سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

قدرت سیاسی، پول و فوتبال - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : سیروان قمری

عنوان : تئوری سیاسی پشتوانه نحلیل ورزشی
اولا که قیای میان نوشته های قراگوزلو و بهنود ظلم آشکا به قراگوزلو است. گیرم که ایشان تصاویری ذهنی از خود بدست داه باشد. ثانیا این تحلیل یک نگاه سیاسی اقتصادی به فوتبال به عنوان یک پدیده اجتماعی است که جای تقدیر دارد. به علاوه زمانی میتوان وارد چنین تحلیل هائی شد که نویسنده از پشوانه کافی تئوریم بهره مند باشد. مقاله بسیار خواندنی بود.
٣٨۶۲۱ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹۰       

    از : سیامک همدانی

عنوان : ژورنالیسم تحلیلی خوب
مقاله به لحاظ ژورنالیسم البته بسیار موفق است و همان طور هم که کامنت گزار و دوست قبلی نوشته قبلا در روزنامه اعتماد منتشر شده است. من متن روزنامه را با این متن مقایسه کردم تفاوت های ملموسی وجود داشت اما ساختار یک سان است و نویسنده می کوشد تا نشان دهد که یک ورزش اجتماعی مانند فوتبال چگونه در مناسبات سرمایه داری به کالا تبدیل می شود و برای شروع و خاتمه به مارکس استناد می کند. در هر حال این مقاله چه زمانی که در روزنامه اعتماد منتشر شد و ما هم در شمار هیئت تحریریه از آن استقبال کردیم و فیدبک های بسیر خوبی از خوانندگان گرفتیم مبنی بر اینکه از جناب قراگوزلو در تحلیل های ورزشی اجتماعی مقالات دیگری هم منتشر کنید با این حال هنوز هم خواندنی است. من البته وجه مشترکی میان ترجمه جناب معصوم بیگی و کتاب فوتبال فردوسی پور با این مقاله ندیدم و اگر امکان دارد از دوست قبلی که به عرصه سیاست و اجتماع ایران آشنا هستندخواهش می کنم نکات مورد نظر مشابه را یاد آور شوند.
در مجموع بخش خاصی از این مقاله کاملا ذهنی است و برخاسته ار تخیل نویسنده. مثلا نشست کیسینجر و یا هاوه لانژ و یا جلسه جمهوری خواهان و بخش های دیگر هم البته با ذهنیت خلاق به مقاله وارد شده است. مانند احمد شاملو و باب مورلی و این که ماندلا گفت خسته ام و اما پایان مقاله عالی بود.
٣٨۶۱۲ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۰       

    از : محسن کوشا

عنوان : میان ماه من با ماه گردون....
ـ مبارزات انتخاباتی جان .اف .کندی و پی آمد های پیروزی آن با مبارزات آزادیخواهانه ۳۹تا ۴۱ مردم ایران رابطه ی متقابل داشتند و بیاد ماندنی ست پس موضع کندی بر میگردد به اوائل دهه ی ۶۰ میلادی ...............
ـ مارادونا بعنوان فوتبالیست برتر مورد ستایش میلیونها فوتبال دوست آمریکای لاتینی و جهان ست.
تردید دارم چپ های آمریکای لاتین ماردونا راا در حد زاپاتا ، کاسترو و چه گوارا میدانند من ایرانی اورا در حد پرویز قلیچ خانی هم نمی دانم چون پرویز فقط فوتبالیست بر تر ایرانی نبودبلکه برای تغییر کشورش عظای مافیای را به لقایش بخشید.

در باره ی سادروان حمید اشرف نیز نه به خاطر شهید شدنش بلکه بخاطر عروجش از یک خانواده ی بافرهنگ که بخاطر مردم و میهنش مبارزه کرد کاش یاران و دوستان و اقوام حمید اشرفها فرصت کنند تا در باره ی آنها بیشتر نوشته شود.

در باره ی مارادونا ها افسانه بسیار ست.
٣٨۶۱۰ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۰       

    از : "پاسخ گذارحرفه ای" (نامی شاکری!)

عنوان : عشق فوتبال !
از "جمع " کوچکی که در صف نان تشکیل می شود تا "ازدحام" مردم در مترو و اتوبوس و "دوره "های مهمانی و مجالس عروسی و عزا و محفل های کوچک روشنفکران کافی شاپی ، هنوز "یگانه " موضوعی که می شود در باره اش حرف زد و " گفت و گو" به راه انداخت ، "فوتبال" است ، فرصتی که جریان اقتدارگرای حاکم هم ، برای کشاندن تماشاگر میلیونی پای رسانه اش از آن غافل نمی شود و در عین حال همزمان با بازی های"تراختور" ، تبریز را به قلعه ی تمام عیار انتظامی– امنیتی تبدیل می کند !
نگاه کنید! درست در روزهایی که یاران در سوگ یاران روزه دارند و یقه درانی "برادران اصول گرا" در حساس ترین روزهای تاریخ ج اا ، مردم تبریز در استقبال از "ژنرال" چه قیامتی کرده اند ...
افزون بر "علل عینی" هر تغییر وتحول اجتماعی(تغییرات رادیکال و انقلابی یا اصلاحات تدریجی) که کارکردی بلندمدت دارند ، در هر جامعه ای ، برخی"علل ذهنی"بمثابه ی "چاشنی" آنی و کوتاه مدت عمل می کنند . در جامعه ی ما، سه عنصر۱) "عشق فوتبال " ۲) غیرت ناموسی۳) تعصب شیعی ، برای جنباندن و به میدان آوردن مردم ، هنوز می توانند ، معجزه گر باشند! تحلیل طبقاتی " کسب و کار" فوتبال در جهان امروز ، برای توجه دوستان ما در جنبش چپ ، از مدت ها پیش یک نیاز و ضرورت بود. از آقای قراگوزلو برای این متن بسیار رسواگر و آگاه کننده ، سپاسگزار باشیم .
٣٨۶۰۹ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۰       

    از : خواننده مقاله

عنوان : جای خالی منابع
مقاله خواندنی و جذاب است. تحلیل نویسنده به زیبایی کالایی شدن ورزش را در دنیای معاصر نشان می دهد.
به نظر من، آن چه می تواند به این مقاله آسیب بزند اشاره به انبوهی از وقایع است که بدون ذکر منبع ذکر شده است و از این نظر خواننده را به یاد نوشته های مسعود بهنود می اندازد. مثلاً قطعاً نویسنده در جلسه کیسینجر و هاوه لانژ نبوده و خاطرات شخصی خود را هم ننوشته! و این را از جایی اخذ کرده است. مواردی از این دست در مقاله حاضر کم نیست.
البته دو ماخذ اصلی مقاله کتابهای زیر است که لازم است برای آگاهی خوانندگان و در صورت علاقه مطالعه بیشتر به آنها اشاره می شد:
ـ فوتبال در آفتاب و سایه نوشته ادواردو گالئانو ترجمه علی اکبر معصوم بیگی، نشر دیگر
ـ فوتبال علیه دشمن، ترجمه عادل فردوسی پور، نشر چشمه.
نکته دیگر آن که بعضی از ادعاهای نویسنده در زمینه افراد خاص درست نیست. مثلا جین فوندا به عنوان یک فعال جنبش زنان و جنبش ضد جنگ در دهه ۱۹۶۰ مطرح بود، و نمی توان او را به یک ستاره سکسی تقلیل داد. همچنین همزمان جلوه دادن بعضی شخصیتها و وقایع از دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰. از باب مارلی و هنری کیسینجر تا فعالان سیلیکون ولی و مانند اینها نیازمند دقت بیشتر نویسنده محترم بوده است. و موارد دیگری هم وجود دارد که اشاره به آنها در یک اظهار نظر ذیل مقاله ای که با تحلیل اصلی نویسنده موافقی شاید منطقی نباشد.
نکته آخر آن که از آن جا که این مقاله نخست در روزنامه اعتماد منتشر شد البته به شکلی کوتاهتر، ذکر محل انتشار اولیه لازم است.
با تاکید دوباره بر این که هیچ کدام از این موارد از ارزش مقاله نمی کاهد.
٣٨۶۰۶ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست