سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

انتخابات آزاد؛ ناممکنی در فرایند ممکن!* - جمشید طاهری پور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : داریوش لعل ریاحی

عنوان : امید بر لبه تیغ
آن چه ممکن را ناممکن می نماید ، باور بر قدرت لایزال این دیکتاتوری در لفافه مذهب و خرافاتی است که در این سی و چند سال بر آن دمیده اند . آقای طاهری پو ر در جستجوی روزنه ای هستند که می توان و باید بر این دیوار تیره روزی ها ، ایجاد کرد . اگر به پروسه انتخابات گذشته لااقل از زمان آقای خاتمی به بعد نظری بیاندازیم ، جای پای آگاهی بی بدیل اکثریت این مردم را در تمامی انتخابات انجام شده می توانیم ببینیم . انتخاب آقای خاتمی بیرون از این باور که نقش و ماهییت ایشان چه بود و چه هست . یک نه چند میلیونی به حاکمان ، ارزیابی می گردد . ادامه این چنین انگیزه ای برای یک حضور دیگر در مخالفت با رژیم حاکم را در انتخاب آقای موسوی و پیامد های نا گوارِ آن شاهدیم . پس آگاهی و دلیل حضور و عدم حضور مردم ، اصلی درست و ارزشمند است و باید آن را پذیرفت . اما این که پس چرا این خواست تحقق نیافته ، نکته ظریفی است که آقای طاهری پور بسیار آگاهانه بر آن انگشت نهاده اند . نیازی هم نمی بینند که چگونگی تحقق آن را بر شکافند . ایشان بدیلشان به درستی ، تجربه مردم و خواست آنها در برابر این فشار های طاقت فرساست .
در میانه جنگ گرگها مردم به درستی می دانند به کدام سو باید سنگینی حضور خود را بیافزایند ، تا از قدرت متزلزل حاکمان بکاهند . و اگر انتخابات را بی نتیجه و خنثی پندارند .... چگونه باید با عدم حضور خود ، همچون انتخابات دوم آقای احمدی نژاد ، بر دهان دروغ گویان بکوبند ، آقای طاهری پور بر این لبه تیغ امید را چشم بر راهند .
۵۱۶٣۶ - تاریخ انتشار : ۱ اسفند ۱٣۹۱       

    از : سینا صدرالعلما

عنوان : دمکراسی پنبه است و تشیع آتش خانمان سوز
با عرض احترام به جناب طاهری پور
در کشوری که بیش از نوددرصد جمعیتش به اسلام ناب محمدی باور دارد و در درازای این ۳۴ سال سیاه آموزش و پرورشش از کودکستان تا دانشگاه آغشته به تبلیغ و تدریس این باور است و در اجرای مراسم دینی تشیعش پایبندی لایزال دارد ، صحبت از آزادی و دمکراسی دقیقاً همانند کوبیدن آب در هاون است؟! این درخت کهن ایران زمین ریشه اش از ۱۴۰۰ سال پیش شروع به فساد کرده و بعد از گذشتن ۱۴ قرن چنان فاسد و آلوده شده که هرگز نمیتوان میوه تلخش را شرین کرد. حماسه سرای بزرگ توس براستی و نیکی میفرماید:
درختی که تلخ است وی را سرشت
گرش بر نشانی به باغ بهشت
ور از جوی خُلدش به هنگام آب
به بیخ انگبین ریزی و شهد ناب
سرانجام گوهر بکار آورد
همان میوه تلخ بار آورد
و این بواقع حقیقتی تلخ و خوفناک است. هر تلاشی برای استقرار دمکراسی و آزادی انسانها ، با توجه به منابع غنی این کشور و توطئه بی وقفه نیروی امپریال با بهره گیری از این باور جنایت پرور ، نه تنها به هرز میرود بلکه فرآورده ای معکوس دارد. براستی تجربه گذشته چراغ راه آینده است. گذشته تاریخ ایران با دیکتاتوری فردی همراه بوده و یک روز حتی طعم آزادی و دمکراسی را نچشیده است و این خود همراه با تشویق نیروی امپریال چراغ راه قاجار ، پهلوی ، و خمینی ، و خامنه ایست وهیچ دلیل تاریخی و عینی و عملی هم وجود ندارد که با سقوط اراذل آخوندی این راه بطریق و فرم دیگری پیموده نشود!!!
بفرض محال اینکه با کمک سازمانهای بین المللی و فرستادن حتی بازرسان باشرف و وظیفه دان برای نظارت بر چنین انتخاباتی و جلوگیری از هرگونه تقلبی ، تصور میفرمائید چه کسی انتخاب میشود و چه تضمین قانونی وجود دارد که منتخب خلاف راه گذشته طی طریق کند؟ دین آتش افروز است و آزادی و دمکراسی پنبه ، تلفیق این دو خلاف ناموس طبیعت است؟!
۵۱۶٣۰ - تاریخ انتشار : ۱ اسفند ۱٣۹۱       

    از : تورج آزادکار

عنوان : مخالفت با شعار انتخابات آزاد خودش نمودی إز بلاتکلیفی سیاسی است
من با نظر نویسننده، آقای طاهری پور کاملا موافقم و استفاده إز شعار انتخابات آزاد و فرستی را که آن برای ارتقاع فکر سیاسی و شناخت بیشتر اکثریت جامعه ایران إز ماهیت رژیم ایجاد میکند در این مرحله لازم میبینم. اتفاقا" آنهایی که مخالف این نظریه هستند باید بگویند خودشان چه برنامه کار بردیی دارند، و آنرا در چه فضائی بغیر إز فضای انتخاباتی چند ماه آینده میتوانند مطرح کنند وبهتر به گوش مردم برسانند. انقلاب، آزادی و دمکراسی به فکر و شعور سیاسی کل جامعه مربوط و تنها در یک پروسه طولانی درون مبارزات و تجربه خود مردم و منجمله روشنفکران جامعه پخته میشود.
۵۱۶۲۴ - تاریخ انتشار : ۱ اسفند ۱٣۹۱       

    از : فرید راستگو

عنوان : چرا تلاش دارید غیر ممکنی را ممکن جلوه نمائید
آقای طاهری پور چرا تلاش دارید شعاری نا شفاف، مبهم و بقول خودتان غیرممکن را ممکن جلوه دهید. شما خودتان یکبار دیگر مقاله خود را بخوانید محتوا مقاله اتان مشتی جملات زیبا که کنار هم گذاشته اید و آرزوهای غیر عملی در سیستم استبدادی. بگوئید این جملات زیبا را چگونه می خواهید پیاده کنید؟ ابزارتان چه است؟. خودتان که می فرمائید انتخابات آزاد در استبداد ناممکن است پس چگونه می خواهید یک شعار ناممکن را ممکن سازید با چه ابزاری؟. سازمان قوی که ندارید، با مردم که هم ارتباط ارگانیکی ندارید. برنامه ای برای سازماندهی مردم هم که ندارید؟ اندیشه راهنمائی هم که ندارید؟ پس چرا اصرار می ورزید یک شعار غیر ممکن را ممکن جلوه دهید. شما از انقلاب مشروطیت مثال می آورید در همان انقلاب مشروطیت مبارزین برنامه و اندیشه داشتند. در بسیج و سازماندهی مردم نقش داشتند و هدف معین و مشخصی داشتند. از چه چیز انقلاب مشروطیت الهام گرفته اید؟ مشکل اینجا است کنشگران سیاسی ایران از مردم که دور هستند. هدف روشنی هم که ندارند. اندشه ای جز کسب دولت هم که ندارند. خوب انتخابات آزاد ظاهری زیبا دارد خرجی هم که ندارد و تازه احتیاجی هم ندارد محتوای آنرا باز کرد. پس همه می گویند انتخابات آزاد چون چیز دیگری ندارند. اما پشت این شعار چیزی جز انفعال فکری و عملی نیست.
موفق باشید
راستگو
۵۱۶۰۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ بهمن ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست