی ، نمی دانم چند ماه است که از ایران دور هستید، چون به نظرم می رسد ماه ها از مسائل جامعه ایران بی خبرید و در بی اطلاعی کامل به سر می برید و مطالبی را مطرح کرده اید و حتی یک صفحه کامل را پر کرده اید، که دیکر یک سال است مساله ایران و مردم این کشور نیست. ( خدا نکند که چند سال باشد که از ایران دور باشید، که انوقت حتی صلاحیت داشتن نام ایرانی برا ی اظخار نظر در مسائل این کشور را ندارید. در این یکسال گذشته تحولات عظیم فکری مبارک و روشنی ذهنی و فرهنگی جامعه ف بخصوص زنان ،چنان سریع و روز به روز شده است که حتی اگر یک روز در جامعه نباشی و در متن حوادث و نانوشته ها و گفتگوها ی مردم در شهر ، دیگر از جریان کشور به کل بی خبری و تجزیه تحیلیت به درد کسی نمی خورد ) .

ولایت فقیه که شما تازه به عنوان مشکل به ان رسیده اند، پارسال در ۲۵ خرداد ۸۸ مـُرد و رفت پی کارش. حالا حکومت ایران رسما مستبد و جبار توسط عده ای خونخوار و جانی چپاولگر و متجاوز به کشور است، که مثل هر حکومت اشغالگر خارجی ( ترک و قاجار و صفوی و مغول و اسکندر و عرب و...) سفاک دیگر در چند هزار تاریخ ایران است ، و دارد با کشتار و شکنجه و زندان مردم کشور را خفه و نابود می کند ، و دیگر فقیه و سفیه و امام زمان و دین و مذهب و اخلاق و سایر هذیان ها ی این ها را هیچ ایرانی صاحب شعوری وجود ندارد.

من تحول بی نظیر اما کگاملا قابل انتظاری را که در یک ماه اخیر در اقای اکبر گنجی می بینم به فال خوش می گیرم ، و مقاله ای در عنوان "دگردیسی زیبای اقای گنجی "" در باره ان خواهم نوشت.
حتی ایشان هم در مدت چند سال خارج بودن ""ادم"" شد و پروانه ازاد و زیبایی و ازپیله ایشان پس از این متاموفورسس در برخورد با فرهنگ غرب ( که نه فقط فرهنگ غرب، که به تعبیر ان استاد فرزانه ""فرهنگ جهانی"") بیرون امد و یک متفکر داغرد می شود و اصلاح گر. می توان امید وار بود که روشنفکران دینی دیگر هم مثل اقای سروش و اقای کدیور و شبستری و اقای موسوی سبز خودمان و اقایان بسیاری که صاحب شعورند ولی هنوز در توهمات "" اسلام خوب و انسانی "" علی شریعتی و ال احمد و بازرگان هستند هم در برخورد با فرهنگ جهانی ( چون خوشبختانه خیلی هاشان الان در غرب هستند ) " ادم" شوند و دگردیسی پیدا کنند.

بله. مسا له ،آن طور که همه زنان و دختران کشور و جوانان و سایر ایرانیان با شعور متوسط و معمولی ( حتی قبل از انکه اقا ی گنجی بفهمد) فهمیده اند و از ان تا ختم کامل این غائله جنایت و دزدی پائین نخواهند امد، خود اسلام است، و محمد زنباره و ادمکش و چپاولگر ، و جبرئیل و عزائیل و صحرای محشر و زنده شدن بعد از مرگ و بهشتی که جوب های اب دارد و دار و درخت و زن های فاحشه همیشه بلکره سیاه مو و بچه های مزلف مابون ، و فاطمه نادختری محمد ابتـر، و امام زمان مضحکش و حسن و حسین و علی و سایر کسانیکه برا ی یکی دو هزار سال پیش شاید محلی از اِعراب نزد پابرهنه های عرب داشتند ، ولی در دوره اینتر نت و ایمیل و سایت مجازی ، دیگر خیلی ساده لوح باید باشی که ولایت فقیه مساله ات باشد. بچه کوچک ۱۰ ساله من می پرسد خدا سایت اینترنیت ندارد که مراجعه کنیم ببینیم امروز در باره مسائل جامعه حاضر و عصر جت و اینترنت و سفر فضا چه می گوید و ایا می داند زمین دور خودش می چرخد یا نه هنوز فکر می کند روز و شب چیزهای جدا از هم هستند. ؟؟ درباره معالجه سرطان نمی تواند کمکی به ما بکند؟؟ ؟؟ در باره سایر علوم و فضا خیل یسئوال ها از ایشان کخه انم ها را ساخته دارم.. یعنی خدا حتی کامپیوتر هم بلد نیست. ((و امام زمان ۴ ساله که جای خود دارد که انگلیسی هم بلد نیست)). .

اقا جان. مساله کل اسلام است و باید برود و خواهد رفت. نگران ولی فقیه اش نباش.
۲۷۹٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣٨۹       

    از : روزبه

عنوان : با این همه خوی مصلحت گرایی چرا زمانی به چریکها پیوستی؟
آقای کریمی که عضو سازمان اکثریت و زمانی سازمان چریکهای فدایی خلق بوده است یک مورد از خوی و طبع خویش را با این نوشته اتفاقا نشان می دهد که می نویسد:
" من اگرچه شما را که در معرض خنجر و آتش قرار دارید و ناگزیر از رعایت ها در نوع بیان سیاسی و یا هر ظرافت ضرور تاکتیکی دیگر هستید، می توانم درک کنم و حتی معتقدم که بیش از اینها هم می باید شماها را فهمید؛ "!
واقعا شخصی مثل شما که در سالها در تبعید زندگی می کنید اما از یک جمله می توان به روحیه مصلحت گرای شما پی برد چه شد زمانی به یک سازمان آرمان گرایی چریکی پیوست که حاضر به هیچ گونه مصلحت گرایی نبودند و جان نیز فدایی آرمان خود می کردند؟ این کاش به جای انتظار غیر ممکن از این امامزاده که جوابش را به نیکی اکبر گنجی داده است کمی شما نیز شجاعت به خرج می دادید و از رفتار سیاسی خود در دهه خونبار شصت صادقانه سخن می گفتید. در این سن و سال هنوز مصلحت گرایی می کنید انگاری خدای ناکرده ممکن است پست و مقامی را با تیزی سخن خود به باد دهید!
۲۷۹۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : سکولار و غیر سکولار
جناب کریمی،
از بحث منطقی شما لذت بردم و به ویژه در پراگراف آخر که " من اگرچه شما را که در معرض خنجر و آتش قرار دارید و ناگزیر از رعایت ها در نوع بیان سیاسی و یا هر ظرافت ضرور تاکتیکی دیگر هستید، می توانم درک کنم و حتی معتقدم که بیش از اینها هم می باید شماها را فهمید؛ ". محظورات را نباید از نظر دور داشت و همچنین نباید انتظار داشت که کسی ناگهان صد و هشتاد درجه بچرخد. اما منظور از تصدیع ، تذکر و سوالی در باره جمله
" اما آرزوی من بمثابه دمکراتی سکولار به هیچ رو نمی تواند و نمی خواهد محدود به پیدایی سطحی از تحولات فکری در دمکرات های غیر سکولاری چون شما بماند؛ زیرا که جامعه ما فراتر از آن را انتظار دارد."
است. آیا میشود این جمله را چنین باز نویسی کرد ؟ :
" اما آرزوی من بمثابه دمکراتی پایبند به اصول بین المللی حقوق بشر به هیچ رو نمی تواند و نمی خواهد محدود به پیدایی سطحی از تحولات فکری در دمکرات های غیر پایبند به حقوق بشری چون شمابماند؛ زیرا که جامعه ما فراتر از آن را انتظار دارد".
توجه میفرمائید ؟ و آیا باز هم میتوان آنرا چنین باز نویسی کرد ؟ :
" اما آرزوی من بمثابه دمکراتی پایبند به اصول بین المللی حقوق بشر کاملا می تواند و می خواهد به پیدایی سطحی از تحولات فکری در دمکرات های پایبند به حقوق بشری چون شما بماند؛
زیرا که جامعه ما [چنین انتظاری از ما ] دارد".
آیا کسی هست که خود را مخالف اصول بین الملللی حقوق بشر بداند و اگر هست ، نباید گفتگو را محدود به این مساله کرد ؟
گفتگوی سکولار و غیر سکولار به نظر من بحثی انحرافی و تفرقه افکن است که عده ای دانسته و یا ندانسته آنرا شروع و اکنون به شدت بر این طبل تفرقه افکن میکوبند. آیا چیزی در سکولاریسم و سکولاریسم نو هست که در سی ماده اصول حقوق بشر نیست ؟ اگر چنین است چرا ما بجای کلمه تفرقه افکن سکولاریسم ، اصول بین الملللی حقوق بشر را به کار نمیبریم ؟
۲۷۹۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست