سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مانیفست هراس پرورانه از تجزیه ایران - سیروس ملکوتی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : سیروس ملکوتی

عنوان : پاسخ به بی مهری شما هموطن عزیزم
اقای سوادکوهی عزیز تقاضا دارم زبان پلمیک و کنایه را استفاده نکنید نتیجه ای جز بیهوده بودن سخن و اندیشه را همراه ندارد. بنده فارغ از هر وابستگی تشکیلات سیاسی هستم و تنها به مثابه یک کنشگر سیاسی مستقل در این صحنه سیاست حضور دارم . در مورد خودمختاری و تاریخ حزب دمکرات فرمودید. دوست من ۶۶ سال از این اغاز میگذرد و تحولات و تغییرات بسیاری در این حزب و جهان پیرامون ان و همه ما انجام پذیرفت ، انچه جهان بشریت را در دوران دوقطبی بودن سیاست جهانی محاط نموده بود و به تبیین و تمکین این و ان نوع سیاست میپرداخت وجود و جوهر خود را باخته است.توهم بخش اعظم انسانهای مترقی در جهان به دیکتاتور بزرگ استالین دهه هاست که به اشکارای حقیقی ان وجود انجامیده است. در ان روزگار حتی مترقی ترین و پیشروترین انسانهای فرهیخته غرب اسیر اینچنین توهمی بودند تا چه رسد به جوامعی چون ایران که تازه جند دهه از انکشاف اگاهی در عرصه مدرنیزم در ان گذشته بود. و اما دوست من در خصوص خودمختاری در چارچوب ایرانی دمکراتیک امروز منشور و مانیفست سیاسی همه احزاب سیاسیست هرچند که نام دیگری بر ان گماشته باشند. احزاب کردی وقتی از خودمختاری و حتی دولت فدرال سخن میگویند مقصودشان کنترل بر حیطه های اجتماعی محیط زندگی خود میباشد. سیاست کلان را در اختیار دولت مرکزی قرار میدهند. از شما تقاضا دارم به مصوبات و مانیفست این احزاب مراجعه نمایید تا دریافت و شناخت درستری بدست اورید. در پایان مایلم این را اضافه نمایم که پیشوای من خرد و اندیشه ایست که نهاد بشریت را جدا از جهان پیرامونش نمیبیند و در یک هم اوایی سلامت انرا میکاود. انسانهای بیشماری چه از دل تاریخ بشریت و چه از سرزمین ما وجود دارند که همه احترام من را به خود همراه دارند ، چه مارکس، چه گاندی، چه بتهوون، چه دهخدا، و چه گالیله و صدها و هزاران دیگر ، اما عزیز من هیچ یک پیشوای من نیستند زیرا در اندیشه من تقدس و تقدس گرایی جایی ندارد، بلکه دریافت راستی هاست که در تمیز از ناراستی ها مورد توجه من قرار میگیرند، حال شاید در گزینه هایم اشتباه و خطا نیز داشته باشم اما رعیت و بنده جهانبینی ها نیستم و نخواهم شد. سرفراز باشید
۴٨۰۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : سوادکوهی

عنوان : صدای پای فاشیسم از کدام طرف برای تجزیه ایران میآید؟
آقای ملکوتی کاشکی در تاریخ نویسی خود هم اذعان میداشتید که در سال ۱۳۲۴شمسی، حزب دموکرات کردستان، به رهبری قاضی محمد موجودیت خود را با اجازه برادر بزرگ (شوروی) همانند پیشه وری در آذربایجان، در شهر مهاباد اعلام کرد. آیا شما و دیگر رفقای طرفدار قوم کرد اولین ماده تاسیس این حزب قاضی محمد را مبنی بر « ۱ــ ملت کرد در داخل ایران در اداره امور ملی خود آزاد و مختار باشد و در حدود دولت ایران، منطقه کردستان را اداره کند» قبول دارید که زیبا در باره پیشوای خود سخن میرانید. و این ماده که هفتاد سال پیش اولین جرقه خودمختاری فرمایشی را در آنمنطه زد مغایر توافقنامه اجباری این دو سازمان (مورد پشتیبانی شما) از ده ها سازمان کردی در ایران است.
۴٨۰۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : سیروس ملکوتی

عنوان : پاسخ
دوست گرامی پیروز عزیز . بیشک اقرار در بیان درد بستگی به عوامل گوناگونی بستگی دارد. شاید مهمترین ان مربوط به معاصر بودن درد و بیان ان میباشد. مطمعنا تاریخنگران در فردای ایران چه کرد و چه غیر کرد این تفاوتها را در نظر می اورند. اما بیشک هر دو باور داریم که کشتار ۵۹ جوان مهابادی و ناپیدایی محل اجسادشان مانند خاورانها و شاید صدها نمونه ناپیدای دیگر بیانگر شقاوت یک نظام توتالیته و فاشیزم مذهبی خواهد بود.
در مورد پرسش و کامنت هموطن دیگرم که بر شیوه نگارش من نیز خرده گرفتند و بیشک به این نقدشان احترام میگذارم ، باید بگویم: هموطن عزیزم هر قوم و گروه انسانی در سرزمینمان قهرمانان و خجسته روزهای ویژه خود را دارند که ضرورتا مناسب دیگر فرهنگهای همین سرزمین نمیباشد. نمونه های بسیاری برای این گفته وجود دارد که گذار تاریخ حساسیتها را از ان زدوده. حمهوری مهاباد برای مردم کردستان که بد نبود دوست من، برای نخستین بار زنان در امور اجتماعی مشارکت نمودند، برای نخستین بار مردم در سامانه اجتماعی حضور فعال یافتند، روابط ظالمانه ارباب و رعیت تحدید یافته و رعیت از حق دادخواهی برخوردار گردید. جوانان بسوی نیاز زمانه خود همچون هنر مانند تئاتر روی اورده و امکانات تحصیلی و ارائه برایشان پدیدار گردید. و بسیاری دیگر از مواردی که زندگی مردم را بسوی شوق و شادمانی سوق میداد. در خاتمه هم قاضی محمد ماند تا مردم صدمه نبینند، محاکمه و سپس اعدام شد تا دستهای انتقام بر پیکر مردمی که دوستشان داشت دست نیاندازد. گفته میشود پادشاه ایران در ملاقاتی که با خانواده قاضی محمد داشت اندوه خود را از این محاکه و اعدام ابراز داشت و انرا به انگلیسیها نسبت داده بود. از ان پس نیز خانواده قاضی محمد را حمایت نمود. کردها این روز را روز بیداری و توفق دادخواهی خود در نظر اورده و به جشن و پایکوبی میپردازند. در رابطه با تفسیر از جمهوری مهاباد میان تحلیلگران کرد دو نظریه وجود دارد ، یکی انرا سراغاز استقلال مینامد و دیگری انرا پاره ای ازاد از یک ایرانی درانتظار ازادی میخواند. دوران پیشا جمهوری مهاباد نیز که مذاکرات قاضی محمد با دولت قوام را تصویر میسازد نشان از ان میدهد که دادخواهی انان برای برخی از رفرمهای اجتماعی بود و نه بیش. دو رابندان جشن و سرور مردم کردستان هست روزیست که انان شادمانه پایمیکوبند تا وفای عهد با دادخواهی دیرینه خود کرده باشند .
۴۷۹۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : یهودی کشی هیتلر
جناب ملکوتی،
با سلام مجدد، من حسن نیت و تلاش شما برای هدایت احساسات و گفتگوها به مسیر منطقی را قدر میگذارم و ستایش میکنم ولی اکثرا صدای منطق در داد و بیداد ها خفه میشود. نمیدانم شما چقدر از مقالات و کامنت هایی را که مثلا در اخبار روز میاید میخوانید ولی بنظر من تعداد جنگ افروزان بسیار بیش از افراد نظیر شماست.

امروزه کشت و کشتار انسانها برای ناظرین چیز عادی و طبیعی است.
مثلا امروز ۴۴ تا در عراق و ۱۲ تا در افغانستان و غیره را ما نه تنها مانند گزارشات ورزشی میخوانیم بلکه از صندلی های راحت خود در آلمان و سوئد و فرانسه
وووو بیخبران بیگناهی را تحریک میکنیم که برای آرمانهای کرد و ترک و عرب خود
را بکشتن بدهند.

به عنوان نمونه جناب شریف زاده در همین صفحه اخبار روز میفرمایند " اعدام دسته
جمعی ۵۹ دانش آموز و جوان مهابادی در سال ۱۹۸۳ فقط با یهودی کشی هیتلر در آلمان قابل قیاس است.". ایشان یا وسعت یهودی کشی در اروپا و کشتار خمرهای سرخ را نمیدانند و یا قصد تحریک به خونریزی بیشتر را دارند.
کمی پایین تر میفرمایند " طبق آمارهای غیره رسمی که از سوی کوردها منتشر می شود در حیات ۳۳ ساله رژیم دینی بیش از ۵۰ هزار کورد یا در زندانها و یا در میدانهای
نبرد با رژیم اسلامی در کوردستان جان باختهاند ".

در سایت
http://atimetobetray.com/blog/genocide-against-kurdish-population-in-kurdistan/

تعداد قربانیان را که جمع کنی کمتر از هزار است. فرض کنیم این گزارش مستند دروغ و تعداد ده برابر باشد. ۵۰،۰۰۰ از کجا آمد؟ آیا این نوشته ها برای تحریک بیگناهان و قربانیان بیشتر است؟ چرا صاحبنظرانی چون شما در زیر این مقالات کامنت نمیگذارند و اگر قابل کامنت نیست چرا سایت وزینی چون اخبار روز آنها را منتشر میکند؟
۴۷۹۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : صادق محمودی

عنوان : یک پرسش
آقای ملکوتی می بخشید اما شما زیاد انشانویسی کرده اید و صد پرسش نامربوط پیش کشیده اید. بنده فقط یک پرسش از شما دارم. چرا سازمانهایی مانند «حزب دمکرات» و «کومله» هر ساله سالروز «جمهوری مهاباد» و اعلام استقلال کردستان را جشن می گیرند؟
سپاسگزارم اگر شما و رهبران این دو سازمان پاسخ بدهید.
با آرزوی سربلندی ایران
صادق محمودی
۴۷۹۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست